بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رگ سرخی به تن بوم | طاقچه
تصویر جلد کتاب رگ سرخی به تن بوم

بریده‌هایی از کتاب رگ سرخی به تن بوم

۴٫۷
(۳)
زندگی موهبتی است بزرگ. بیایید در لحظه لحظه‌های آن، گل خنده بر لب بنشانیم و دست‌هایمان را با گرمای محبت پر بار کنیم.
n re
نگاهمان در هم گره خورد. چیزی ته چشمش درخشید. روی برگرداندم، اما دو نقطه فروزان در ذهنم باقی ماند. نفهمیدم واژه‌ها کجا پر کشیدند. چه شد صدا میان گلویم شکست!
n re
کاش می‌شد به عقب برگشت و سال‌هایی از عمر را دوباره و به شکلی دیگر زندگی کرد، یا دورشان ریخت، لااقل بهشان فکر نکرد.
n re
دلم می‌خواست افکارم را مثل رختی از تن در بیاورم و گوشه‌ای بیاویزم،
n re
انگار برگشته بودم به دوران کودکی. خوشی‌های ساده. خوشی‌های دم دست. احساس می‌کردم، فاصله میان من و عکس‌های روی دیوار برداشته شده است. همقد شده‌ایم. همبازی. به روی هم می‌خندیم.
n re
چه عهدها که آدم با خودش می‌بندد و در لحظات ضروری فراموش می‌کند. چه ناملایمات و سختی‌هایی که به جرقه‌ای ترک برمی‌دارد و تکه تکه می‌شود و افسونی تازه از آن میان سر برمی‌آورد.
n re
«آخه کی می‌خواین بفهمین، اینم یه جور اسارته که آدم مجبور باشه محض خاطر این و اون، بی‌خیالی نشون بده و دائم عین خل‌ها بخنده!»
n re
بعضی‌ها واقعا درگیرن. مسئله دارن. بعضی‌ها واسه خودشون مسئله می‌سازن. قید و بند می‌تراشن.
n re

حجم

۲۲۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

حجم

۲۲۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان