بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب فروزانتر از فروزان | طاقچه
کتاب فروزانتر از فروزان اثر فروزان شهرکی

بریده‌هایی از کتاب فروزانتر از فروزان

۲٫۹
(۹)
مرا دیدند، گمان کردند که من به خودی خود گل همیشه بهارم!... مرا... در دامان کویر... یکه و بی‌قرار... آسمان کبود... ولی خورشیدم همراهم آمد... خورشید مرا دید... لب‌هایم خشکید، آبی نبود، نگاهی نبود که مرا طراوتی بخشد. بوی گل رزم را از آسمان استشمام می‌کردم، خورشید برایم نور می‌آورد رگ‌هایم در پیکرم می‌خشکید، صبورانه کویر را نظاره می‌کردم، خارها را دوست داشتم، سبزی خارها مرا به یاد گل سرخم می‌انداخت...
elaheaftab64

حجم

۵۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

حجم

۵۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
۱۲,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد