بریدههایی از کتاب چگونگی فعلیتیافتن باورهای دینی
۴٫۴
(۲۸)
کسی که به خود جاهل است به غیر خود جاهلتر است.
احسان
به خوبی متوجه حقانیت دین و دستورات آن میشویم ولی چرا نمیتوانیم نتیجهی لازم را بگیریم و «دانایی» هایمان به «دارایی» تبدیل نمیشود؟
سید
قلبت را قبلهی زبانت قرار بده، زبان را به حرکت در نیاور مگر به اشارهی قلب و موافقت عقل و رضایت ایمان.
با رعایت دستورالعمل فوق مسلم انسان از ساحت عالم کثرت به عالم وحدت سیر میکند. این روایت بین اهل سلوک روایت مشهوری است و هرکس به اندازهی همت خود از آن بهرهها گرفته است. اینکه شنیدهاید بعضی از بزرگان اهل سلوک با یک روایت سالها زندگی میکنند آن روایات از این نوع روایات است. میفرماید حالا که انسان میخواهد حرف بزند قبل از سخنگفتنْ قلب را در جلوی خود داشته باشد، اگر قلب اجازه داد و آن سخن را مزاحم حضورش در عوالم غیب ندید و علاوه بر آن، آن سخن عاقلانه بود و مخالف دستورات شرع نبود، آن را بگوید.
وقتی انسان تلاش کرد خود را در محضر حق ببرد و در آن عالَم مستقر شد، زبان باید آزاد نباشد، همین که میخواهید سخن بگویید در منظر خود، به قلب بنگرید اگر آن سخن شما را از «حال» و حضور خارج میکند خود را کنترل کنید، چون گفتن آن سخن همان و از جا کندهشدنِ قلب همان. به گفته مولوی:
ای زبان، هم آتش و هم خرمنی
چند این آتش درین خرمن زنی؟
در نهان، جان از تو افغان میکند
گرچه هرچه گوییاش آن میکند
سینا
مثل ورود در نماز است که تا انسان وارد نشده است هیچ خیالی هم به سراغ او نمیآید، ولی همین که وارد نماز شد انواع خیالها جلوی او سبز میشوند، چون میخواهد از ساحتی به ساحت دیگر سیر کند و لذا صُوَر موجود در ساحت قبلی مانع است.
حمید سالاری
عنایت دارید که باورهای شرعی عبارت است از اعتقادداشتن به وجود حقایقی معنوی که در بیرون از ذهن ما واقعیت دارند و ساختهی ذهن ما نیستند. حال سؤال این است، وقتی عقل ما متوجه شد که چنین حقایق نورانی مثل خدا و ملائکه و قیامت و نور انبیاء و اولیاء در عالمِ خارج از ذهن ما موجود است، چگونه میتوان با آنها مرتبط شد؟
arash
رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند: «لا یؤمِنُ اَحَدُکُمْ حَتّی یحِبُّ لِاَخِیهِ ما یحِبُّ لِنَفْسِهِ»؛ هیچکدام از شما به درجهی ایمان نمیرسد مگر آنکه آنچه برای خود دوست دارد برای برادرش هم دوست بدارد
sss
آفت دین؛ حسد و عُجب و فخر است. یعنی با داشتن این صفات حرکت انسان به سوی عالم معنا و قرب الهی متوقف میشود.
sss
وقتی از طریق به صحنهآوردن قلب، در مسیر به فعلیتدرآوردن باورها قرار گرفتیم، اولاً: میتوانیم با معتقدات خود زندگی کنیم. ثانیاً: از طریق تزکیه، رغبتِ رشد و تعالی باورها را در خود بیشتر فراهم نماییم. در حالیکه با کوتاهیکردن در به فعلیترساندن باورها کمکم قلب نسبت به باورهای خود بیتفاوت میشود و از نور آنها متأثر نمیگردد.
کاربر ۲۹۰۱۸۱۹
سه چیز از سختترین كارهای بندگان میباشد، انصاف به خرجدادن نسبت به خود، مواسات با برادران ایمانی، و یاد خدا در هرحال
°•. MaryaM .•°
وقتی خواستیم به دستور رسول خدا صلی الله علیه و آله عمل کنیم و از پرحرفی خود را نجات دهیم و قلب را از تحرک خیالات آزاد کنیم باید دست به دامان امام صادق علیه السلام شویم و راهکار این مرحله را از آن حضرت بگیریم که میفرمایند: «فَاجْعَل قَلْبَكَ قِبْلَةً لِلِسانِك، لا تُحَرِّكْهُ إلّا بِاِشارَةِ الْقَلْبِ و مُوافِقَةِ الْعَقْلِ وَ رِضَی الْإیمان»؛ قلبت را قبلهی زبانت قرار بده، زبان را به حرکت در نیاور مگر به اشارهی قلب و موافقت عقل و رضایت ایمان.
shariaty
حجم
۱۴۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه
حجم
۱۴۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه
قیمت:
رایگان