جملات زیبای کتاب پنجره ای تاریک | طاقچه
تصویر جلد کتاب پنجره ای تاریک

بریده‌هایی از کتاب پنجره ای تاریک

نویسنده:ریچل گیلیگ
امتیاز
۴.۳از ۱۳ رأی
۴٫۳
(۱۳)
زمزمه کردم: «تا حالا با مادرخونده‌ام ملاقات کرده بودین، فرمانده؟» باقی‌مانده‌های خشمم تبدیل به قطره اشکی شد که روی گونه‌ام افتاد. «زن دوست‌داشتنی‌اییه.» همان شستِ پینه‌بسته که در اتاق پشت دستم کشیده شده بود، اشک روی صورتم را پاک کرد. لحظه‌ای بعد، صدایش از کنار گوشم حرکت کرد. «بیا.»
موجود سبز عجیب☆*.

حجم

۹۱۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۹ صفحه

حجم

۹۱۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۳۹۹ صفحه

قیمت:
۹۵,۰۰۰
تومان