جملات زیبای کتاب در باب شکست | طاقچه
تصویر جلد کتاب در باب شکست

بریده‌هایی از کتاب در باب شکست

۴٫۰
(۳)
جهان مدرن با ما خوب تا نکرده است. ما آن‌قدر مشغول اختراع وسایل مختلف برای صرفه‌جویی در زمان و حل مشکلات جزئی بوده‌ایم و به‌حدی مشتاق رسیدن به آینده‌ای با فناوری‌های کامل‌تریم که از این حقیقت غافل شده‌ایم که زندگی همچنان مجموعهٔ بی‌پایانی از توطئه‌های غم‌انگیز برایمان دارد و حتی نمی‌توانیم از نیروهای فراطبیعی درخواست کمک بکنیم. این‌جاست که کار این کتاب شروع می‌شود. می‌خواهیم این کتاب منبعی باشد که وقتی اوضاع به بدترین شکل ممکن درمی‌آید، به آن رو بیاوریم.
Mohammad Javad Mohammadi
به‌طرز شگفت‌آوری همچنان تمایل داریم باور کنیم روابط ممکن است به‌نوعی تکه‌ای سرگرم‌کننده، دل‌نشین، هیجان‌انگیز و دوست‌داشتنی از زندگی باشند. اجازه دهید رک بگوییم: برای نابودی خودمان هیچ راهی سریع‌تر از راه عشق و رابطهٔ زناشویی وجود ندارد. برای تبدیل زندگی‌های معقول و متعادلمان به مصیبت‌های فاجعه‌بار، هیچ راهی مؤثرتر از درگیر شدن در محرک‌های عاطفی و تنانه وجود ندارد.
احسان رضاپور
آن نوع انسان‌های شروری که رسانه‌ها نشان می‌دهند در واقعیت تقریباً وجود ندارند. از نمای نزدیک، معتاد الکلی مستعد این است که پُر از حس پشیمانی و گناه شود، بیشتر سیاست‌مداران به‌شدت می‌خواهند همه‌چیز را بهتر کنند و بی‌اراده‌های جنسی (در ذهن شفاف خود) معمولاً از کاری که انجام داده‌اند بیزارند. خبرها حقایق مربوط به افراد شکست‌خورده را به ما نمی‌گویند؛ فقط پنجره‌ای به روی نیاز احساسی ما می‌گشایند تا کاریکاتورها را پیدا کنیم.
Mary
مدت‌ها قبل از اینکه سازمان خبری داشته باشیم، قبل از اینکه دقیقه‌به‌دقیقه در هر شهری بیانیه و خبرنگار داشته باشیم، انسان‌ها برای گفتن ماجراهای شکست با پیچیدگی و صداقتی که سازمان‌های خبری امروزی هیچ‌وقت به پایش نمی‌رسند محیطی تصنعی و ماهرانه به وجود آوردند. در قرن چهارم پیش از میلاد، یونانیان باستان چیزی را به وجود آوردند که تحت عنوان «تراژدی» می‌شناسیمش. تراژدی هنر بیان ماجراهای شکست با ظرافت اخلاقی، پیچیدگی و مهربانی است.
Mary
تراژدی‌نویسان قدیمی، همچون سردبیران خبری، تلخ‌ترین ماجراها را انتخاب می‌کردند. داستان‌هایی از مردمی می‌گفتند که دروغ گفته بودند، پول دزدیده بودند، روابط نامتعارف برقرار کرده بودند، مرتکب زنای با محارم شده بودند، اجازه داده بودند غرور و طمع مانع قضاوت درستشان شود. اما یونانیان به‌جای اینکه به این افراد برچسب عجیب‌وغریب، منحرف، فاسد و عجیب‌الخلقه بزنند، کار بسیار جالب‌تری انجام می‌دادند: همچنان آن‌ها را انسان‌هایی کامل و پیچیده می‌دانستند ولو اینکه (مثل همهٔ ما) در یک یا چند زمینه دچار اشتباهی مهلک شده بودند. یونانی‌ها این اشتباه را «هامارتیا» می‌نامیدند.
Mary
هامارتیا باعث می‌شد که پادشاهی رقیبش را مسموم کند یا ماجرای ادیپ اتفاق بیفتد. اما آنچه برای یونانی‌ها مهم بود این بود که هامارتیا فرد را به شیطان تبدیل نمی‌کرد؛ چنین برداشتی بیش‌ازحد ساده‌انگارانه یا ساده‌لوحانه بود. حقیقت تلخی که نمایشنامه‌نویسان یونانی قصد بیانش را داشتند این است که افرادی که کارهای بد انجام می‌دهند ذاتاً با من یا شما فرقی ندارند، فقط شانس کمتری داشته‌اند. دستشان در مسائل مختلفی که اغلب خودمان نیز انجام داده‌ایم و تا به امروز توانسته‌ایم از گیر افتادن قسر دربرویم رو می‌شود. افسار انگیزه‌هایی را رها می‌کنند که ما هم در آن سهیم هستیم اما تاکنون شرایط ما را قادر ساخته تا محکم‌تر آن‌ها را سرکوب کنیم. شخصیت‌های اصلی تراژدی یونانی بدتر از دیگران نیستند؛ سرنوشتْ پنجره‌ای مخوف به اشتباه‌های آن‌ها داده تا از درون آن در برابر دنیا فعال و نمایان شوند.
Mary
بنابراین، پاسخ ما به خبر شکست و فاجعه باید همدردی با دیگران و ترس برای خودمان باشد، چون می‌دانیم که چقدر تابه‌حال خوش‌شانس بوده‌ایم که هزینهٔ کامل ضعف شخصیتی‌مان را نپرداخته‌ایم. گواه مهارت ماندگار تراژدی‌نویسان بزرگ، هم در دوران قدیم و هم در دورهٔ معاصر، این است که شخصیت‌های شکست‌خورده‌ای که داستانشان را برایمان تعریف کرده‌اند به ذلت و شرارت شهره نشده‌اند، بلکه در عوض افرادی‌اند که از اندوهشان عمیقاً دلواپس می‌شویم و برای سرنوشت بی‌رحمانه‌شان سوگواری و گریه می‌کنیم. هیچ‌وقت به ذهنمان نرسیده که اُدیپ، آنتیگونه، اتللو یا تس دوربرویل را سنگ‌دلانه عجیب‌الخلقه یا فاسد بنامیم.
Mary
هیچ‌وقت به ذهنمان نرسیده که اُدیپ، آنتیگونه، اتللو یا تس دوربرویل را سنگ‌دلانه عجیب‌الخلقه یا فاسد بنامیم. آن‌ها را به شکل‌های بی‌نهایت کامل‌تری می‌بینیم. قطعاً هامارتیای آن‌ها (خوی طمع، شهوت، بی‌فکری، ساده‌لوحی یا خودخواهی شخصیتشان را که موجب نابودی‌شان شد) را درک می‌کنیم، اما هامارتیا در کنار ویژگی‌های دیگری قرار می‌گیرد که ما هرگز اجازه نداریم آن‌ها را نادیده بگیریم. قهرمان شکست‌خورده‌ای که در این آثار هنری می‌بینیم قادر است از خودش مهربانی، ملاحظه‌گری، خِرد، فداکاری و شرافت نفس نشان دهد. از طریق این داستان‌ها، این حقیقت به ما القا شده است که پایبندی به دنیای امروزی بسیار عذاب‌آورتر است و هر کسی می‌تواند خوب و ناقص، مهربان و بی‌فکر، نجیب و بی‌اراده باشد.
Mary
با وجود تمامی توانمندی‌های فنی تراژدی‌نویسان، آنچه در نهایت بیش از هر چیزی تأثیرگذار است توانمندی اخلاقی آن‌هاست؛ توانایی‌شان در نگریستن به آنچه در پسِ نشانه‌های واضح «شرارت» یا «شکست» بود و تشخیص انسانِ درونِ شخصیت قاتل، کودکِ درونِ فرد زندانی و شخصیت عاقلِ درونِ فردی مجنون. در واقعیت، براساس چیزی که این نویسندگان بزرگ مُصر بودند به ما بگویند، چیزی به نام هیولا وجود ندارد (به‌جز در تصورات سازمان‌های خبری و نکوهش‌های عجولانهٔ ما). وقتی که رسانه‌ها سعی دارند به ما تلقین کنند که «حقیقت» را می‌گویند، وجدانمان باید کم‌کم با صدای بلند علامت بدهد که این وسط چیزی اشتباه است. به‌هیچ‌وجه امکان ندارد که حقیقت را به ما گفته باشند. هر جایی که نفرت ورزیدن و تمسخر بیش‌ازحد آسان باشد، حقیقت گم شده است.
Mary
با وجود تمامی توانمندی‌های فنی تراژدی‌نویسان، آنچه در نهایت بیش از هر چیزی تأثیرگذار است توانمندی اخلاقی آن‌هاست؛ توانایی‌شان در نگریستن به آنچه در پسِ نشانه‌های واضح «شرارت» یا «شکست» بود و تشخیص انسانِ درونِ شخصیت قاتل، کودکِ درونِ فرد زندانی و شخصیت عاقلِ درونِ فردی مجنون. در واقعیت، براساس چیزی که این نویسندگان بزرگ مُصر بودند به ما بگویند، چیزی به نام هیولا وجود ندارد (به‌جز در تصورات سازمان‌های خبری و نکوهش‌های عجولانهٔ ما). وقتی که رسانه‌ها سعی دارند به ما تلقین کنند که «حقیقت» را می‌گویند، وجدانمان باید کم‌کم با صدای بلند علامت بدهد که این وسط چیزی اشتباه است. به‌هیچ‌وجه امکان ندارد که حقیقت را به ما گفته باشند. هر جایی که نفرت ورزیدن و تمسخر بیش‌ازحد آسان باشد، حقیقت گم شده است.
Mary

حجم

۴۶۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۴۴ صفحه

حجم

۴۶۹٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۴۴ صفحه

قیمت:
۷۹,۰۰۰
تومان