بهرهگیری از قدرت طبیعی خود نه فقط الزاماً مذموم دانسته نمیشده، بلکه در اغلب موارد محمود نیز بوده و از امتیازات خاص افراد محسوب میشده است.
red rose
سخن گفتن از ایلخانان ایران بدون توجه به چنگیزخان، یعنی چهره اصلی و بنیانگذار امپراطوری بیسابقه و منحصر به فرد آسیایی ـ اروپایی او، نه فقط ناقص و ناکافی خواهد بود، بلکه فهم دقیق کل آن جریانات دیگر را نیز غیرمقدور ساخته و از ارزیابی درست آنها ممانعت خواهد کرد. در واقع چنگیزخان نه فقط روح پنهان و ضمیر ناخودآگاه این مردمان صحراگرد در مغولستان آن دوره بوده است، بلکه همچنین مظهر آشکار اتحاد آنها و برنامهریز واقعی آن نهضتی بوده که عملاً تحقق یافته و مقوّم جهش آنها شده است. این مردمان حتی اسم واحد عمومی و کلی خود، یعنی «مغول» را مدیون او هستند. آنها ذاتاً به نحوی سادهدل، خویشتندار و قانع بودهاند، ولی با برنامهریزیهای چنگیزخان دفعتاً سُبعیّت و وحشیگری غیرقابل تصوری پیدا کرده و به یکی از خشنترین جنگجویان تاریخ عالم بشری تغییر ماهیت دادهاند.
red rose
«آنها در وسعت جهان میخرامند تا مسکنهایی را که از ایشان نیست به تصرف درآورند. ایشان هولناک و مهیب میباشند. حکم و جلال ایشان از خود ایشان صادر میشود. اسبان ایشان از پلنگ چالاکتر و از گرگان شب تیزروترند. سواران ایشان جست و خیز میکنند. سواران ایشان از جای دور آمده مثل عقابی که برای خوراک بشتابد میپرند. جمع ایشان برای ظلم میآیند. عزیمت ایشان به طرف پیش است و اسیران را مثل ریگ جمع میکنند.»
red rose
میتوان تصور کرد که دشتها و ریگزارهای پهناور که کوههای بلندی آنها را احاطه کردهاند، بادهای شدید و صرصر شمالی، سرما و در عین حال گرمای غیرقابل تحمل به سبب تفاوت زیاد درجه حرارت در شب و روز، نه فقط موجب پیدایش چنین اوصاف اخلاقی و رفتاری خشنی نزد آنها شده، بلکه آنها را به نوعی استقامت صبورانه و در عین حال به مکر و حیلههای لازم کاربردی مجهر کرده است. گویی شکل و شمایل جسمانی آنها نیز برای انطباق با آن نوع محیط زیست به نحوی برنامهریزی شده است.
red rose