بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب در باب تسلای خاطر | طاقچه
تصویر جلد کتاب در باب تسلای خاطر

بریده‌هایی از کتاب در باب تسلای خاطر

انتشارات:مهرگان خرد
امتیاز:
۳.۱از ۴۷ رأی
۳٫۱
(۴۷)
شکست آموزگاری بی‌نظیر است، گذر عمر هم همین‌طور.
Juror #8
تسلیم زندگی شدن یعنی دست‌کشیدن؛ یعنی ناامیدبودن به این‌که زندگی می‌توانست متفاوت باشد. از سوی دیگر، هم‌نواشدن با زندگی کمک می‌کند نسبت به اتفاقات و پیامدهای آینده، امید داشته باشیم. برای هم‌نواشدن ابتدا باید با فقدان‌ها، شکست‌ها و ناکامی‌های خود صلح کنیم. تسلّایافتن یعنی پذیرش این فقدان‌ها
سانیا
فقدان و شکست ما را به مواجهه با محدودیت‌های خویش وامی‌دارد.
سانیا
برخلاف ما که اغلب تصور می‌کنیم مردن تنهاترین لحظهٔ زندگی است، ساندرز متوجه شد که اتفاقاً این رویداد یکی از عمومی‌ترین و اجتماعی‌ترین لحظات زندگی ماست و به فضایی نیاز دارد که به ویژگی‌های اجتماعی، خانوادگی و عمومی آن احترام بگذارد. او نه‌تنها به این نکته پی برد که افراد در حال مرگ به مکانی نیاز دارند که در آن تسلّای خاطر ممکن باشد، بلکه این را هم متوجه شد که این افراد دوست دارند از آخرین روزهای زندگی خود در جهت تسلّا بخشیدن به دیگران نیز استفاده کنند.
Juror #8
چالش تسلّا در دوران ما این است که سوگ را تحمل کنیم، حتی وقتی نمی‌توانیم معنایی برای آن بیابیم و زندگی را با امید ادامه بدهیم.
Pariya🍃
این واقعیت که چنین کلماتی در طول هزاران سال مصون مانده، از بر شده، رونویسی شده و از شعله‌های آتش نجات یافته‌اند، تأییدِ این مسئله است که ما در جست‌وجوی خود برای معنابخشی به جهان و هستی‌مان، تنها نیستیم. لازم نیست به خدا باور داشته باشیم تا چنین چیزی را باور کنیم، ولی نیازمندِ ایمان به انسان‌ها و زنجیره‌های معنایی به‌ارث‌رسیده هستیم.
Soheil
ما هنگام مواجهه با درد و فقدان، هیچ‌وقت تنها نیستیم. همیشه کسی وجود دارد که از قبل این مسیر را طی کرده است، کسی که می‌تواند تجربه‌اش را به اشتراک بگذارد.
Juror #8
«خدا شبان من است»
م. فیروزی
تسلّای خاطر همیشه یک هدیه است، یک نوع لطف که ما لزوما همیشه شایسته آن نیستیم، ولی وقتی آن را دریافت می‌کنیم، باعث می‌شود حتی برای یک لحظهٔ گذرا، زندگی‌مان ارزش زیستن داشته باشد
Juror #8
این آموزه‌ها نیستند که به ما تسلّا می‌دهند، بلکه مردم این کار را می‌کنند: الگو بودنشان، استثنائی بودنشان، شجاعت و ثابت‌قدمی‌شان، و این‌که وقتی به آن‌ها بیشتر از همیشه نیاز داریم در کنار ما هستند.
Juror #8
آنا آخماتووا با این امید خود را تسلّا می‌داد که اشعارش سند جاودانه‌ای از دوران حکومت وحشت استالین خواهند بود.
کاربر ۷۲۷۵۵۲۰
آنچه شکسپیر دربارهٔ مرگ گفته، دربارهٔ بهشت نیز درست است: «سرزمینی که هیچ مسافری از آن برنمی‌گردد.» از قرن شانزدهم بود که اروپاییان دربارهٔ وجود چنین سرزمینی تردید کردند.
کاربر ۷۲۷۵۵۲۰
خداوند شبان من است؛ محتاج به هیچ‌چیز نخواهم بود. در مرتع‌های سرسبز مرا می‌خواباند، به‌سوی آب‌های آرام هدایتم می‌کند و جان مرا تازه می‌سازد. او به‌خاطر نام پرشکوه خود مرا به راه راست رهبری می‌کند. حتی اگر از درهٔ تاریک مرگ نیز عبور کنم، نخواهم ترسید، زیرا تو، ای شبان من، با من هستی! عصا و چوب‌دستی تو به من قوت قلب می‌بخشد. در برابر چشمان دشمنان سفره‌ای برای من می‌گسترانی، از من همچون مهمانی عزیز پذیرایی می‌کنی و جامم را لبریز می‌سازی. اطمینان دارم که در طول عمر خود، نیکویی و رحمت تو، ای خداوند، همراه من خواهد بود و من تا ابد در خانهٔ تو ساکن خواهم شد.
motahareh
