بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب همه گرفتارند | طاقچه
تصویر جلد کتاب همه گرفتارند

بریده‌هایی از کتاب همه گرفتارند

۳٫۸
(۱۷)
تنها بود و تنهایی زیبایی را چند برابر می‌کند.
MIEL
برای پاک‌کردن کتاب‌ها کافی است که هرگز لای آن‌ها را باز نکنیم. مردم هم همین‌گونه هستند: برای پاک‌کردن آن‌ها، کافی است که با آن‌ها حرف نزنیم.
مبینا
هیچ چیز به اندازهٔ کوه شبیه پدر نیست.
مبینا
بعضی از دست دادن‌ها بسیار ارزشمندتر از به‌دست‌آوردن هستند.
سپیدار
برای یک بچه یک ساعت برابر ده سال برای یک آدم بزرگ است.
plato
آقای گومز همیشه ناراحت بوده است. وقتی کودک بود و بعد هم وقتی بزرگ شد، همیشه علتی برای ناراحتی بود. مثل همه، این‌طور نیست؟
plato
چیزی جز معجزه در دنیا وجود ندارد.
plato
پائیز است. پائیز فصل آرامی است. تساهل همه جا هست. زندگی و مرگ باهم به تفاهم رسیده‌اند، دست‌هابالا، دست‌ها پایین. قرمز با سایه، سبز با خاکستری.
arman eghbali
فهمیدم که در این زندگی مثل ماهی‌ای خواهم‌بود که از آب بیرون افتاده‌باشد.
Pariya
آریان، درحالی‌که کوه را نگاه می‌کند، چای می‌نوشد. رامبراند دور ون‌گوگ می‌چرخد و او هم دور اشعهٔ خورشید.
arman eghbali
خوشبختی چیز خسته‌کننده‌ای است.
plato
آدم پیدا کردن سخت است. حتی در رویاهایش هم ندیده‌است.
arman eghbali
تحمل نگاه ثابت بچه خیلی سخت است، انگار خداوند روبروی شماست و سر صبر، بدون شرم به شما خیره شده‌است و از این که شما این‌جا هستید کمی جا خورده‌است
مبینا
این‌ها همان ماجراهایی هستند که برای گیوم حبابی در شکمش تعریف می‌کند. البته، نه دقیقاً همان‌ها را. ماجراهای بزرگ‌ترها ملایم‌تر و بی‌نمک‌تر است. گوش زنده‌ها کمی سنگین است. اغلب، پر از سروصدا است. فقط مرده‌ها و آن‌هایی که هنوز به دنیا نیامده‌اند می‌توانند همه‌چیز را کامل بشنوند.
plato
این‌طور فکر می‌کنم ولی این را به زبان نمی‌آورم.
MIEL
دنیا عوض شده‌است. عمقش تغییری نکرده‌است، ولی سطحش عوض شده‌است؛ و ما هم درست در سطح دنیا هستیم.
MIEL
هیچ چیز مثل یک بچه آدم را در بوتهٔ آزمایش دنیا قرار نمی‌دهد.
MIEL
آدم‌هایی هستند که نمی‌توانند و هیچ‌گاه نخواهند توانست در یک اقلیم بگنجند.
MIEL
حدس زدن آنچه رخ خواهد داد جادو نیست. حدس‌زدن آنچه گذشته است خیلی سخت‌تر و سرگرم‌کننده‌تر است.
MIEL
این اتفاقات یعنی چه؟ انقلاب؟ ‫رامبراند: نه، انقلاب سری‌تر است. وقتی اتفاق می‌افتد، کسی متوجه نمی‌شود.
MIEL
این چیزی است که وقتی همه گرفتارند رخ می‌دهد: جنایت.
سایه
پائیز فصل آرامی است. تساهل همه جا هست. زندگی و مرگ باهم به تفاهم رسیده‌اند، دست‌هابالا، دست‌ها پایین. قرمز با سایه، سبز با خاکستری.
plato
اغلب، هر دو باهم. کار می‌کنم. لازم است. سه ماه در بیمارستانی روانی در شیکاگو، نظافت کردم.
arman eghbali
مراقب مردم بودن خسته‌کننده است.
مبینا
چیزی که انتظارش را داری، همین جا پیش چشمانت است، یعنی فقط امروز وجود دارد، «فردا» فقط نامی برای تنبلی تو است
MIEL
این چیزی است که وقتی همه گرفتارند رخ می‌دهد: جنایت.
MIEL
چیزی برای زیستن، چیزی برای مردن پیدا نمی‌کند
MIEL
نامی را می‌یابد که این صورت را در دگردیسی‌اش همراهی کرده‌است: مانژ. ولی خانم، چنین نامی وجود ندارد. ولی، آقا، وجود خواهد داشت.
Samet
آریان، حتی وقتی از حقیقت حرف می‌زند که همیشه هم بامزه نیست، بازهم بامزه است.
سایه
عادت‌های صحیح، عادت‌های کسالت‌بار هستند. آریان برای کسالت ساخته‌نشده بود. او دوست می‌داشت و می‌خواست. باقی چیزها اهمیت نداشت
سایه

حجم

۹۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۹۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۶۱,۰۰۰
تومان