- طاقچه
- ادبیات
- طنز
- کتاب فیضاً له
- بریدهها
بریدههایی از کتاب فیضاً له
۳٫۸
(۶۷)
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
من از روی ادب باید دل او را به دست آرم
"Shfar"
در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند
گاهی در این مواقع کرم از خود درخت است
ریحانه باقریه
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به دستش میدهم کاری که بار آخرش باشد
سیّد جواد
ویران شود این خانه که وایفای ندارد
"Shfar"
مشکل خویش برِ پیر مغان بردم دوش
گفت: «دنیا شده از مشکل پر، این هم روش»
"مِشکات"
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
مگر دیوانه باشی شب بمانی در چنین جایی
[درباره این بیت هم بدون هیچ دلیل خاصی توضیحی ندارم.]
PARSA
دیریست که دلدار پیامی نفرستاد
ویران شود این خانه که وایفای ندارد
آترین🍃
برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
لیلی آمد دم در، گفت: «بیا، برق آمد»
[این بیت تنها بیت است در تاریخ ادبیات، که بهوضوح ثابت میکند در دوره لیلی و مجنون برق اختراع شده بوده و خاموشی برق هم ماجرای جدیدی نیست.]
Aysan
ما آبروی فقر و قناعت نمیبریم
فقر و قناعت است که برد آبروی ما
"Shfar"
در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند
ما با هزار زحمت یکجور از آن گذشتیم
ریحانه باقریه
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به دستش میدهم کاری که بار آخرش باشد
[بله. بههرحال ما هم دست روی دست نمیگذاریم.]
Aysan
میان عاشق و معشوق فرق بسیار است
یکی همین که به عاشق سبیل میآید
[همه فرقها را خب نمیتوان ذکر کرد. مخصوصاً وقتی خانواده اینجا نشسته باشد.]
PARSA
از رهگذر خاک سر کوی شما بود
هر خاک که شد بر سرم، این «کوی» ه تو داری!؟
هانیه سادات
برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
لیلی آمد دم در، گفت: «بیا، برق آمد»
سیّد جواد
تیری که زدی بر دلم از غمزه، خطا رفت
اما به کس از شرم نگفتم که کجا رفت
[قربان ادبت بروم، ادب از که آموختی بالاخره؟]
Aysan
مشکل خویش برِ پیر مغان بردم دوش
گفت: «دنیا شده از مشکل پر، این هم روش»
[من از جوانی مشکلاتم را با پیر مغان مطرح میکردم.]
Aysan
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
چند کفش خوب حتماً با خودت آنجا ببر
[چیز خاصی نیست. چون بین راه مسجد فراوان است، کفش لازم میشود.]
PARSA
آسایش دو گیتی تفسیرِ این دو حرف است:
تفسیر حرف اول، تفسیر حرف دوم
[لطفاً بدون حرکات موزون بخوانید.]
Autumn
داشتم دلقی و صد عیب مرا میپوشید
صد و یک عیب که شد دلق من از کار افتاد
منتظر
کردم روانه هرچه پسر داشتم به شهر
شاید کز آن میانه یکی کارگر شود
[معلوم است بحران اشتغال از زمان حافظ و بلکه قبلتر بحران بوده است.]
Hossein
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
من از روی ادب باید دل او را به دست آرم
[نگفتم؟]
سوما
گر خواستی از آن بو بدتر ندیده باشی
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
[میبینید اینکه نبش قبر در اعتقادات ما منع شده است بیجهت نیست.]
"Shfar"
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به دستش میدهم کاری که بار آخرش باشد
[بله. بههرحال ما هم دست روی دست نمیگذاریم.]
ریحانه باقریه
برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
لیلی آمد دم در، گفت: «بیا، برق آمد»
[این بیت تنها بیت است در تاریخ ادبیات، که بهوضوح ثابت میکند در دوره لیلی و مجنون برق اختراع شده بوده و خاموشی برق هم ماجرای جدیدی نیست.]
ریحانه باقریه
به آب روشن می عارفی طهارت کرد
و رفتهرفته به این کار زشت عادت کرد
[طهارت خودش کار بسیار پسندیدهای است، اما تصورش نه.]
Aysan
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را؟
خودت مقایسه کن کاغذ و مقوا را
[در شرح همین بیت است: میان ماه من تا ماه گردون/ تفاوت از اهر تا طالقان است]
Aysan
چمن خوش است و هوا دلکش است و می بیغش
مرا فقط نگرانی ز گشت ارشاد است
|قافیه باران|
خانه خالی کن دلا، تا منزل جانان شود
غالباً در این مواقع خاک بر سر میکنند
[«خاک بر سر کردن» کنایه است از «خاک بر سری کردن» و «خاک بر سری کردن» نیاز نیست توضیح بدهیم که کنایه از چیست.]
Aysan
لبت شکّر به مستان داد و چشمت می به میخواران
برای عضوهای دیگرت برنامهریزی کن
[شاعر دیگر در جای دیگر گفته: چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار.]
Aysan
از آن میها که قطعاً میبَرَد زنگِ غم از دلها
الا یا ایها الساقی، أدر کأساً و ناولها
سیّد جواد
حجم
۵۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۵۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
قیمت:
۲,۹۵۰
تومان