شاید خاص نباشی ولی سرانجام به اجتماعی تعلق داری. پذیرش این واقعیت آن‌قدر تلخ یا دشوار نیست. شاید حتی موجب شود که به بدبیاری‌ها و فجایع دیگران توجه بیشتری نشان دهی، و نسبت به خرد باستانی که همیشه وجود داشته و به ما هشدار می‌داده که این‌قدر پوچ و ابله نباشیم، آگاهی بیشتری نشان می‌دهی.
Juror #8
یک روز خیلی شاد مه خیلی زود از میان برداشته شد، من در باغ کار می‌کردم. مگس‌مرغ‌ها روی گل‌های یاس می‌نشستند. هیچ‌چیزی در دنیا وجود نداشت که من بخواهم داشته باشم. می‌دانستم هیچ‌کس ارزش حسادت را ندارد. هر رنجی که از سر گذرانده بودم را فراموش کردم. این که فکر کنم زمانی چنین انسانی بوده‌ام، خجلت‌زده‌ام نمی‌کرد. در بدنم دردی احساس نمی‌کردم. وقتی می‌ایستادم، می‌توانستم دریای آبی و بادبان‌ها را ببینم.
Juror #8
تسلّای خاطر هم فرآیندی آگاهانه است که در آن، ما در جست‌وجوی معنایی برای فقدان‌های خویش هستیم و درعین‌حال یک تعهد کاملاً ناآگاهانه در اعماق روح ما است که در آنْ امید را بازمی‌یابیم.
Juror #8
جناح پیروز نمی‌توانستند پیروزی خود را پاداش خدا درنظر بگیرند، درست همان‌طور که جناح بازنده نمی‌توانستند این شکست را مجازات خدا بدانند.
_`Farnaz`_
ما محکوم به این نیستیم که زندگی خود را محبوس در پوچی، حماقت و دروغ‌گویی زمان حال به‌سر ببریم.
_`Farnaz`_
«آفریده نشده‌اید برای زندگی چون جانوران، بلکه برای کسب فضیلت و دانایی.»
کیانا
در این زمانه، پاداش تسلّا چیزی است که نمی‌خواهید برنده‌اش شوید. فرهنگی که در پی موفقیت است، توجه زیادی به شکست، فقدان یا مرگ ندارد. تسلّا مخصوص بازنده‌هاست.
کاربر ۳۲۷۰۱۳۸
شاید دوباره شکست بخوریم، ولی به‌قول بکت «این‌بار بهتر شکست می‌خوریم».
کاربر ۳۲۷۰۱۳۸
موسیقی زیبا بود؛ واژه‌ها پرطنین بودند
سارا
به‌این‌ترتیب خدا ایوب را در اختیار خصم قرار می‌دهد، تنها به او هشدار می‌دهد که جانش باید حفظ شود. خصمْ ایوب را به طاعون مبتلا می‌کند، ولی ایوب زنده می‌ماند، بیماری و تنگدستی، کنار خاکسترهای آشیانهٔ محزونش، زخم‌هایش را تیمار می‌کند. زنش او را سرزنش می‌کند و با فریاد می‌گوید: «خدا را لعنت کن و بمیر.» بااین‌همه ایوب باآنکه ناامیدی‌اش به سیاهیِ شب شده است، نمی‌پذیرد که خدایش را کنار بگذارد.
سعید وطن دوست
«تسلّا» ریشه در واژهٔ لاتین کانسلور دارد، به‌معنای تسکین‌یافتن کنار یکدیگر. تسلّا کاری است که ما وقتی از رنج‌های هم باخبر می‌شویم یا می‌خواهیم رنج‌های خودمان را تحمل کنیم، انجام می‌دهیم یا می‌کوشیم انجام دهیم
کاربر ۷۲۷۵۵۲۰
تسلّای خاطر قبلاً موضوعِ بحث فلسفه بود، چون آن‌طور که به ما یاد دادند، فلسفه اصولی بود برای یادگرفتن نحوهٔ زندگی‌کردن و مردن. در مناسک رواقیون جهان باستان، تسلّادادن خودش یک شاخهٔ جدا بود. سیسرون در این هنر استاد بود. سِنکا برای تسلّادادن به بیوه‌های غمگین، سه نامهٔ مشهور نوشت. مارکوس اورلیوس، امپراتور روم، کتاب تأملات را اصلاً برای تسلّای خاطر خودش نوشت. بوئتیوس، سناتور رُمی، کتاب تسلّای فلسفه را در سال ۵۲۴ و در شرایطی نوشت که منتظر تأیید حکم اعدامش از سوی یک پادشاه بربر بود.
کاربر ۷۲۷۵۵۲۰
رواقیون کلاسیک رومی که وعده می‌دادند اگر یاد بگیریم از پوچی آرزوها و امیال انسانی چشم‌پوشی کنیم، زندگی به ما آسیب کمتری می‌زند.
کاربر ۷۲۷۵۵۲۰
ایمان مذهبیْ کلیدی‌ترین منبع تسلّا را از دست داده است و معنای زندگی نه در وعدهٔ بهشت یا در سیراب‌کردن امیال مختلف، بلکه باید در گذران زندگی روزمره در نهایت ظرفیت پیدا شود.
کاربر ۷۲۷۵۵۲۰
آستانهٔ تحمل هرکس برای مواجهه با واقعیت متفاوت است. در جایی نوشته است: «درِ خانهٔ امید باید به‌آرامی و به آهستگی بسته شود.»،
☆Nostalgia☆

حجم

۳۴۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

حجم

۳۴۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
تومان