جملات زیبای کتاب گلستان سعدی: قصه‌‌های شیرین ایرانی | طاقچه
تصویر جلد کتاب گلستان سعدی: قصه‌‌های شیرین ایرانی

بریده‌هایی از کتاب گلستان سعدی: قصه‌‌های شیرین ایرانی

۴٫۳
(۱۵)
آری، پسرم. هرگز از ناراحتی و اندوه خود با دشمنان حرف نزن؛ چون باعث خوش‌حالی‌شان می‌شوی؛ هرچند در ظاهر خود را ناراحت نشان بدهند
علیرضا
«گاهی وقت‌ها آدم‌ها این‌طورند. قدر آرامش خود را نمی‌دانند و مدام فکرهای بد می‌کنند. این نوکر، اوّل نمی‌دانست غرق شدن چیست و قدر ایمنی و سلامت خود را نمی‌دانست. وقتی به آب افتاد، حساب کار دستش آمد و فهمید نباید بیهوده نگران غرق شدن کشتی باشد.»
مریم
عزیزدردانه‌ی مادر و نازپرورده‌ی پدری که تا به حال نه صدای شیپور جنگ شنیده، نه برق شمشیر رزمنده‌ها را دیده، به چه دردی می‌خورد؟
من و کتاب هایم
«چرا؟ چرا کسی نباید در این باره چیزی بفهمد؟» فیروز گفت: «برای این‌که ناراحتی‌مان دو تا نشود: اوّلی، ضرر مالی، و دومی، حرف‌های سرزنش‌آمیز مردم.» محمّد سرش را تکان داد و گفت: «عجب!» بازرگان گفت: «آری، پسرم. هرگز از ناراحتی و اندوه خود با دشمنان حرف نزن؛ چون باعث خوش‌حالی‌شان می‌شوی؛ هرچند در ظاهر خود را ناراحت نشان بدهند.»
مریم

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
۳۴,۰۰۰
۵۰%
تومان