بریدههایی از کتاب هیچ اتفاقی تصادفی نیست
۴٫۳
(۳۵)
میدانید آخرین جملۀ وصیتنامۀ آیتالله سیدعلی قاضی - آن عارف عظیم- چیست!؟
«الله الله الله که دل هیچکس را نرنجانید!
erfan
پدر و مادر اگرچه عزت و افتخار فرزنداناند اما مالک آنها نیستند. بچه هم برای خودش خدایی دارد.
حکیمی
در حکایتی آمده که چنگیزخان بعد از جنایاتی که در نیشابور کرد به همدان رفت. یک روز مردم همدان را خواست، گفت از شما یک سؤال دارم، اگر خوب جواب دادید در امان هستید وگرنه در این شهر سیل خون جاری میکنم، سپس پرسید: آیا من از طرف خودم آمدهام یا از طرف خدا؟ مردم سکوت کرده، کسی جرئت حرف زدن نداشت. ناگهان چوپانی پیش آمد و گفت جنابعالی نه از طرف خودت آمدهای و نه از طرف خدا بلکه تو را اعمال ما آورده است. ما برای مردم دانشمند و باتقوا احترام قائل نشدیم و به مردم فرومایه و پست احترام گذاشتیم لذا عمل ما یک عکسالعمل داشت و آن آمدن تو بود.
ریحانه باقریه
هیچ اتفاقی «اتفافی» نیست
ــسیّدحجّتـــ
(وَ ما قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدرِه)
خدایا، کیست که تو را بشناسد یا قدر تو را بداند؟
رضا. 1
ما رفتیم کار مردم را درست کنیم، خدا هم کار ما را درست کرد.»
حکیمی
علامۀ طباطبایی: اگر یک کاه برداری در همۀ عالم اثر میگذارد.
* پذیرش این اصل در زندگی ما را یاری میکند تا با دیدی وسیع حقایق نغز و زیبای عالم را بنگریم.
sadeghi
میدانید آخرین جملۀ وصیتنامۀ آیتالله سیدعلی قاضی - آن عارف عظیم- چیست!؟
«الله الله الله که دل هیچکس را نرنجانید!»
ــسیّدحجّتـــ
خدایا، کیست که تو را بشناسد یا قدر تو را بداند؟
F313
در وصیتنامۀ آیتالله مرعشی نجفی آمده: حال که از دنیا رخت بر بسته بسیار سبک و راحتم. نه یک وجب زمین و نه دیناری پول دارم. تا میتوانید بارتان را سبک کنید که از سؤال و جواب قیامت ایمن باشید.
حکیمی
(إنَّا للهِ وَ إنَّا إلَیهِ راجِعُون)
این آیه بیشتر از آنکه یادآور اندوه و مرگ باشد حقیقت آن تماماً امید است، امید به اینکه انسان در پس همۀ رنجها به اصلش، به موطنش، به جایگاهش و به خدایش میرسد
ــسیّدحجّتـــ
خداوند در اوج بینیازی به بندگانش مشتاق است و میفرماید:
«ای داود، اگر آنان که از من روی گرداندهاند میدانستند که چه انتظاری برایشان میکشم و نرمی و ملایمت من با آنان تا چه حد است و چقدر مشتاق آنم که گناهان را ترک کنند، هر آینه از شوق جان میسپردند و بندبند وجودشان بر اثر محبت من از هم میگسست. ای داود، این محبت من است نسبت به کسانی که از من روی گرداندهاند، پس چگونه خواهد بود محبت من نسبت به کسانی که به جانب من رو کردهاند.»
گنجینه
عزیزترینم، اجابتم کن ...
«اللّهمّ ارزقنی حبّک و حبّ من أحبّک و حبّ ما یقرّبنی إلی حبّک و اجعل حبّک أحبّ إلی من الماء البارد»
الهی، محبت خود و محبت کسانی که تو را دوست دارند و محبت هر چیز که مرا به محبت تو نزدیک میکند روزی من فرما و محبت خود را برای من از آب خنک محبوبتر کن.
بیا جانا، دل عطار کن شاد
که نزدیک است وقت رفتن دل
hashem
خداوند انسان تنپرور و بیکار را خوش ندارد
erfan
آقای دولابی بلاها را مثل راهبندانی میداند که برای ما پیام دارد:
«هر وقت در کارهایتان با راهبندان مواجه شدید بدانید خدا راهبندان ایجاد کرده است و باید با او خلوت کرده و رابطهتان را اصلاح کنید.
گل نرگس
گاهی آسیبهای جدی زندگی انسان در اثر بدی و بیانصافیهای دیگران است. در این صورت ضمن شرح صدر و فرصت دادن به طرف مقابل باید خود را از این مخاطره نجات داد.
توجه به این نکته نیز ضروری است که همین شرایط سخت میتواند محل امتحان ما هم بشود. البته نمیتوان گفت که خدا این ظلم را محقق کرده برای آزمودن بلکه چنین زمینههایی را خود افراد برای یکدیگر فراهم میکنند ولی ضمن آن بنده در بوتۀ نقد و ابتلا نیز قرار میگیرد. اصولاً حوادث زندگی تکبعدی نیستند و همیشه باید از جهات مختلف آنها را دید و تحلیل کرد. خداوند متناظر با شرایط، ما را میسنجد. نقصانی که در اثر عمل دیگران به زندگی ما سرایت میکند از نظر خدای کریم پوشیده نمیماند و او به فضل و رحمتش آن را در حساب ما لحاظ میکند. از سویی دیگر همینها صحنههایی از امتحان خواهد بود که میتواند بستری برای رشد و بالندگی باشد.
