جملات زیبای کتاب خانه | طاقچه
تصویر جلد کتاب خانه

بریده‌هایی از کتاب خانه

نویسنده:نغمه ثمینی
انتشارات:نشر نی
امتیاز
۴.۰از ۱ رأی
۴٫۰
(۱)
هامون: (به ما) این‌جا خونه ماست. یا بهتره بگم خونه ما بود قبل از این‌که این‌قدری بشه. ما این‌جا زندگی می‌کردیم؛ زیر سقف کوتاهش، لابه‌لای دیوارای طبله کرده‌ش، پشت پنجره‌های دوده گرفته‌ش... حالا اونا واستادن بالای سر خونه و دارن من رو صدا می‌زنن. هیچ کدوم‌شون نمی‌خوان ببینن که خونه کوچیک شده. می‌بینن، اما نمی‌خوان بهش فکر کنن. نمی‌خوان ازش حرف بزنن. نمی‌خوان به روی همدیگه بیارن. پذیرفتنش البته آسون نیست. شاید بعدا وقتی یه کمی آروم‌تر شدن بتونن باورش کنن. اما حالا نه. حالا فقط دارن دنبال من می‌گردن.
Mahan Esmaeili
برای تمام این سال‌ها کلید خونه مهم‌ترین نقطه اشتراک ما پنج نفر بود. کلیدهایی با شیارای مشابه توی جیب همه‌مون، که وادارمون می‌کردن هر جا که بودیم، شب برگردیم این‌جا. برگردیم خونه. اما حالا اون کلیدا دیگه به درد نمی‌خورن. حالا اونا واستاده‌ن بالای سر خونه و بدون این‌که بخوان فکر کنن دیگه درِ خونه از کلیدش کوچک‌تر شده، با هم دارن دنبال من می‌گردن. اونا همه‌شون دارن خاطره‌شون رو مرور می‌کنن تا به یاد بیارن کی آخرین بار من رو دیده‌ن... من راستش دلم می‌گیره وقتی تقلاشون رو می‌بینیم... چون می‌دونم اونا هیچ‌وقت پیدام نمی‌کنن.
Mahan Esmaeili

حجم

۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۱۸ صفحه

حجم

۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۱۸ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان