
بریدههایی از کتاب روزهای بیشتری در کتاب فروشی موریساکی
نویسنده:ساتوشی یاگی ساوا
مترجم:مژگان رنجبر
ویراستار:آمنه بختیاری
انتشارات:کتاب کوله پشتی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۸از ۴ رأی
۳٫۸
(۴)
«وقتی غصهدارم، کتاب میخونم. میتونم تا ساعتها کتاب بخونم. کتاب خوندن هیاهوی درونم رو آروم میکنه و باعث آرامشم میشه. چون وقتی غرق دنیای یه کتابم، ممکن نیست کسی آسیب ببینه.»
nani_ad_
در میان گذاشتن افکار با دیگری کار بسیار راحتی به نظر میرسد، اما گاهی ممکن است در کمال تعجب کار دشواری باشد. حتی بسیار دشوارتر از آن، وقتی آن فرد کسی باشد که برایتان اهمیت فراوانی دارد. هنگام راه رفتن در کنار او، چنین افکاری در سر داشتم. هرچند، اگر بتوانید شهامت انجام دادن چنین کاری را پیدا کنید، به یکدیگر نزدیکتر میشوید.
nani_ad_
«ممنون که بهخاطر من گریه میکنی. وقتی ناراحتی، سعی نکن جلوی گریهت رو بگیری. زیاد گریه کردن هیچ اشکالی نداره. اشکها برای این وجود دارن که باید به زندگی ادامه بدی. تو به زندگی ادامه میدی که یعنی مسائل بیشتری برای گریه کردن داری. این مسائل از همهطرف میآن سراغت. پس هیچوقت سعی نکن خودت رو از غم پنهان کنی. وقتی سراغت میآد، گریه کن. بهتر از اینه که همراه اون غم پیش بری. زندگی کردن یعنی همین.»
nani_ad_
نویسندهای که دوستش دارم پاراگرافی مثل این را در یکی از کتابهایش نوشته: «آدمها چیزهای گوناگونی را به دست فراموشی میسپارند. آنها زندگیشان را با فراموش کردن میگذرانند. بااینهمه، افکارمان باقی میماند، همانطور که موجها رد خود را روی شنها به جا میگذارند.»
nani_ad_
در میان گذاشتن افکار با دیگری کار بسیار راحتی به نظر میرسد، اما گاهی ممکن است در کمال تعجب کار دشواری باشد. حتی بسیار دشوارتر از آن، وقتی آن فرد کسی باشد که برایتان اهمیت فراوانی دارد. هنگام راه رفتن در کنار او، چنین افکاری در سر داشتم. هرچند، اگر بتوانید شهامت انجام دادن چنین کاری را پیدا کنید، به یکدیگر نزدیکتر میشوید.
fateme.gha.l.r.y
«آدمها چیزهای گوناگونی را به دست فراموشی میسپارند. آنها زندگیشان را با فراموش کردن میگذرانند. بااینهمه، افکارمان باقی میماند، همانطور که موجها رد خود را روی شنها به جا میگذارند.
fateme.gha.l.r.y
اولین بار که به کتابفروشی داییام رفتم، خوابش را هم نمیدیدم که با همهٔ این افراد آشنا شوم. این موضوع شامل وادا هم میشود. اگر بهخاطر قلب شکستهٔ رقتانگیزم نبود، هیچوقت به کتابفروشی موریساکی نمیآمدم و هنوز با داییام غریبه بودم و احتمالاً هرگز با وادا آشنا نمیشدم. فکر کردن به این موضوع باعث احساس عجیبی در من شد
fateme.gha.l.r.y
حجم
۱۷۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۷۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
قیمت:
۴۷,۰۰۰
تومان