بریدههایی از کتاب معجزه گر باش (چگونه غیرممکنها را ممکن کنید)
۴٫۰
(۸)
اگر میخواهید کار بهظاهر غیرممکنی را انجام دهید، باید با ممکنها شروع کنید.
الهام
افرادی که در مشاغل پایین جامعه مشغول به کار هستند و ما هر روز از کنارشان عبور میکنیم. این کارگران به من آموختند که هیچکس آنقدر کماهمیت یا کوچک نیست که نتواند تغییری ایجاد کند.
رهگذر
میخواهم به او بگویم داشتن پدر و مادری که بهشدت عاشق فرزندشان هستند و از او مراقبت میکنند، ضامن خوشبختی فرزند نیست. همهی آرزوهای انسان برآورده نمیشود؛ اگر همچنین شود، بهطور معمول بعد از مدتها دوندگی و بالا و پایین شدن است.
رهگذر
جایی شنیدم که مردم به این علت کتاب میخوانند که احساس تنهایی نکنند.
رهگذر
هیچکس آنقدر کماهمیت یا کوچک نیست که نتواند تغییری ایجاد کند.
zahra00
اگر میخواهید معجزه ببینید، معجزهگر باشید!
zahra00
روزانه نیمساعت را به افکار وسواسی خود اختصاص دهید: زمان خاصی را برای ورود این افکار درنظر بگیرید و در هر ساعت دیگری از روز که به سراغتان آمدند، به آنها فکر نکنید. به خودتان یادآور شوید که الان وقت فکر کردن به آنها نیست.
کاربر ۵۸۳۴۴۲۰
همهی ما به کار و فعالیتی مشغول هستیم، اما آنچه بین ما تفاوت ایجاد میکند، نحوهی عملکرد ماست.
کاربر ۲۷۸۶۴۴۲
او به من گفت که شیفتهی شغلش است و آن را رسالت خود میداند. مأموریت او این بود که برای مردمی که از محوطهی پارکینگ او عبور میکنند، دعا کند. شغلی که من آن را تنها جمعآوری پول میدانستم، از دیدگاه آن متصدی، رسالتی الهی در زندگی بود. او باعث شد احساس آرامش و تندرستی کنم.
رهگذر
من دوست دارم به او بگویم زندگی را از نو شروع کند. اگر از دست والدین نامهربانش رنج برده است، به یک مشاور مراجعه کند. با دوستانی که به او عشق میورزند، معاشرت کند. برای کمک به تسکین دردهای دیگران، در سازمان خیریهای عضو شود.
میخواهم به او بگویم با خدا صحبت کند و اگر با خدا غریبه است، راهی پیدا کند تا با او آشنا شود.
رهگذر
«شادی یک انتخاب است!» انتخابی که من هم گاهی از آن غافل میشوم و در خودخوری، ترس، عصبانیت و اندوه غرق میشوم، اما وقتی به این نقطه میرسم، لحظهای میایستم و از خود میپرسم: «آیا خودت بهراستی میخواهی زندگی شادی داشته باشی؟»
بعضی وقتها از خودم بهشدت تعجب میکنم، چون دربرابر این پرسش، پاسخم منفی است! وقتی کلمهی «نه» را بر زبان میآورم، برایم روشن میشود که خودم میخواهم ناراحت باشم، اما جشن غصههایم زیاد طول نمیکشد، زیرا خوب میدانم این من هستم که تعیین میکنم چه موقع باید میهمانی غمها تمام شود. گاهی خیلی راحت با زودتر خوابیدن، جشن غصههایم را برهم میزنم.
من صبح روز بعد، فرصتی دارم برای دوباره زاده شدن! برای دوباره به دنیا آوردن خود! هیچکس نمیتواند یک نوزاد تازه متولد شده را دوست نداشته باشد! هیچکس در مورد نوزادان قضاوت نمیکند! آنها همانگونه که هستند، کاملاند!
رهگذر
حجم
۲۲۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۲۲۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۴۲,۰۰۰
تومان