ریحانه باقریه
بیایید دمی چند از دنیای اطرافمان فارغ شویم، همۀ غمها و شادیهایش را به خودش بسپاریم، از نفسمان و زندگیمان مرخصی بگیریم، چشممان را ببندیم و چند دقیقه، نه، چند ثانیه او را صدا کنیم
F313
فرمایش امام صادق (ع) است که میفرماید:
«هیچ قطرۀ بارانی نیست که از آسمان فرود آید مگر اینکه فرشتهای همراه آن است که آن قطره را در همانجایی که برایش مقدر ساختهاند قرار دهد.»
نگاه ما به عالم نگاه آشفتهای است که تفسیری برای وقایع آن نداریم درحالیکه نزد صاحب آن همهچیز بر اساس اندازه و حساب است:
(وإن من شیءٍ إلاّ عندنا خزائِنه و ما ننزّله إلاّ بقدرٍ معلومٍ)
sadeghi
آخرین جملۀ وصیتنامۀ آیتالله سیدعلی قاضی - آن عارف عظیم- چیست!؟
«الله الله الله که دل هیچکس را نرنجانید!»
حکیمی
«پروردگارا، من به هر خیری که سویم بفرستی سخت نیازمندم».
حکیمی
او با همسرش مشورت میکند و انتخاب میکند که اول در نعمت به سر برد. آنگاه در آن ایام چنان احسان میکنند و کار خیر انجام میدهند که خداوند تقدیرشان را بر میگرداند و همۀ عمر را در نعمت به سر میبرند.
ــسیّدحجّتـــ
یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط میگوید: «یکبار سرم شکست، همراه با یکی از دوستان خدمت ایشان رسیدیم. دوستم از ایشان پرسید: ببینید چه کرده که سرش شکسته؟ جناب شیخ توجهی کرد و فرمود: در کارخانه، بچهای را اذیت کردهای. دیدم راست است. من خمکار بودم و در آن زمان این تخصص اندک بود و خمکارها نوعاً برای صاحبکار ناز میکردند، پسر صاحب کار ایرادی از کار گرفت که بجا نبود و به او هم مربوط نمیشد، من هم با او برخورد کردم تا آنجا که گریهاش گرفت. شیخ فرمود: اگر او را راضی نکنی، گرفتاری تو ادامه خواهد داشت. من رفتم و از او عذرخواهی کردم!»
منمشتعلعشقعلیمچکنم
آیا جدیت و تندی اخلاقم باعث پراکنده شدن اطرافیانم شده است؟
- آیا در مورد کسی قضاوت نادرستی کردم که در معرض قضاوت ناحق دیگران واقع شدم؟
- آیا سوءظن و نگاه عیبجوی من دنیا را برایم تیره و تار کرده؟
- آیا زبانم گزنده و آلوده به طعن است که دائم چنین تعبیراتی را میشنوم؟
- آیا دیگران را میسوزانم که دلم را میسوزانند؟
- آیا در رسیدگی به امور دیگران کوتاهی میکنم که کارم گره میخورد؟
- آیا حرمت پدر و مادر را رعایت نکردهام که ...؟
تلاش کردن برای اصلاح خود سخت است ولی سهلتر است از جنگیدن با اطرافیان و هر روز متهم کردن یکی.
hashem
وجود ما مانند چراغی است که شعلهاش با اعمالمان تنظیم میشود. البته آنچه تأثیر بسیار دارد نیت و خلوص است که ملاک، عمل احسن است نه اکثر.
hashem
حسیب بودن خدا یعنی ریز و درشت رفتارمان ضبط خواهد شد و تاوان و پاداشش فردای زندگیمان را خواهد ساخت.
رضا. 1
سورۀ مبارکۀ اسراء، آیۀ ۱۴: «کافی است که امروز خودت حسابرس خود باشی».
sadeghi
انسان میمیرد اما عمل او زنده میماند.
حکیمی
اگر به دنبال آرامش و خوشی هستی این را از دنیای درونت به بیرون تسری بده.
ــسیّدحجّتـــ
در حکایتی آمده مردی از بنیاسرائیل شبی خواب دید کسی به او میگوید: خداوند مقرر کرده عمرت دو نیمه داشته باشد: نیمی در نعمت و نیمی دیگر در رنج و نقمت. اما انتخاب اینکه کدام اول باشد با خودت.
ــسیّدحجّتـــ
مردی خدمت پیغمبر (ص) آمد و از احسان به پدر و مادر پرسید، آن حضرت فرمود:
«احسان کن به مادرت، احسان کن به مادرت، احسان کن به مادرت، احسان کن به پدرت، احسان کن به پدرت، احسان کن به پدرت و به مادر آغاز کرد پیش از پدر.»
ــسیّدحجّتـــ
حجم
۱۸۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه
حجم
۱۸۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان