جملات زیبای کتاب چقدر خوب سیگار می کشیدم | طاقچه
تصویر جلد کتاب چقدر خوب سیگار می کشیدم

بریده‌هایی از کتاب چقدر خوب سیگار می کشیدم

انتشارات:انتشارات خوب
دسته‌بندی:
امتیاز
۳.۲از ۹ رأی
۳٫۲
(۹)
آخرش زن می‌میرد و مرد تنها می‌ماند، گرچه در حقیقت او از چند سال قبل مرگِ زن، مرگ امیلیا، تنها بود. بیایید فرض کنیم نام زن امیلیا بود یا هست و نام مرد خولیو است و بود و کماکان نیز خولیو نامیده خواهد شد. خولیو و امیلیا. آخرش امیلیا می‌میرد و خولیو نمی‌میرد. آنچه باقی می‌ماند ادبیات است
صبا دوست
خولیو از رابطه‌های جدی حذر می‌کرد و البته بیش از اینکه از زنان پرهیز کند از جدیت دوری می‌کرد، چراکه خوب می‌دانست جدیت هم اندازهٔ زنان خطرناک است؛ حتی بعضاً بیش از آن‌ها.
صبا دوست
به هر صورت، در داستان امیلیا و خولیو ناگفته‌ها وزن بیشتری از دروغ‌ها داشتند، البته ناگفته‌ها از حقیقت‌ها کم‌تعدادتر بودند؛ حقیقت‌هایی از جنس، به‌اصطلاح، حقیقت محض که عموماً آزارنده‌اند. به‌مرورزمان، که البته زمان کمی بود گرچه کافی، آن دو از تمایلات و آرزوهای نکوهیده‌شان حرف زدند، از احساسات بعضاً نامعقولشان، زندگی کوتاهشان را با اغراق و شاخ‌وبرگ برای همدیگر تعریف کردند.
صبا دوست
آن دو زود یاد گرفتند که کتاب‌های یکسانی بخوانند، شبیه هم فکر کنند و تفاوت‌هایشان را پنهان کنند. خیلی زود صمیمیتی میانشان شکل گرفت و بابتش به‌شدت مغرور بودند. کمترین چیزی که می‌توان درباره‌شان گفت این است که آن دوران امیلیا و خولیو ممزوج و مبدل به تودهٔ همگنی شده بودند. به‌طور خلاصه، آن‌ها خوشحال بودند. شکی در این نیست.
صبا دوست

حجم

۷۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۷۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان