جملات زیبای کتاب هوری: زندگینامه و خاطرات سردار شهید علی هاشمی | طاقچه
تصویر جلد کتاب هوری: زندگینامه و خاطرات سردار شهید علی هاشمی

بریده‌هایی از کتاب هوری: زندگینامه و خاطرات سردار شهید علی هاشمی

امتیاز:
۴.۷از ۶۵ رأی
۴٫۷
(۶۵)
از دیگر فعالیت‌های علی این بود که روی درب خانه تابلویی زده بود. رویش نوشت: «تقویتی درس زبان، در مسجد امام علی (ع)، ساعت دو تا چهار، ساعتی ده تا صلوات، قبولی با خدا».
الحمدالله علی کل حال
یک بار برای مدرسه‌اش کُت خریدم، اما علی آن را نپوشید! به من گفت: «مادر برایم لباس معمولی بخر، در مدرسه بعضی از بچه‌ها یتیم هستند، خیلی‌ها فقیرند؛ دلم نمی‌آید من لباس نو بپوشم و آن‌ها ...».
الحمدالله علی کل حال
معتقدم علی هاشمی بن بست شکن جنگ است. با جرئت می‌گویم فتح فاو مدیون زحمات علی هاشمی گمنام است. پس از عملیات، علی هیچ ادعایی نکرد و صدایی از او در نیامد. انگار اصلاً نقشی نداشته است!
homa51
رشته‌ی پزشکی قبول شد. این نشان می‌داد که نبوغ او در کار جنگ بی‌دلیل نیست. علی آقا انسان با استعدادی بود. اما به خاطر انقلاب و جنگ دانشگاه را رها کرد! می‌گفت می‌مانم و برای اسلام دفاع می‌کنم. همیشه در زندگی‌اش اولویت‌ها را به خوبی می‌شناخت.
zahraami
...اما خانواده‌ی شهید بداند که هنوز یاران و هم‌رزمان شهدا، ضربه‌ی قاطع خود را بر دشمن وارد نکرده‌اند، ولی مطمئن باشید در آینده‌ای بسیاربسیار نزدیک این ضربه‌ی قاطع بر دشمن وارد خواهد شد. آن‌هایی که از کاروان امام حسین (ع) عقب افتادند و به هر بهانه‌ی دنیوی عقب ماندند، این‌ها باید کمر همت ببندند. امروز موقع پیوستن به کاروان امام حسین (ع) است. مردان حق باید سرازیر شوند و کار را یک‌سره کنند...
mosafer
فرمانده‌ای که ده‌ها یگان را رهبری می‌کند، آبگرمکن خانه‌اش امانت است!
erfan
آن موقع که بیشتر جوان‌ها، هنرپیشه‌ها را الگو قرار می‌دادند، علی الگویش را اهل بیت: می‌دانست.
shariaty
در خیبر بعضی را تشنگی به شهادت رساند. بچه‌ها در پشت بی‌سیم می‌گفتند که کار ما تمام است. بسیجی‌ها می‌گفتند؛ ما دیگر کارمان تمام است، یک فشنگ بیشتر نداریم. این را هم شلیک می‌کنیم و بعد به شهادت می‌رسیم. چون عراقی‌ها چند قدمی ما هستند. سلام ما را به امام برسانید.
mosafer
از دیگر فعالیت‌های علی این بود که روی درب خانه تابلویی زده بود. رویش نوشت: «تقویتی درس زبان، در مسجد امام علی (ع)، ساعت دو تا چهار، ساعتی ده تا صلوات، قبولی با خدا».
zahra.n
لطفا نسخه کامل کتاب را خریداری کنید.
الحمدالله علی کل حال
تا دل با خدا رفیق نشده باشد، نمی‌تواند آنچه نادیدنی است ببیند.
الهم صلی علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
روح‌الله عزیز فرموده: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به این مملکت آسیبی نرسد».
erfan
عاشقانه باز امشب می‌زند نی زار، زار می‌زند از دست این دنیای ناهنجار، جار لشکر نیزار پیش قامتش صف بسته‌اند عشق خود را می‌زند در محضر سردار، دار
shariaty
شهادت مزد مردانی است که با خدا معامله می‌کنند و در راه او گام برمی‌دارند.
الهم صلی علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
علی هاشمی سرداری بی‌نظیر است؛ اینکه درباره‌ی شهادتِ شخصی در این رتبه‌ی فرماندهی، سال‌ها سکوت شود، اینکه نتوانی اعلام کنی که او شهید شده، نتوانی مراسمی برای او برگزار کنی، اینکه خیلی از دلسوختگان انقلاب حتی او را نشناسند، این‌ها همه درد است و برای علی، مظلومیت.
خادم المهدی
شهیده گمنام ولایت حضرت صدیقه طاهره (س) و همه‌ی شهدایی که گمنامی را به نشانه‌ی ارادت به مادرشان انتخاب کردند.
shariaty
دل با خدا رفیق نشده باشد، نمی‌تواند آنچه نادیدنی است ببیند.
الهم صلی علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
هنوز بیست سال بیشتر نداشت که فرماندهی یک تیپ رزمی را بر عهده گرفت.
shariaty
از همان کودکی نمازش را می‌خواند و اهل روزه گرفتن بود.
shariaty
او رهبر همه‌ی بچه‌های محل بود؛ محله‌ای شلوغ که صدها نوجوان داشت. کسانی که اکنون بیشتر آنها در کنار او در بهشت‌آباد اهواز آرمیده‌اند.
shariaty
شخصیت انقلابی علی در مسجد شکل گرفت.
shariaty
بسیجی‌ها می‌گفتند؛ ما دیگر کارمان تمام است، یک فشنگ بیشتر نداریم. این را هم شلیک می‌کنیم و بعد به شهادت می‌رسیم. چون عراقی‌ها چند قدمی ما هستند. سلام ما را به امام برسانید. دنیا که می‌بیند که این چنین جوان‌هایی در این مملکت است، طبیعتاً باید بلرزد.
Zeinab
همیشه می‌گفت: «توصیه می‌کنم خونسرد و با تقوا باشید، خدا را مد نظر بگیرید».
آیه
یادم هست پای بی‌سیم بودم که محمدباقر قالیباف اعلام کرد ما کنار رود فرات هستیم. بچه‌ها مشغول وضو گرفتن هستند. دلم شکست و گفتم: برادر باقر، این فرات همان فراتی است که در روضه‌ها می‌شنیدیم. عمر سعد امام حسین (ع) را از نوشیدن آب آن محروم کرد. این همان فراتی است که عباس به احترام امام زمانش معرفت نشان داد و آب نخورد.
Zohre Moghise
می‌گفت: من در این مدت هر چه که دیدم دست عنایت خدا بود.
Zohre Moghise
چند روز بعد نتایج کنکور دانشگاه‌ها آمد. جالب بود، علی آقا در دانشگاه مشهد رشته‌ی پزشکی قبول شد. این نشان می‌داد که نبوغ او در کار جنگ بی‌دلیل نیست. علی آقا انسان با استعدادی بود. اما به خاطر انقلاب و جنگ دانشگاه را رها کرد! می‌گفت می‌مانم و برای اسلام دفاع می‌کنم. همیشه در زندگی‌اش اولویت‌ها را به خوبی می‌شناخت. علی آقا مرد انجام تکلیف بود.
آیه
با اینکه شرایط سخت بود، اما در چهره‌ی علی آرامش موج می‌زد. این‌طوری بچه‌ها بادیدن او جان تازه‌ای می‌گرفتند.
آیه
«نگران نباش؛ خدا پشتیبان ماست».
تائب
آن موقع شایع شده بود که اعراب در شهرهای حمیدیه، هویزه و چند جای دیگر با عراقی‌ها همکاری می‌کنند. خیلی از سپاهی‌ها نمی‌خواستند عرب‌های بومی را در جمع خود بپذیرند، اعتمادی به آن‌ها نداشتند! حس بدبینی ایجاد شد و این اتفاق فقط به سود دشمن بود. یادم هست که علی هاشمی با آن تیزهوشی خاصی که از او انتظار می‌رفت، اصرار داشت این فاصله را کم کند. با اینکه بعضی دوستان مخالف بودند اما او قصد داشت مردم بومی منطقه را در سازمان سپاه وارد کرده و از آنان برای دفاع کمک بگیرد. وقتی عرب‌ها به ساختمان سپاه می‌آمدند، با روی باز از آنان استقبال می‌کرد.
Zohre Moghise
«خیال نکن طرح نوشتن و گفتن رمز عملیات کار آسانی است! من وقتی زیر طرح رو امضا می‌کنم، بدنم می‌لرزه. جان بچه‌های مردم دست ماست. پدر، فرزند و برادرهای مردم دست ما هستند. آن بچه‌ای که مادرش چندین سال با زجر و بدبختی بزرگش کرده و حالا تحویل من داده، نباید بی‌خود جانش به خطر بیفته».
Zohre Moghise

حجم

۲٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

حجم

۲٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان