بریدههایی از کتاب آخرین شب دنیا
۳٫۱
(۱۱۲)
در آخر، از خندیدن دست کشیدند و در تخت شب سرد خود دراز کشیدند و دستهای هم را گرفتند و سرانشان را کنار هم گذاشتند.
شوهر بعد از لحظه ای گفت: «شب بخیر».
همسر گفت: «شب بخیر».
میرفندقی
ـ ما خیلیم بد نبودیم، بودیم؟
ـ نه، خیلیم خوب نبودیم. فکر میکنم مشکل همینه. ما بجر خودمون چیز زیادی نبودیم
min
اگه میدونستی امشب آخرین شب دنیاست چی کار میکردی؟
_ چی کار میکردم؟ جدی میگی؟
_ آره. جدی.
_ نمیدونم. بهش فکر نکردم.
min
و اون گفت دیشب یه خوابی دیدم، و حتی قبل از اینکه خوابش رو بهم بگه من میدونستم خوابش چی بوده.
سیامک
خواب دیدم که همهی اینا تموم میشن و یه صدایی گفت که تمومه؛
اقیانوس آرام
ـ ما خیلیم بد نبودیم، بودیم؟
ـ نه، خیلیم خوب نبودیم. فکر میکنم مشکل همینه. ما بجر خودمون چیز زیادی نبودیم وقتی قسمت بزرگی از دنیا مشغول بود چیزهای خیلی وحشتناکی باشه.
🌻mehrnaz
ـ ما خیلیم بد نبودیم، بودیم؟
ـ نه، خیلیم خوب نبودیم. فکر میکنم مشکل همینه. ما بجر خودمون چیز زیادی نبودیم
mahsan_salehi
«میخوای گریه کنی؟»
ـ فکر نکنم.
اقیانوس آرام
ـ من خستم.
ـ هممون خستهایم.
اقیانوس آرام
خواب دیدم که همهی اینا تموم میشن و یه صدایی گفت که تمومه؛ صدایی نبود که یادم بمونه، ولی به هر حال یه صدا بود و گفت که همه چیز اینجا روی زمین متوقف میشه.
.
ما خیلیم بد نبودیم، بودیم؟
Mohsen
چه جوری میتونیم اینجا بشینیم و این جوری حرف بزنیم؟
ـ چون کار دیگهای نداریم انجام بدیم.
محسن
وقتی حس میکنی شرایط منطقی هستن زیادی هیجانزده نمیشی.
gloo
اگه میدونستی امشب آخرین شب دنیاست چی کار میکردی؟
.
_ اگه میدونستی امشب آخرین شب دنیاست چی کار میکردی؟
_ چی کار میکردم؟ جدی میگی؟
_ آره. جدی.
_ نمیدونم. بهش فکر نکردم.
shirin
خواب دیدم که همهی اینا تموم میشن و یه صدایی گفت که تمومه؛ صدایی نبود که یادم بمونه، ولی به هر حال یه صدا بود و گفت که همه چیز اینجا روی زمین متوقف میشه.
Mohsen
ـ ما خیلیم بد نبودیم، بودیم؟
ـ نه، خیلیم خوب نبودیم. فکر میکنم مشکل همینه. ما بجر خودمون چیز زیادی نبودیم وقتی قسمت بزرگی از دنیا مشغول بود چیزهای خیلی وحشتناکی باشه.
Alba.Eri
وقتی همسرش را نگاه میکرد به صندلیش تکیه داد: «میترسی؟»
ـ نه. همیشه فکر میکردم بترسم، اما نمیترسم.
ـ اون روحیهای که بهش میگن صیانت نفس و کلی دربارش حرف میزنن کجاست؟
ـ نمیدونم. وقتی حس میکنی شرایط منطقی هستن زیادی هیجانزده نمیشی. این منطقیه. جوری که ما زندگی کردیم هیچ چیزی به جز این اتفاق نمیافتاد.
ـ ما خیلیم بد نبودیم، بودیم؟
ـ نه، خیلیم خوب نبودیم. فکر میکنم مشکل همینه. ما بجر خودمون چیز زیادی نبودیم
الهام حمیدی
ـ ما خیلیم بد نبودیم، بودیم؟
ـ نه، خیلیم خوب نبودیم. فکر میکنم مشکل همینه. ما بجر خودمون چیز زیادی نبودیم وقتی قسمت بزرگی از دنیا مشغول بود چیزهای خیلی وحشتناکی باشه.
میم ؛
ـ ما خیلیم بد نبودیم، بودیم؟
ـ نه، خیلیم خوب نبودیم. فکر میکنم مشکل همینه. ما بجر خودمون چیز زیادی نبودیم وقتی قسمت بزرگی از دنیا مشغول بود چیزهای خیلی وحشتناکی باشه.
میم ؛
«میترسی؟»
ـ نه. همیشه فکر میکردم بترسم، اما نمیترسم.
ـ اون روحیهای که بهش میگن صیانت نفس و کلی دربارش حرف میزنن کجاست؟
ـ نمیدونم. وقتی حس میکنی شرایط منطقی هستن زیادی هیجانزده نمیشی. این منطقیه. جوری که ما زندگی کردیم هیچ چیزی به جز این اتفاق نمیافتاد.
nikooo
ما خیلیم بد نبودیم، بودیم؟
ـ نه، خیلیم خوب نبودیم.
miladehn
حجم
۷٫۰ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۸ صفحه
حجم
۷٫۰ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۸ صفحه
قیمت:
رایگان