جملات زیبای کتاب ایستگاه آخر؛ انباری | طاقچه
تصویر جلد کتاب ایستگاه آخر؛ انباری

بریده‌هایی از کتاب ایستگاه آخر؛ انباری

نویسنده:مهدی دانا
انتشارات:نشر البرز
دسته‌بندی:
امتیاز
۳.۸از ۴ رأی
۳٫۸
(۴)
«آدم‌ها وقتی فکر کنن براشون کاری کردی حاضرن برای جبرانش باهات حرف بزنن.»
alireza galavi
زندگی بی‌آنکه کسی دوستت داشته باشد پوچ و رخوت‌انگیز است.
alireza galavi
یاد سالی افتادم که دانش‌آموزش بودم. بیشتر از همه از من درس می‌پرسید. وقتی پاسخ سؤالی را بلد نبودم، مجبورم می‌کرد بایستم گوشهٔ کلاس و سطل آشغال را بگیرم روی سرم. همه می‌دانستند پسرش هستم و نمی‌خواست فکر کنند هوایم را دارد. هوایم را نداشت. از قصد، درِ کلاس را باز می‌گذاشت تا اگر کسی رد شد مرا ببیند و تعجب کند از اینکه آن مفلوکی که سطل آشغال را گذاشته روی سرش پسر معلمِ همین کلاس است. حقارت من، سلاحی پُرقدرت بود برای نشان‌دادن اُبهت پدرم.
alireza galavi

حجم

۷۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۹۴ صفحه

حجم

۷۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۹۴ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان