بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سحرگاهان٫٫٫ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سحرگاهان...

بریده‌هایی از کتاب سحرگاهان...

نویسنده:حسن حیدری
انتشارات:سنجاق
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأی
۵٫۰
(۱)
الهی، حَسَن از دلِ صخره‌های مِحنَت، چشمه‌های مُحبّت را جاری دید و از آبِ گوارای آن نوشید. الهی، حَسَن، تشنگیِ مِحنَت را تاب آورد تا به سرچشمهٔ مُکنَت و مَسکَنَت رسید و به حقیقتِ «إنّ مَعَ‌العُسرِ یُسراً» دست یافت.
heidarih63
الهی، حَسَن در تو غرق است و امیدِ برآورده شدنِ آرزوهایش را فقط از درگاهِ تو دارد. الهی، دلِ حَسَن، بی‌قرار است و یادِ تو آرام‌بخشِ دلِ بی‌قرارِ او. دل، خود دانی که از چه رو بی‌قرار است. الهی، حَسَن را به درجۀ «أَلَا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب» برسان.
heidarih63
الهی، حَسَن از نوشتنِ دردِ دلهایش با تو خسته نخواهد شد؛ چون تو را تنها امیدِ خود می‌داند. پس می‌نویسم از دردِ دلهایم با تو. می‌نویسم... «ن وَالْقَلَمِ وَمَا یسْطُرُونَ»
heidarih63
الهی، حَسَن، دل‌گرفته است و غمگین. دلش را به پیامی شاد کن. خطاب آمد: «لا تَحزَن إنّ اللهَ مَعَنا: غمگین نباش، خدا با ماست.»
heidarih63
الهی، حَسَن را با توست عهدی دیرینه؛ گرچه گاهی ایمانش به مویی بند شده، امّا هرگز از تو نَبُریده. الهی، تو را شُکر که به حُکمِ «مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ مَا قَلَی»، حَسَن را به حال خود وانگذاشتی، رهایش نکردی و دُشمنش نداشتی.
heidarih63

حجم

۳۶۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۷۱ صفحه

حجم

۳۶۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۷۱ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان