بریدههایی از کتاب اطلس ابر
۳٫۳
(۱۳)
تعصب پوستهی سفتی دارد.
زهرا۵۸
تنها هنگامی که در حال بر آوردن دَمِ آخرت هستی، متوجه خواهی شد که زندگیات چیزی بیش از یک قطرهی ناچیز در اقیانوسی بیکران نبوده!» با این همه، مگر اقیانوس چیزی غیر از اجتماع قطرات است؟
f.rezvani
«عرق جبین هر کس، بالاترین پاداش اوست!»
زهرا۵۸
جالبه، برق، زمان، جاذبه، عشق. همهی نیروهایی که واقعا اثرگذارن نامریی هستن
زهرا۵۸
دونستن بدترین اتفاقات بهتر از ندونستن اونهاست.
زهرا۵۸
نبوغ و تمدن هیچ ربطی به رنگ پوست نداره.
زهرا۵۸
مسلما آن کسی که گفته «پول برای کسی خوشبختی نمیآورد،» خودش پول زیادی داشته.
زهرا۵۸
اگر اسمم لکه دار شده باشد، خودم را یک دودکش پاککن جا میزنم.
زهرا۵۸
خواست نظرم را در مورد صدای باریتوناش بداند. او غرشی از پاگلاچی را برایم اجرا کرد. (در فواصل پایینتر صدای خوبی داشت، اما نفسگیریاش جای کار داشت و تحریرش مثل لرزش تختههایی بود که پشت صحنهی نمایش برای ایجاد صدای رعد از آنان استفاده میشود.)
زهرا۵۸
تنها سلاح ما خشم عمومیئه. همین خشم بود که یوکان دم رو مسدود کرد، نیکسون رو از کرسی کشوند پایین و تا حدودی به شرارتها در ویتنام خاتمه داد. اما خشم به سادگی قابل دستکاری کردن و انحرافه. در وهلهی اول به موشکافی و بررسی دقیق احتیاج داری؛ و بعد به آگاهی گسترده؛ تنها وقتی این به یک حد بحرانی برسه، خشم عمومی به وجود میآد. در هر مرحله میتونه کارشکنی بشه.
زهرا۵۸
«مردها پول رو اختراع کردن، زنها همکاری دو جانبه رو.»
زهرا۵۸
امروزهروز دیگر جرم و جنایت توسط خلافکارها انجام نمیشود، بلکه توسط مدیرانی صورت میگیرد که از دست مردم به دورند و در دفاتر فوق مدرن لندنیشان لمیدهاند.
زهرا۵۸
از جات تکون نخور وگرنه تیکه تیکهات میکنم!»
شوکه؟ چیزی نمانده بود قالب تهی کنم! خوشبختانه کسی که قصد قصابیام را داشت هنوز ده سالش نشده بود و دندانههای ارهبرقیاش مقوایی بود، اما بانداژهای خونآلودش واقعا تاثیرگذار بود. با صدای پایین این را بهش گفتم. صورتش را چروک کرد. «تو دوست مامان بزرگ اورسلایی؟»
«آره، یه زمانی بودم.»
زهرا۵۸
اگر تجربیات شخصیام به من حق مطمئن بودن رو ندهد، پس تجربیات چه کسی باید این کار را انجام دهند؟
زهرا۵۸
از حیاط صداهایی شنیدم، از روی بوتههایی که دور سرستون را گرفته بودند. برای اولین بار پرندهها را دیدم. صدها چلچله که بالا و پایین میرفتند. آنها برای کی آواز میخوندند؟ لوگومنشان؟ رییس محبوب؟
زهرا۵۸
خشم اراده را قوی میکند.
زهرا۵۸
از خودم میپرسیدم، دانش به چه درد میخورد اگه نتوانم هستی خودم را با آن بهبود ببخشم؟
زهرا۵۸
بعضی اوقات چیزی که سرو ته کمتری داره، در واقع بیشتر معنی میده.
زهرا۵۸
خودخواهی آن است که آدم بخواهد کسی دیگر هم وجود غیرقابل تحملش را تاب آورد،
زهرا۵۸
باورها هم غنیمتاند و هم کارزار جنگ، در درون ذهن و در آینهی ذهن که همان جهان باشد.
زهرا۵۸
من و شما که از ثروت و امتیاز و اقبالی بلند برخورداریم، اگر بختمان یارمان باشد، در این جهان ایام را چندان به بدی نخواهیم گذراند. اما اگر وجدانمان به خارش بیافتد چه؟ چرا تیشه به ریشهی تسلط نژاد، سلاحها، ارث و میراثمان بزنیم؟ چرا با روال «معمول» (امان از این واژهی دوپهلو) امور سر جنگ داشته باشیم؟
چرا؟ به این خاطر: یک روز باشکوه جهانی سراسر غارتگر، خود را از پای در خواهد آورد. هر کس به فکر خویش خواهد بود تا جایی که دیگر کسی باقی نماند. خودپرستی روح هر کسی را زشت میکند؛ خودپرستیِ نوع بشر عامل انقراض آن است.
زهرا۵۸
به تعداد انسانها حرف حق وجود دارد. به ندرت چشمم به حقیقتی میخورد که حقتر باشد؛ پنهان در اشباح ناتمام خود، اما وقتی به آن نزدیک میشوم، به حرکت میافتد و در باتلاق صعب العبور نفاق فرو میرود.
m86
لیری ریشو هم داشت وردهای هیلوییشو زیر لب میخوند و خنجرها جادوییشو تکون میداد تا ارواح خبیثه رو دور کنه. به نظر نمیرسید کار لیری کمک چندان بکنه، نه، کتکین داشت میمرد، و هوا هم بوی مرگ میداد، اما مامان میخواست لیری اونجا باشه، اینجوریه دیگه، این وقتا به هزار چیز رو میآری تا بلکه یکیشون بهت کمک کنه.
سید سروش حقی
دیوید میچل در مورد ایدهی ساختار این رمان گفته که اولین بار وقتی «شبی از شبهای زمستان مسافری» ایتالو کالوینو و روایتهای نیمهتمام آن را خوانده با خود گفته اگر آینهای در انتهای این رمان قرار میگرفت و نیمهی دوم آن از روایت انتهایی به ابتدایی بر میگشت، چه شکلی پیدا میکرد و به این ترتیب به شکل کنونی اطلس ابر رسیده.
زهرا۵۸
دیوید میچل متولد ۱۹۶۹ در انگلستان است و چند سالی را بعد از ازدواجش در ژاپن زندگی کرده. او به جز «اطلس ابر»، چهار رمان دیگر هم نوشته: «سایهنوشت»، «رویای شماره ۹»، «قوی سیاهِ سبز»، «هزار خزان جیکوب دزوت». در مجموع دوبار به خاطر «رویای شماره ۹» و «اطلس ابر» نامزد دریافت جایزهی بوکر شده. در سال ۲۰۰۷ مجلهی تایم میچل را به عنوان یکی از صد چهرهی تاثیرگذار جهان معرفی کرد. در حال حاضر او در حال نوشتن رمان ششم خود است و همراه همسر و دو فرزندش در ایرلند زندگی میکند.
زهرا۵۸
تاریخ چیست؟ ولتر آن را مبارزهی بشر برای فرهنگ و پیشرفت میداند، پیکاری که یکسره از ابتدا تا انتها با انسان بوده و خواهد بود.
زهرا۵۸
ادای یه خودی رو درآوردن کافییه برای این که یه خودی قلمداد بشی.
زهرا۵۸
در روزنامهنگاری تا چه حد فریبکاری مجازه؟ او پاسخ پدرش را در یک بعدازظهر در باغ بیمارستان به خاطر میآورد: هیچ وقت به کسی دروغ گفتم تا بتونم داستانمو بنویسم؟ اگه فقط یه اینچ منو به حقیقت نزدیکتر میکرد، هر روز هزار تا دروغ گنده سر هم میکردم.
زهرا۵۸
اورسلا. اورسلای من.
این پیرزن چست و چابک را ببین! در خاطرم او یک روز هم پیر نشده بود- چه گریموری جوانیاش را نابود کرده بود؟ (همانی که جوانی تو را نابود کرده، تیم.)
زهرا۵۸
«قدرت نامحدود در دستان انسانهای محدود همیشه منجر به ظلم میشود.»
زهرا۵۸
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۲۴ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۲۴ صفحه
قیمت:
۱۴۰,۰۰۰
تومان