بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آشنایی با رودکی؛ با تکیه به آرای استاد سعید نفیسی | طاقچه
تصویر جلد کتاب آشنایی با رودکی؛ با تکیه به آرای استاد سعید نفیسی

بریده‌هایی از کتاب آشنایی با رودکی؛ با تکیه به آرای استاد سعید نفیسی

گردآورنده:جلال نوع‌پرست
انتشارات:طاقچه
امتیاز:
۵.۰از ۲ رأی
۵٫۰
(۲)
گر بر سر نفس خود امیری، مردی بر کور و کر ار نکته نگیری، مردی مردی نبـود فتـاده را پای زدن گر دست فتاده‌ای بگیری، مردی
littel dark age(محمد)
جز حادثه هرگز طلبم کس نکند یک پرسش گرم جز تبم کس نکند ورجان به لب آیدم، به جز مردم چشم یک قطـره‌ی آب بر لبم کس نکند
littel dark age(محمد)
ای آن که غمگنی و سزاواری وندر نهان سرشک همی باری از بهر آن کجا ببرم نامش ترسم ز بخت انده و دشواری رفت آن که رفت و آمد آنک آمد بود آن که بود، خیره چه غمداری؟ هموار کرد خواهی گیتی را؟ گیتی‌ست، کی پذیرد همواری مستی مکن، که ننگرد او مستی زاری مکن، که نشنود او زاری شو، تا قیامت آید، زاری کن کی رفته را به زاری باز آری؟ آزار بیش بینی زین گردون گر تو به هر بهانه بیازاری گویی گماشته‌ست بلایی او بر هر که تو دل بر او بگماری
littel dark age(محمد)
دلا، تا کی همی جویی منی را؟ چه داری دوست هرزه دشمنی را؟ چرا جویی وفا از بی وفایی؟ چه کوبی بیهده سرد آهنی را؟
littel dark age(محمد)
این جهان پاک خواب کردار است آن شناسد که دلش بیدار است نیکی او به جایگاه بد است شادی او به جای تیمار است چه نشینی بدین جهان هموار؟ که همه کار او نه هموار است کنش او نه خوب و چهرش خوب زشت کردار و خوب دیدار است
littel dark age(محمد)
چون تیغ به دست آری، مردم نتوان کشت نزدیک خداوند بدی نیست فرامشت این تیغ نه از بهر ستمکاران کردند انگور نه از بهر نبیذ است به چرخشت عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده حیران شد و بگرفت به دندان سر انگشت گفتا که: که را کُشتی تا کشته شدی زار؟ تا باز که او را بکشد؟ آن که تو را کشت انگشت مکن رنجه به در کوفتن کس تا کس نکند رنجه به در کوفتنت مشت
littel dark age(محمد)
«استاد شاعران» به ناپایداری جهان فانی معتقد است و در اشعارش به نکو زیستن و شادنوشی توصیه می‌کند.
🌸📚💖Shamim💖📚🌸

حجم

۰

تعداد صفحه‌ها

۶۹ صفحه

حجم

۰

تعداد صفحه‌ها

۶۹ صفحه