«هر کتاب خوب خونریزی ارزشمند روح یک استاد است.»
مریم
من با حرفهها کاری نداشتم. بههیچوجه. در صف کسانی که برای گرفتن سوپ مجانی از خیریهها میایستادند مهندس و حسابدار هم بود. در وضعیت رکود جهانی، حرفهآموزی دردی را دوا نمیکرد. بههمیندلیل آزاد بودی که آدم خارقالعادهای بشوی.
مریم
«هر کتاب خوب خونریزی ارزشمند روح یک استاد است.»
FMG
سپیدهدم بهآرامی از شرق هویدا شد. میان خرابهها یک دیوار بهتنهایی ایستاده بود. از درون دیوار، آخرین صدا، حتی وقتی خورشید طلوع کرد و بر مخروبهٔ پر از بخار تابید، مدام تکرار میکرد: «امروز ۲۵ اوت ۲۰۲۶ است، امروز ۲۵ اوت ۲۰۲۶ است،
Mari
«من از اونهاییام که میخوان تا دیروقت توی کافه بمونن، همراه همهٔ کسانی که نمیخوان زود بخوابن، همراه همهٔ شب زندهدارها.»
FMG