بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب حتّی باد در خدمت عاشقان است | طاقچه
تصویر جلد کتاب حتّی باد در خدمت عاشقان است

بریده‌هایی از کتاب حتّی باد در خدمت عاشقان است

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۱ رأی
۳٫۰
(۱)
از سادگی خودم کوچه هنوز پر از دلتنگی‌ست. ما دو همکلاسی بودیم، هردو رفوزه در کلاس هشتم؛ اما پدرِ همکلاسی‌ام یک «هدیه» از مغازه‌اش برای معلم تعارف برد، و او قبول شد. یادش به‌خیر چه روزگار ارزانی! هنوز کوچه پر از دلتنگی‌ست و من پر از پرسش از معلم کلاس هشتم.
مادربزرگ علی💝
پهلوانان زنجیرهای گسسته را بر بازوان خویش می‌بندند و عاشقان زنجیرهای بسته به پاهای زندگی را می‌گسلند. پس، خوشا باز هم عاشقی.
ترمه🍁
عزم‌ِ آن دارم که از دستهایم دو درخت‌ِ تناور بسازم پُرشاخ و برگ؛ پرنده‌های آوازخوان به آشیانه نیازمندند. شاید زمانی فرا برسد که شهر کویری‌ام هر صبح با صدای خوشتری از خواب برخیزد. آه که اگر تگرگی نمی‌بارید در هر زمستان‌ِ کشورم بی‌شک اینک بر شانۀ هر شاخه‌ای گُلی و بر کاکل‌ِ هر برگ بلبلی می‌خواند. فروردین ۶۵
مادربزرگ علی💝
از چهل دالان می‌گذرند کلمات در دهان‌مان تا بگوییم به رفیقی دوستت داریم ای رفیق! در گرانی‌ِ مِهریم و ای دریغ!
Ali

حجم

۲۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۶۷

تعداد صفحه‌ها

۵۵ صفحه

حجم

۲۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۶۷

تعداد صفحه‌ها

۵۵ صفحه

قیمت:
۲,۰۰۰
تومان