جملات زیبای کتاب چهره عریان | طاقچه
تصویر جلد کتاب چهره عریان

بریده‌هایی از کتاب چهره عریان

نویسنده:سیدنی شلدون
دسته‌بندی:
امتیاز
۳.۷از ۳ رأی
۳٫۷
(۳)
این حقیقت که از زبان آن مرد چاق و کودن جاری شده بود، جاد را به خنده انداخت. او تمام زندگی‌اش را وقف گوش دادن به درددل مردم کرده بود. لحظه‌ای مودی را به‌دقت ورانداز کرد. چیزی نداشت که از دست بدهد. شاید هم درد دل با یک غریبه کمکی می‌کرد. جاد به آهستگی به طرف همان مبل نکبتی رفت و محتاطانه روی لبهٔ آن نشست. مودی گفت: «به‌نظر می‌رسد که تمام بار دنیا بر دوش تو باشد، دکتر. من همیشه گفته‌ام چهار تا شانه بهتر از دو تا است.»
اِلی
این حقیقت که از زبان آن مرد چاق و کودن جاری شده بود، جاد را به خنده انداخت. او تمام زندگی‌اش را وقف گوش دادن به درددل مردم کرده بود. لحظه‌ای مودی را به‌دقت ورانداز کرد. چیزی نداشت که از دست بدهد. شاید هم درد دل با یک غریبه کمکی می‌کرد. جاد به آهستگی به طرف همان مبل نکبتی رفت و محتاطانه روی لبهٔ آن نشست. مودی گفت: «به‌نظر می‌رسد که تمام بار دنیا بر دوش تو باشد، دکتر. من همیشه گفته‌ام چهار تا شانه بهتر از دو تا است.»
اِلی

حجم

۳۳۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

حجم

۳۳۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

قیمت:
۱۳۰,۰۰۰
۳۹,۰۰۰
۷۰%
تومان