بریدههایی از کتاب رویای مردی مسخره
۴٫۰
(۲۴)
آیا زندگی خود یک رؤیا نیست؟
pejman
آنها فهمیدند که برایم هیچ چیز مهم نیست و همین مسئله آنها را میخندانید
Mohammad
حالا دیگر مردم دیوانهام میدانند، اما خودم خوب میدانم که آدم مسخرهای بیش نیستم؛ و این نوعی پیشرفت است که دیگر به نظر آنها مضحک نمینمایم. اما دیگر اهمیت نمیدهم. همه آنها- حتی وقتی به من میخندند- دوستداشتنی و عزیزند. در واقع، در آنلحظات بخصوص چیزی هست که آنها را در نظرم عزیز و دوستداشتنی جلوه میدهد؛ و من با آنها میخندم- البته نه به خودم- چون دوستشان دارم میخندم تا گمان نبرند که ناراحت شدهام.
Mohammad
آنچه مرا اندوهگین میکند این است که آنها «حقیقت» را نمیدانند. واقعاً چه دشوار است که تو در میان جمع تنها کسی باشی که «حقیقت» را میداند.
mahdikln
بالاخره هم شروع کرد، این تغییر از درون او آغاز شد. مثل مورچه سرسخت و سمج بود، شما میتوانید خانه مورچهها را خراب کنید اما آنها دوباره و بلافاصله آن را میسازند، دوباره خراب کنید، دوباره شروع به ساختن میکنند، و این روند تا بینهایت ادامه مییابد
اکرم ملایی
عادی است گاهی در ذهن انسان بحثهایی طولانی بدون استفاده از واژهها بدون تفسیر و بدون کاربرد زبان و ادبیات صورت میگیرد.
Mo. Si Sakht Pour
حالا دیگر مردم دیوانهام میدانند، اما خودم خوب میدانم که آدم مسخرهای بیش نیستم؛ و این نوعی پیشرفت است که دیگر به نظر آنها مضحک نمینمایم. اما دیگر اهمیت نمیدهم. همه آنها- حتی وقتی به من میخندند- دوستداشتنی و عزیزند. در واقع، در آنلحظات بخصوص چیزی هست که آنها را در نظرم عزیز و دوستداشتنی جلوه میدهد؛ و من با آنها میخندم- البته نه به خودم- چون دوستشان دارم میخندم تا گمان نبرند که ناراحت شدهام.
آنچه مرا اندوهگین میکند این است که آنها «حقیقت» را نمیدانند. واقعاً چه دشوار است که تو در میان جمع تنها کسی باشی که «حقیقت» را میداند. اما آنها هرگز این موضوع را نخواهند فهمید. نه، نخواهند فهمید.
Mo. Si Sakht Pour
جز رنج کشیدن راه دیگری برای عاشقی نمیشناسیم. اگر بخواهیم دوست بداریم باید رنج و درد را نیز تاب بیاوریم.
فرشته
حالا دیگر مردم دیوانهام میدانند، اما خودم خوب میدانم که آدم مسخرهای بیش نیستم؛ و این نوعی پیشرفت است
farshaD
چه دشوار است که تو در میان جمع تنها کسی باشی که «حقیقت» را میداند
pejman
میدانی آرکادی، بعضی از مردم قادرند کارهای بزرگی انجام دهند و بعضی مثل من به کارهای کوچک اکتفا میکنند.
اکرم ملایی
آنچه بیشتر از همه افکارش را به خود مشغول میساخت حلقه طلایی بالای سرش بود که پردهای از میان آن رد شده بود، میتوانست در نور شمع آن را به خوبی ببیند، مرتباً از خود سؤال میکرد: «این حلقه برای چیست؟ چرا اینجاست، چه معنایی دارد؟»
mashver
وقتی از آنان پرسیدم که آیا به زندگی جاوید اعتقاد دارند یا نه، چیزی از حرفهایم نفهمیدند. ایمان راسخ آنان در این مورد جایی برای صحبت و توضیح باقی نمیگذاشت.
این مردم کلیسا نداشتند، اما ارتباطی زنده، نزدیک و دائمی با کل و نهایت جهان داشتند.
kosar ahmadi
اگر مردم به اصلاحات معتقد باشند حقایق را درک میکنند و در مورد ریشه و بنیان آن صحبت میکنند. یکدیگر را در آغوش گرفته و در مورد همه چیز برادرانه تصمیم میگیرند
اکرم ملایی
من معتقدم که آرزوهای ما رویاها را میسازد نه منطق. رؤیاها با قلب ما ساخته میشوند نه با ذهنمان
فاطیما
اما با ایمانی راسخ و عمیق میدانستم که همه چیز دگرگون میشود. ناگهان قبر باز شد، نمیدانم باز شد یا نه. اما موجود سیاه و غریبی مرا برداشت و به فضا برد. ناگهان بینایی خود را بازیافتم. هیچوقت، هیچوقت چنان شب تاریکی ندیده بودم. در فضا به پرواز درآمدیم. از زمین دور میشدیم. اصلاً از او سؤالی نمیپرسیدم. منتظر بودم و مغرور. خود را متقاعد میکردم که نمیترسم و از تحسین این احساس نفس در سینهام حبس میشد. به خاطر ندارم پرواز چقدر طول کشید. حتی جرأت حدس زدن نیز نداشتم. همه چیز چون رؤیا، وقتی که در زمان و فضا سفر میکنید، پیش میرفت. سفری ماوراء همۀ قوانین زندگی و منطق بود.
Moon
شاید تمام این جهان و مردمش بخشی از وجود من و یا خود من باشند.
mashver
آگاهی از زندگی برتر از خود زندگی است، آگاهی از قوانین خوشبختی بالاتر از خوشبختی است.
محمد جواد
آنچه مرا اندوهگین میکند این است که آنها «حقیقت» را نمیدانند. واقعاً چه دشوار است که تو در میان جمع تنها کسی باشی که «حقیقت» را میداند.
MhmD
آنچه مرا اندوهگین میکند این است که آنها «حقیقت» را نمیدانند. واقعاً چه دشوار است که تو در میان جمع تنها کسی باشی که «حقیقت» را میداند.
MhmD
خوبی و ارزش واقعی، خود را پنهان میکند.
MhmD
آرزوهای ما رویاها را میسازد نه منطق. رؤیاها با قلب ما ساخته میشوند نه با ذهنمان
AS4438
واقعاً چه دشوار است که تو در میان جمع تنها کسی باشی که «حقیقت» را میداند. اما آنها هرگز این موضوع را نخواهند فهمید. نه، نخواهند فهمید.
Fatima Golzar
چرا علاقه به آنان موجب رنج بود،
کاربر ۱۵۸۶۹۷۸
آگاهی از زندگی برتر از خود زندگی است، آگاهی از قوانین خوشبختی بالاتر از خوشبختی است.
mahdikln
اما رؤیا چیست؟ آیا زندگی خود یک رؤیا نیست؟
mashver
در کرۀ ما فقط با درد و رنج میتوان دوست داشت، فقط با رنج. ما جز رنج کشیدن راه دیگری برای عاشقی نمیشناسیم. اگر بخواهیم دوست بداریم باید رنج و درد را نیز تاب بیاوریم.
Zeinab
مثل مورچه سرسخت و سمج بود، شما میتوانید خانه مورچهها را خراب کنید اما آنها دوباره و بلافاصله آن را میسازند، دوباره خراب کنید، دوباره شروع به ساختن میکنند، و این روند تا بینهایت ادامه مییابد.
MhmD
در کرۀ ما فقط با درد و رنج میتوان دوست داشت، فقط با رنج. ما جز رنج کشیدن راه دیگری برای عاشقی نمیشناسیم. اگر بخواهیم دوست بداریم باید رنج و درد را نیز تاب بیاوریم.
فاطیما
آنچه مرا اندوهگین میکند این است که آنها «حقیقت» را نمیدانند. واقعاً چه دشوار است که تو در میان جمع تنها کسی باشی که «حقیقت» را میداند. اما آنها هرگز این موضوع را نخواهند فهمید. نه، نخواهند فهمید.
kian
حجم
۱۳۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۳۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان