جملات زیبای کتاب چراغ زمین | طاقچه
تصویر جلد کتاب چراغ زمین

بریده‌هایی از کتاب چراغ زمین

انتشارات:نشر نی
امتیاز
۴.۱از ۱۴ رأی
۴٫۱
(۱۴)
«خواهرم! مباد شیطان صبرت را از تو بگیرد!»
haminia
در آن هنگام جز ۳۰ نفر در اطرافش باقی نمانده بود. بعد از نماز، از مسجد بیرون آمد و به سوی محلهٔ قبیلهٔ کنده رفت. در این هنگام همراهانش ده نفر بودند. چون از محلهٔ قبیلهٔ کنده خارج شد، دیگر حتی یک نفر نیز با او نبود. او تنها بدون مقصدی مشخص، حیران و سرگردان در کوچه‌های کوفه به راه افتاد
عطیه
بعد از تو دیگر خاک بر سر دنیا
عطیه
«ای زنان مدینه! دیگر مرا ام‌البنین مخوانید! من پسرانی داشتم که به سبب آن‌ها مرا ام‌البنین می‌خواندند، اما اکنون دیگر فرزندی ندارم. من چهار عقاب شکاری داشتم که آنان را آماج تیرهای خود قرار دادند و سر از تن‌شان جدا کردند. با نیزه‌های خود بدن‌های آنان را چاک چاک کردند و روی زمین انداختند. آیا این خبر درست است که دستان عباس مرا از تن جدا کردند؟»
عطیه
از پرتو خورشید بگذر تا جاودان شوی.
haminia
به خدا سوگند کشته شدن به اندازهٔ یک وجب دورتر از کعبه را نسبت به یک وجب نزدیک‌تر به آن، دوست‌تر دارم.
haminia
حر در پاسخ مهاجر بن اوس گفت: «به خدا سوگند خود را در بین بهشت و دوزخ مخیر می‌بینم. اما من هر چند که قطعه قطعه شوم و در آتش بسوزم، بهشت را انتخاب می‌کنم.»
haminia
عبدالله بن جعفر در نامه‌اش خطاب به حسین (ع) نوشت: «پس از حمد و ثنای خدا، تو را سوگند می‌دهم که از این سفر منصرف شو و به مکه برگرد. ترس و اضطراب من این است که این سفر به هلاک و درماندگی تو و خاندان بیانجامد. اگر تو کشته شوی، چراغ زمین خاموش می‌شود زیرا تو پرچم هدایت‌شدگان و امید اهل ایمان هستی. پس در رفتن شتاب نکن تا خود را به تو برسانم.»
عطیه
در مدینه، ام‌البنین مادر عباس نیز سخت داغدار از دست دادن چهار فرزندش در کربلا شد. گفته‌اند که او برای مدت‌ها در بیرون شهر مدینه رو به سوی عراق می‌نشست و با تصویر چهار قبر بر روی خاک، مرثیه‌های سوزناکی در سوگ آنان می‌سرود.
عطیه
گرچه مرگ را خوش ندارم اما به حال خود نمی‌گریم و از مردن هراسی ندارم.
haminia
دنیا دگرگون و سخیف شده و نیکی آن از میان رفته است مگر جز مقدار اندکی که به اندازهٔ ته ماندهٔ آب در ظرف است.
haminia
من مرگ را جز شهادت و زندگی با ستمگران را جز ذلت و خواری نمی‌بینم.
haminia
به خدا سوگند اگر حکومت بر تمام دنیا از آن تو باشد و از آن دست بکشی، بهتر از آن است که با دست آلوده به خون حسین (ع)، خدا را ملاقات کنی.
haminia
با آنکه علی بن ابی طالب (ع) مخالف شورش علیه عثمان و قتل او بود و حتی فرزندانش حسن و حسین (ع) را برای دفاع از منزل او به در خانهٔ خلیفه فرستاد، با این حال، دستگاه خلافت معاویه چنین شایع کرده بود که عامل قتل عثمان، علی بوده است!
haminia
ای حسین! آیا آبی را که از زلالی به رنگ آسمان است، می‌بینی؟ به خدا قطره‌ای از آن نخواهی نوشید تا با لب تشنه جان دهی!
haminia
«سوگند به خدا تا زمانی که حسین (ع) و یارانش تشنه باشند، قطره‌ای از این آب نخواهم نوشید.»
haminia
«لو ترک القطا لنام.» (اگر شب‌هنگام مرغ قطا را آرام بگذارند، آسوده می‌خوابد.)
haminia
حسین (ع) هم سپاه کوچک خود را آراست. ۳۲ سواره و ۴۰ پیاده مجموعهٔ سپاه حسین (ع) بود.
haminia
من نمی‌خواهم آغازگر جنگ با این قوم باشم.
haminia
«ای دنیا! اف بر تو باد که در بامدادان و شامگاهان، یاران خود و یا حق‌جویان را کشته‌ای! به تاوان و عوض هم راضی نمی‌شوی. من کار خویش را به خدا واگذارده‌ام و هر زنده‌ای همین راهی را خواهد رفت که من می‌روم.»
عطیه
حسین (ع) پیوسته به سر قبر پیامبر می‌رود و نیایش می‌کند و از خدا می‌خواهد که راهی پیش روی او قرار دهد. گویند در همین ایام، داخل مسجد مدینه بین دو مرد نشسته بود که گاه به این و گاه به آن دیگری تکیه می‌کرد. در همان حال، شعری از ابن مفرَّغ خواند که می‌گفت: «در صبحگاهان جانور علف‌خوار را دنبال کردم اما او را نترساندم. با این حال، به جور تهدیدم کرده‌اند و به کمین‌گاه مرگ رانده می‌شوم.» آنها که این شعر را از زبان او شنیدند، دانستند که منظور خاصی از آن دارد. در چشم حسین (ع)، بیعت با فردی با ویژگی‌های یزید به معنای نفی تمامیت ارزش دین جدش پیامبر و مغایر اصالت و حیثیت و شرافت فردیِ شخص خودش بود. از این رو، بیعت با یزید، هر چه را از جنس ایمان و اخلاق و معنای زندگی بود به سخره و بازیچه تبدیل می‌کرد. هیچ امکانی برای حفظِ همزمانِ ایمان و شرافت با بیعت با یزید وجود نداشت و این دوراهی وحشتناکی بود.
hossein

حجم

۹۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

حجم

۹۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان