بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب در ستایش زندگی | طاقچه
تصویر جلد کتاب در ستایش زندگی

بریده‌هایی از کتاب در ستایش زندگی

نویسنده:مسیحا برزگر
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۳ رأی
۵٫۰
(۳)
کلمه امری قدسی‌ست، کلمه از آسمان است، کلمه باران است؛ زمینِ جانِ آدم‌ها، همواره تشنه‌ی کلمات است.»
معجزه ی سپاسگزاری
تو می‌توانی شرایطِ زندگیت را به دلخواه تغییر بدهی؛ البته اگر بخواهی. انّ اللهَ لایغیرُ مابِقومٍ حتّی یغیروا ما بِأنْفُسِهِم خداوند آنگاه زندگی تو را دستخوشِ دگرگونی و تحول می‌کند، که تو بخواهی.
معجزه ی سپاسگزاری
خدا در مسجد و معبد و کلیسا و کنیسه زندانی نمی‌شود؛ خدا در ذهن و دفتر و مدرسه ساکن نیست؛ خدا ساکنِ بی‌جاست؛ همان جایی که ما ساکنِ آن‌جاییم. باشکوه‌ترین معبدِ خدا، دلِ بی‌حدّ و بی‌کرانه‌ی آدمی‌ست. دینِ حقیقی، همان پُلی‌ست که تو را به او می‌رسانَد. نیایشِ حقیقی، گامی‌ست که تو بر این پُل برمی‌داری. گاهی لبخندی که بر لبانِ تو می‌شکفد، و یا لبخندی که بر لبانِ دیگری می‌نشانی
معجزه ی سپاسگزاری
* خود را دوست بدار و به خود احترام بگذار.
معجزه ی سپاسگزاری
گِلِه و شکایت از روزگار را کنار بگذار. روزگار از تو صدبار درمانده‌تر است. گِلِه و شکایت و نفرت، مردابِ همه‌ی استعدادهای انسانی تواَند. استعدادهای خود را به این مرداب نریز. منتظر نباش تا اوضاع بر وِفْقِ مرادِ تو تغییر کند. برخیز و اوضاع و احوالِ مطلوبِ خود را بیافرین.
Azin NAKHAEI
کسی که به خود ایمان ندارد، به هیچ خدایی ایمان نخواهد آورد. کسی که به خود ایمان ندارد، هیچ‌کس را نمی‌تواند دوست بدارد. کسی که به خود ایمان ندارد، دشمن زندگی‌ست. دشمن زندگی، همواره شکست می‌خورد. گام نخست، آن است که به علت‌های این بی‌ایمانی پی ببری. خود را مشاهده کن. خود را تحلیل کن. ببین چرا حال و روزگارت چنین است که هست. برای رسیدن به درمانی دقیق، معاینه‌ای دقیق لازم است.
معجزه ی سپاسگزاری
در زندگی، دشواری هست، غم هست، جدایی هست، مرگ هست. اما نباید مغلوبِ این‌ها شد.
min
خود را مشاهده کن.
معجزه ی سپاسگزاری
خود را تحلیل کن.
معجزه ی سپاسگزاری
برای رسیدن به درمانی دقیق، معاینه‌ای دقیق لازم است.
معجزه ی سپاسگزاری
ما همه، حبابیم و هستی دریاست. هستی، خداست. هستی، بزرگ‌تر از ما و بزرگ‌تر از باورهای ماست. هستی، بزرگ‌تر از دین‌ها و آیین‌های ماست. در آستانه‌ی این هستی بی‌کران، نه زنی هست و نه مردی، نه سیاهی هست و نه سفیدی، نه گَبْری هست و نه مسلمانی، وقتی جامه‌ی صورت‌های ظاهرمان را بیرون می‌آوریم و عریان می‌شویم در آستانه‌ی هستی دریا، آنگاه، ذاتِ یگانه‌ی خویش را می‌بینیم؛ نه منی هست و نه تویی؛ من و تو یگانه‌ایم؛ روحی واحد هست و بَس. این روحِ واحد، خداست.
معجزه ی سپاسگزاری
فهمِ ما و باور و کیش و آیینِ ما، آفریدگارِ خدا نیستند؛ خداست که آن‌ها را می‌آفریند و مَحْو می‌کند. حباب‌ها دریا را نمی‌زایند؛ دریاست که حباب‌ها را می‌زاید. عمرِ ما و باورهای ما، نسبت به اَزلیتِ دریای هستی، چند صباحی بیش نیست. چیست باورهای ما؟ ریختنِ دریا در کوزه‌های کوچک فهمِ خویش.
معجزه ی سپاسگزاری
آن‌هایی که گمان می‌کنند ایمان دارند، با وجود این، خود را در زندانِ یأس و تیرگی احساس می‌کنند، باید ایمانِ خود را تجدید کنند. یا ایهَا الّذینَ آمَنوا! آمِنوا! ای کسانی که ایمان آورده‌اید! ایمان بیاورید!
معجزه ی سپاسگزاری
اگر گمان می‌کنی در زندگی شکست خورده‌ای و اگر اعتماد و اطمینانِ خود را از دست داده‌ای، بنشین و قلم و کاغذی بردار و فهرستی از سرمایه‌هایت تهیه کن. ببین چه داری. خداوند به همه‌ی ما بیش از آنچه دوست داریم داشته باشیم داده است. باید داشته‌های خود را کشف کنیم. تجربه‌ی باطنی خداوند، به تو اعتماد به نفس می‌دهد. خدا هست و همیشه مشتاقِ کمک به توست. او با توست. تو با او نیستی.
معجزه ی سپاسگزاری
لحظه‌ای چشمانِ خود را ببند و احساس کن زیرِ آبشارِ لطفِ او ایستاده‌ای. اگر او تو را دوست نمی‌داشت و نمی‌خواست، تو اکنون نبودی. تو هستی، زیرا او تو را خواسته است.
معجزه ی سپاسگزاری
در برابرِ دریای هستی، عالمانه نایستیم، بلکه، خاضعانه و سرشار از سپاس و امتنان، زانو بزنیم، دریا شویم و دریاوار و مادرانه، همه‌ی مظاهرِ هستی را در آغوش بگیریم. ما حبابیم، اما صورت و سیرتِ دریا را داریم. خَلَقَ اللهُ الآدَمَ علی صورتِهِ خدا، به اعتبارِ ذاتش، حق است؛ و به اعتبارِ ظهورش، عینِ خلق است. پس، ما ظهورِ خداوندیم در صورتِ زیبای بشری. حباب، دریاست؛ از دریا برمی‌آید، و می‌نگرد خویش را: دریا را.
معجزه ی سپاسگزاری
وقتی از خدا استمداد بجوییم، از توانِ بی‌نهایتِ او بهره‌مند خواهیم شد.
بهار
تو که کتاب را به دست گرفته‌ای! به ساحتِ عشق، خنده و زندگی خوش آمدی! همّتِ بی‌پیرایگان بدرقه‌ی راهِ بلندِ تو باد! بخوان! به نامِ پروردگارت که آفرید! بخوان! زیرِ آبشارِ کلمات برو و چشم‌های خود را شست‌وشو بده. چشم‌ها را باید شُست؛ جورِ دیگر باید دید. آیینه‌ی جان را چنان صیقل بده که خداوند سینه‌ات را کلیدِ گنج‌های غیب و حکمت کند. روشن شو و روشنایی شو.
neda
در زندگی، دشواری هست، غم هست، جدایی هست، مرگ هست. اما نباید مغلوبِ این‌ها شد. موانع و سدها برای آن هستند که تو با گذشتن از آن‌ها گام‌های خود را توانِ بیش‌تری ببخشی. موانع و سدها برای آن نیستند که تو در پشتِ آن‌ها از پا درآیی و متوقف شوی.
بهار
زندگی تو باید درخورِ زیستن باشد. تو همواره و در تمامی شرایط باید احساسِ کامیابی کنی. اگر از خداوند مدد بگیری و اصولِ ساده‌ی زندگی درست را فرا راهِ خویش قرار دهی، زندگی خوب، زیبا و پاک خود را می‌آفرینی.
بهار
تو می‌توانی شرایطِ زندگیت را به دلخواه تغییر بدهی؛ البته اگر بخواهی. انّ اللهَ لایغیرُ مابِقومٍ حتّی یغیروا ما بِأنْفُسِهِم خداوند آنگاه زندگی تو را دستخوشِ دگرگونی و تحول می‌کند، که تو بخواهی.
بهار
کسی که می‌داند خدا در اوست، بیرونِ اوست، دوشادوشِ اوست، هرگز هراسی به دل راه نمی‌دهد.
بهار
روانشناسی شکست: تو زندگی را باری بر دوش می‌دانی و مدام منتظرِ حوادث ناگوار هستی. روانشناسی پیروزی: تو زندگی را موهبتی الهی می‌دانی و احساس می‌کنی به ضیافتی باشکوه دعوت شده‌ای.
بهار
ما می‌توانیم زندگی خود را، آن‌گونه که دوست داریم، بسازیم. ما آفریننده‌ی زندگی خود هستیم.
بهار
قهر و گریز از زندگی، قهر و گریز از خداست. خدا، نَفْس و نَفَسِ زندگی‌ست.
بهار
اگر می‌خواهی کامیاب باشی، باید مفهومِ شکست را شکست بدهی. باید بر خویش و بر محیطِ خویش چیره شوی. این‌گونه است که سرشار می‌شوی از خنده و شادمانی و عشق. تو اگر اجازه ندهی، هیچ نیرویی نمی‌تواند تو را شکست بدهد. پاره‌ای از روح خداوند در توست.
بهار
برای افزودنِ اعتمادت به خویشتن، باید فرمان‌های منفی ذهن را پاک کنی و فرمان‌های مثبت را جایگزین آن‌ها کنی.
بهار
نگاهِ تو، مهم‌تر از واقعیت‌های زندگی توست.
بهار
بی‌دلی در همه احوال خدا با او بود؛ او نمی‌دیدش و از دور خدایا می‌کرد! خدا رفیقِ توست؛ بهترین رفیقِ تو. او هرگز تو را تنها نمی‌گذارد، حتی اگر تو به او پشت کنی. لحظه‌ای چشمانِ خود را ببند و احساس کن زیرِ آبشارِ لطفِ او ایستاده‌ای. اگر او تو را دوست نمی‌داشت و نمی‌خواست، تو اکنون نبودی. تو هستی، زیرا او تو را خواسته است.
بهار
* این ذِکر را مدام تکرار کن: خدا هست؛ پس جای نگرانی نیست.
بهار

حجم

۲۴۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

حجم

۲۴۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان