بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مبانی نشانه شناسی | طاقچه
تصویر جلد کتاب مبانی نشانه شناسی

بریده‌هایی از کتاب مبانی نشانه شناسی

نویسنده:دانیل چندلر
امتیاز:
۳.۴از ۲۵ رأی
۳٫۴
(۲۵)
کسی که به دانستن چگونگی بازنمایی چیزها علاقه‌مند است نمی‌تواند از رویکردی که مسئله‌اش فرآیند بازنمایی است چشم بپوشد.
علی دائمی
با زندگی در جهانی که نشانه‌های بصری هر لحظه در آن بیشتر می‌شوند، لازم است بیاموزیم که حتی واقع‌نماترین نشانه‌ها همان چیزهایی نیستند که نشانمان می‌دهند.
علی دائمی
از دیدگاه نشانه شناسی، استعاره شامل یک مدلول است که به عنوان یک دال برای ارجاع به مدلولی متفاوت عمل می‌کند.
Alireza Aghaee
منتقدی زیرکانه گفته است: «نشانه‌شناسی چیزهایی را که از قبل می‌دانیم به زبانی به ما می‌گوید که هرگز آن را نمی‌فهمیم»
علی دائمی
از آنجائی‌که رسانه‌ها به عنوان ابزار انجام اهدافِ معمولاً حاشیه‌ای تلقی می‌شوند، هیچ توجهی را جلب نمی‌کنند و رسانه‌ای که به طور مکرر و سلیس استفاده شود، برای کاربر شفاف‌تر و ناپیداتر خواهد بود.
همچنان خواهم خواند...
آگاهی از ماهیت دگرگون ساز رسانه‌ها اغلب پژوهشگران رسانه را به این نظر جبرگرایانه هدایت کرده که ابزار فنی ما همواره و ناگزیر «اهدافی در خودشان» هستند
همچنان خواهم خواند...
از نشانه‌شناسی می‌آموزیم که در جهانی از نشانه‌ها زندگی می‌کنیم و هیچ راهی برای فهم چیزها جز از طریق نشانه‌ها و رمزگانی که این چیزها در آن سازمان یافته‌اند نداریم.
Alireza Aghaee
بودریار معتقد است وقتی گفتار و نوشتار به وجود آمدند، نشانه‌ها برای اشاره به واقعیت‌های مادی یا اجتماعی ابداع شدند، اما در این حال بندهای میان دال و مدلول هم به فرسایش گرائیدند. با رواج تبلیغات و پیام‌های بازرگانی نشانه شروع به پنهان کردن «واقعیت اصلی» کرد. در عصر پسامدرنِ واقعیت مجازی، این فقط پندارها و توهمات هستند که در رسانه‌های ارتباطی واقعی به نظر می‌آیند. نشانه‌ها غیاب واقعیت را پنهان می‌کنند و فقط وانمود می‌کنند که حاوی معنای چیزی هستند. برای بودریار وانمودگی نشانه‌ای که مشخصه‌ی سرمایه‌داری متأخر است سه شکل به خود می‌گیرد:
Alireza Aghaee
مؤلفان دانشگاهی نخست آن‌چه را ما در حکم کلیتی بدون درز تجربه کرده‌ایم، تکه‌تکه می‌کنند، و سپس مطابق با قراردادهای مختلف کاربرد نوشتار چاپی، می‌کوشند آن‌چه را آفریده‌اند به گونه‌ای بدون درز به ما نشان دهند. انگیزه‌ی ایجاد اشکال صوری بدون درز معرف نوعی تقلید از یکپارچگی وجودی است و به این ترتیب می‌خواهد «اعتبار» ‌ (و «قدرت») تجربه‌ی زیستی را کسب کند.
Alireza Aghaee
در نوشتار بیانی، یکپارچگی لفظی باعث نقاب زدن بر ضعف‌ها و «شکاف‌های» استدلال می‌شود‌‌‌؛ و هم‌چنین نقش دستکاری‌کننده‌ی مؤلف را در برساختن آن‌چه به ظاهر جریان «طبیعی» کلمات و مفاهیم است پنهان می‌کند.
Alireza Aghaee
مثلاً انضباط مقاله‌های علمی به شکلی گمراه کننده تصویر تحقیقات علمی را بسیار زیبا و تروتمیز نشان می‌دهد. بازنمائی‌ها همیشه تر و تمیزتر از واقعیت هستند. یکپارچگی قاعده‌ی نوشتارهای دانشگاهی «واقع‌گرا» است و آن‌ها را «عینی» جلوه می‌دهد، در حالی که در شیوه‌ی رمانتیک نشانی از پدیدآورنده وجود دارد و حتی ممکن است روش‌های «بیگانگی» (الیناسیون) را به کار گیرد و آگاهانه توجه را به خود فرآیند خلق جلب کند.
Alireza Aghaee
نظریه‌پرداز روسی روایت ولادیمیر پراپ (۱۹۷۰ ۱۹۸۵) در کتاب پرنفوذش ریخت‌شناسی افسانه (۱۹۲۸) یکصد افسانه‌ی پریان را مورد بررسی قرار داد. او در این کتاب گزارش می‌دهد که همه‌ی این حکایات براساس برخی صورت‌بندی‌های بنیادی شکل گرفته‌اند. او ساختار همه‌ی آن‌ها را به حدود سی «کارکرد» تقلیل داد. «کارکرد، کنش یک شخصیت است که به لحاظ اهمیت‌اش در جریان کنش‌های حکایت تعین می‌یابد»
Alireza Aghaee
معمولاً دو نوع غیاب می‌شناسیم: «آن‌چه که می‌رود بدون این‌که چیزی بگوید» و «آن‌چه که به‌خاطر غیابش انگشت‌نماست» . اولی منعکس کننده‌ی چیزی است که غیاب‌اش بدیهی است. در مورد پوشاندن یک موضوع (مثلاً در ژانرهای واقع‌گرا) ، این غیاب، عمیقاً ایدئولوژیک است و کمک می‌کند خوانندگان متن «موضعی» اتخاذ کنند و تاثیرش به طور ضمنی این است که «آدم‌هایی مثل ما در مورد چنین موضوعی همان‌طور که ما می‌اندیشیم، فکر می‌کنند» . اما در مورد نوع دوم غیاب باید گفت، ممکن است یکی از مقولات حاضر در متن انتظارات مرسوم را مورد تمسخر قرار دهد و باعث شود «غیاب مقولات مرسوم انگشت‌نما شود» و بدین‌ترتیب آن مقوله‌ی غیر منتظره «به شدت بیانگر خواهد شد» .
Alireza Aghaee
این می‌تواند زمینه‌ای برای تحقیق باشد که آیا تمایل ما به اندیشیدن بر پایه‌ی تقابل‌ها به خاطر برجستگی این تقابل‌ها در زبان است یا این‌که تقابل‌ها از ویژگی‌های عام انسانی‌مان می‌باشند و زبان نیز چیزی جز بازتاب این ویژگی‌ها نیست.
Alireza Aghaee
• تقابل‌ها («تناقض‌های» منطقی) : اصطلاحاتی که مانعة‌الجمع هستند (مانند زنده مرده زیرا «غیر زنده» دقیقاً برابر با «مرده» است) ؛ • متضادها («عکس» منطقی) : اصطلاحاتی که در مقایسه با هم در یک بعد یکسان قابل درجه‌بندی باشند (مانند خوب بد که «غیر خوب» لزوماً برابر با «بد» نیست) .
Alireza Aghaee

حجم

۹۸۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۵۱ صفحه

حجم

۹۸۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۵۱ صفحه

قیمت:
۱۰۵,۰۰۰
تومان