بریدههایی از کتاب بادیگارد
نویسنده:کاترین سنتر
مترجم:محمدمهدی سروش
ویراستار:بتول مقدادی
انتشارات:کتاب کوله پشتی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۴از ۳۱ رأی
۳٫۴
(۳۱)
«من فقط بهخاطر اینکه کسی دوستم نداره، از خودم شدیداً متنفرم.»
پریسا همانی
چون یه سری چیزها که خراب میشن، دیگه نمیشه درستشون کرد.»
artemis
زندگی واقعاً ناعادلانهست. جدید نیست.
artemis
تو دوستیمون رو غارت کردی. اعتمادی رو که بهت داشتم بمببارون کردی. تو مثل بمب هستهای اعتمادم رو به انسانیت منفجر کردی.
n re
او کتابخوانی با سرعت برقوباد بود و میتوانست کل یک کتاب را یکروزه تمام کند.
n re
«این زندگیه و اگه باهوش باشی، ازش استفاده میکنی تا قویتر بشی.»
artemis
«تو نمیتونی جهان یا مردمش رو کنترل کنی. نمیتونی هم مجبورشون کنی دوستت داشته باشن. یا دوستت دارن یا ندارن و حقیقت همینه. ولی کاری که میتونی بکنی اینه که تصمیم بگیری در مواجهه با همهٔ اینها چه کسی میخوای باشی. میخوای کسی باشی که کمک میکنه یا آسیب میزنه؟ میخوای کسی باشی که توی خشم میسوزه یا با مهربونی میدرخشه؟ میخوای امیدوار باشی یا ناامید؟ تسلیم بشی یا ادامه بدی؟ زندگی کنی یا بمیری؟
pantea.yazdani
چیزی که میخوای و چیزی که به دست میآری زیاد یکی نیستن
n re
در حال حاضر درگیر جنگیدن در نبردی محکوم به شکست بودم.
n re
خیلی ساده است که فکر کنید بقیه هیچ مشکلی در زندگیشان ندارند.
n re
حدس میزنم تنها راهی که درد میتوانست خود را به بیرون هدایت کند این بود که ذوب و به اشک تبدیل شود. حس کردم که چشمانم را میسوزاند.
n re
معمولاً وقتی کسی را برای آخرین بار میبینید، نمیدانید که آخرین بار است.
n re
«تظاهر به تنفر ازت خیلی خستهکنندهست.»
artemis
«اوضاع بهتر میشه ویلبر. اوضاع بهتر میشه، بعد به هم میریزه و بعد دوباره بهتر میشه. این ریتم زندگیه. برای همه همینطوره.»
n re
او بینقص نیست.
ولی برای اینکه دوستداشتنی باشید، مجبور نیستید بینقص باشید.
پریسا همانی
شاید عشق آن چیزی نیست که میسنجید؛ بلکه خطری است که به جان میخرید. شاید چیزی است که تصمیم به انجامش میگیرید، بارها و بارها.
برای خودتان و برای هر کس دیگری.
عشق مثل شهرت نیست؛ چیزی نیست که بقیه به شما بدهند، چیزی نیست که از بیرون بیاید.
عشق کاری است که میکنید.
عشق چیزی است که تولید میکنید.
عشق واقعی به افراد دیگر در نهایت، راهی حقیقی برای دوست داشتن خودتان است.
pantea.yazdani
«تو نمیتونی افراد رو مجبور کنی دوستت داشته باشن. ولی میتونی عشقی رو که میخوای بهت ابراز بشه به دنیا بدی. میتونی عشقی باشی که آرزوی داشتنش رو داشتی. اونطوری خوب میشی. چون عشق ورزیدن به افراد راهی برای عشق ورزیدن به خودته.»
آبان
«تو نمیتونی افراد رو مجبور کنی دوستت داشته باشن. ولی میتونی عشقی رو که میخوای بهت ابراز بشه به دنیا بدی. میتونی عشقی باشی که آرزوی داشتنش رو داشتی. اونطوری خوب میشی. چون عشق ورزیدن به افراد راهی برای عشق ورزیدن به خودته.»
آبان
«تو نمیتونی افراد رو مجبور کنی دوستت داشته باشن. ولی میتونی عشقی رو که میخوای بهت ابراز بشه به دنیا بدی. میتونی عشقی باشی که آرزوی داشتنش رو داشتی. اونطوری خوب میشی. چون عشق ورزیدن به افراد راهی برای عشق ورزیدن به خودته.»
آبان
«تو نمیتونی افراد رو مجبور کنی دوستت داشته باشن. ولی میتونی عشقی رو که میخوای بهت ابراز بشه به دنیا بدی. میتونی عشقی باشی که آرزوی داشتنش رو داشتی. اونطوری خوب میشی. چون عشق ورزیدن به افراد راهی برای عشق ورزیدن به خودته.»
آبان
«هیچوقت نگو خداحافظ» ر
n re
به چه حساسیت داشتم؟ به ناامیدی حساسیت داشتم، به خیانت، به دوستی حساسیت داشتم، به امید، به خوشبینی، به زندگی، به کار و در کل، به انسانیت.
n re
میآی پیش من و التماس میکنی تا ببخشمت، ولی نمیبخشمت. میخوای بدونی چرا؟ چون نمیتونم. چون یه سری چیزها که خراب میشن، دیگه نمیشه درستشون کرد.
n re
«من این رو دوست دارم که همیشه ازم تشکر میکنه. برای همهجور چیزی. چیزهایی که هیچوقت انتظار نداشتم کسی بابتشون ازم تشکر کنه.»
n re
عشق شما را گیج میکند. عشق قدرت تصمیمگیریتان را تضعیف میکند. عشق شما را بهواسطهٔ اشتیاق زیاد از مسیر خارج میکند؛ یا اینطور میگویند.
n re
او میگوید که گم شدن در تاریکی مجبورش کرده به دنبال نور بگردد.
n re
منظورم این است که او بینقص نیست.
ولی برای اینکه دوستداشتنی باشید، مجبور نیستید بینقص باشید.
n re
مگر ستارگان سینمایی به همین دلیل ساخته نمیشدند؟ تا فانتزی بقیهٔ ما باشند؟ تا روی کاپکیکِ زندگی دراژههای خیالی بریزند.
پریسا همانی
چطور میتوانید از کسی محافظت کنید که مضطربتان میکند؟
پریسا همانی
چیزی که میخوای و چیزی که به دست میآری زیاد یکی نیستن
پریسا همانی
حجم
۲۸۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
حجم
۲۸۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
قیمت:
۵۳,۰۰۰
۳۷,۱۰۰۳۰%
تومان