بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آکواریوم‌ های پیونگ یانگ | طاقچه
تصویر جلد کتاب آکواریوم‌ های پیونگ یانگ

بریده‌هایی از کتاب آکواریوم‌ های پیونگ یانگ

۴٫۲
(۱۸۶)
معلم‌هایمان معمولا با زشت‌ترین و توهین‌آمیزترین شکل ممکن با ما رفتار می‌کردند. آن‌ها به جای این‌که دانش‌آموزان را به اسم کوچک یا به اسم خانوادگیشان صدا کنند، از عباراتی مثل این استفاده می‌کردند: «هی، تویی که عقب کلاس تمرگیدی! هِی با توام، احمق ردیف سوم! هی، حرامزاده!»
ــسیّدحجّتـــ
اضافه شدن اندکی هیجان به زندگیمان چیز بدی نیست.
🌱ehsan
در کره شمالی همه خبرها و حوادث باید ابتدا از فیلتر حزب بگذرد
negar shojai
آن‌ها چیزی نداشتند از دست بدهند بجز زنجیرهای پاهایشان. در زندگی‌ای این‌چنین تلخ و سیاه، مرگ بهترین حادثه‌ای بود که امکان داشت رخ بدهد.
جواد
امپراتوری ژاپن در پی بمباران اتمی دو شهر هیروشیما و ناکازاکی توسط آمریکایی‌ها، سقوط کرد و به این ترتیب کره از یوغ استعمار ژاپن آزاد شد.
ــسیّدحجّتـــ
اما مادربزرگ جور دیگری واکنش نشان می‌داد. او که وانمود می‌کرد هنوز به بهبود اوضاع کشور امیدوار است، به شدت با هر گونه ابراز انتقاد غیر مستقیم در باره کیم ایل‌سونگ مخالفت می‌کرد. ذهن مادربزرگ آکنده از حرف‌ها و اندیشه‌های کلیشه‌ای بود. ایدئولوژی کمونیستی حاکم این حرف‌ها را در ذهن مادربزرگ جا داده بود. او هرگاه که با پرسش‌های ناراحت‌کننده بچه‌هایش مواجه می‌شد، بدون لحظه‌ای تردید جواب‌هایی تند و از پیش آماده شده را تحویل آن‌ها می‌داد
مونا رجبعلیان
زندانیان اصلاح‌ناپذیر بهترین افراد برای کار در مراکز حساس نظامی‌اند زیرا این افراد رازهای نظامی کشور را همراه خود به گور خواهند برد.
ــسیّدحجّتـــ
بنا به یک سنت کنفسیوسی که به نوعی تا دوران حاضر نیز تداوم یافته، یک زن ازدواج کرده حتا اگر از شوهرش هم جدا شود یا طلاق بگیرد، باز باید نزد خانواده شوهرش باقی بماند و با آن‌ها زندگی کند. چنین زنی اگر تلاش کند که نزد والدین خودش بازگردد به احتمال بسیار زیاد مورد پذیرش آن‌ها قرار نخواهد گرفت.
نیما اکبرخانی
این کارخانه سه نوع نوشیدنی الکلی تولید می‌کرد. دو نوع اول را از دانه‌های ذرت و میوه‌های بلوط می‌گرفتند که مخصوص صادرات بود. اما برای ساختن نوشیدنی نوع سوم، از زهرِ مار نیز استفاده می‌کردند. اضافه کردن زهر مار به الکل عمدتآ برای خوشایند نگهبان‌ها، که مصرف‌کننده اصلی این نوع نوشابه بودند، صورت می‌گرفت. روش کار این طوری بود که اول مارها را می‌گرفتند و بعد یک ماه آن‌ها را در جایی بدون غذا نگهداری می‌کردند. گرسنگی باعث می‌شد سمی بودن زهر مارها برطرف شود. سپس این زهر غیر سمی و غیر مرگبار را از مارها می‌گرفتند و به الکلِ در حال آماده شدن اضافه می‌کردند. تا جایی که به خاطر می‌آورم این نوشابه هیچ اسم رسمی‌ای نداشت. زندانیان اردوگاه به آن «یودوک سول» (که ترجمه‌اش می‌شود «الکلِ یودوک») یا «کنیاک مار» می‌گفتند.
نیما اکبرخانی
موشک‌های تولیدی این کشور به برخی از کشورهای خاورمیانه فروخته می‌شود. جدیدترین موشک دوربُرد کره شمالی به زودی ظرفیت این را پیدا خواهد کرد که سواحل غربی ایالات متحده آمریکا را هدف قرار بدهد.
ــسیّدحجّتـــ
بدبخت‌ترین برده‌ها آن برده‌ای است که سرنوشت خود را پذیرفته و با آن کنار آمده است.
بابایِ نهال
افراد بزرگسال، یا بهتر بگویم افراد پانزده‌سال به بالا، ملزم به شرکت در مراسم اعدام در ملأعام بودند. من ترجیح می‌دادم به نحوی از حضور در این مراسم شانه خالی کنم.
جواد
. نظامِ به شدت دیوان‌سالارانه کره شمالی حتی قادر نبود ضروری‌ترین نیازهای روزمره مردم را برآورده سازد: غذا به سختی تهیه می‌شد، پیدا کردن یک برق‌کار عملا ناممکن بود، دکتر در دسترس نبود و کوتاه کردن مو کار مشکلی بود چرا که آرایشگر در حکم کیمیا بود.
جواد
بدبخت‌ترین برده‌ها آن برده‌ای است که سرنوشت خود را پذیرفته و با آن کنار آمده است
tomorrow
در کره شمالی، رادیو و تلویزیون دولتی، روزنامه‌ها، مدارس و حتا کتاب‌های مصور کودکان صرفآ پر از نفرت‌پراکنی است؛ نفرت از دشمنان امپریالیستی، دشمنان طبقاتی، دشمنان میهن، آمریکا، و خلاصه هر دشمن دیگری که بتوان تصور کرد
negar shojai
تنها درسی که من از اردوگاه یودوک یاد گرفتم این بود که ظرفیت انسان‌ها برای رذالت و پستی بی‌انتهاست. من در یودوک پی بردم که تمایزهای اجتماعی و تحصیلی در چنین مکانی به سرعت محو می‌شود
شادی
زندگی در اردوگاه بسیار سخت بود. حوادث تلخ و متعددی در انتظارم بود: مرگ دوستان خوبم، بیماری مادربزرگم، سرمازدگی‌ام، شرکت اجباری‌ام در مراسم اعدام در ملأعام و...
Reza.golshan
آن‌ها چیزی نداشتند از دست بدهند بجز زنجیرهای پاهایشان
ــسیّدحجّتـــ
هرگز آن کوکاکولایی را که به من تعارف کرد فراموش نخواهم کرد. اولین جرعه را که قورت دادم روحم شاد شد. تا به حال چنین چیز خنک خوشمزه‌ای نخورده بودم.
مهدی نادریان
برخی از زندانیانی که سالیان متمادی در گولاگ های شوروی زندانی بودند در خاطراتشان نوشته‌اند گولاگ در حکم دانشگاه آن‌ها بوده. اما گولاگ یا اردوگاه یودوک چنین ویژگی‌ای برای من نداشت. تنها درسی که من از اردوگاه یودوک یاد گرفتم این بود که ظرفیت انسان‌ها برای رذالت و پستی بی‌انتهاست.
ibrahim

حجم

۳۳۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۴۰ صفحه

حجم

۳۳۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۳۴۰ صفحه

قیمت:
۱۷۰,۰۰۰
۱۳۶,۰۰۰
۲۰%
تومان