بریدههایی از کتاب مرزها و رابطه ها
۳٫۲
(۵۰)
دیگران باید به مرز من احترام بگذارند و نیازی نیست آن را بفهمند یا با آن موافق باشند.
Martha'e Dark
اگر نمیتوانید به حدوحدودهایم احترام بگذارید، مضطرب میشوم، در روابطمان احساس امنیت نمیکنم و ناخودآگاه از شما دوری میکنم. این نوع رابطه برای من سازنده نیست و شما را از زندگیام حذف خواهم کرد.
Martha'e Dark
دیگران به اندازهای که خودم بخواهم میتوانند از من اطلاعات به دست بیاورند. این ارزیابی نیست، بلکه طبیعت انسانی است.
maryam.eslami
برای خودم هم مرزهایی تعیین کردم و با خودم قرار گذاشتم در همهٔ کارها مانند انسانی سالم با عادتهای سالم رفتار کنم. این مرز مانند مانترایی تا چند سال راهنمای زندگیام بود. مثلاً از خودم میپرسیدم: «آیا یه آدم سالم با عادتهای درست، با ماشین دوستهاش به مهمونیای میره که نمیدونه چه کسایی اونجان؟ نه. پس با ماشین خودت برو که هروقت خواستی برگردی» یا «آیا یه آدم سالم با عادتهای سالم با دوستهای جدید ’ورزش دو‘ قرار شام میذاره، اما برای خودش آب گازدار با لیمو سفارش میده؟ بله. پس برو و خوش باش.»
maryam.eslami
وقتی دربارهٔ مرزتان بیش از اندازه توضیح میدهید یا نیازهایتان را توجیه میکنید، مرزتان آنطور که باید در نظر طرف مقابل محکم به نظر نمیرسد، پس به خود اجازه میدهد بهانه بیاورد، به شما احساس گناه دهد یا شما را تحت فشار قرار دهد که مرزتان را نادیده بگیرید.
bahar
وقتی مردم احساس میکنند دارید چیزی را از آنها میگیرید، حتی اگر از اول هم هیچ حقی بر آن نداشته باشند، از دستتان عصبانی میشوند. این انسانها از هر روشی استفاده میکنند (مانند دفاع از خود، خصومت، مقصردانستن شما و دغلکاری) که برایشان مرزبندی نکنید؛ زیرا میدانند اگر کاری کنند که به خودتان احساس بدی پیدا کنید، زندگی مانند گذشته و بدون مرز ادامه خواهد داشت. وقتی مدتی به دیگران اجازه میدهید مرزتان را نادیده بگیرند، این اتفاق میافتد و آنها عادت میکنند به روشهایی که خودتان اجازه دادید از شما سوءاستفاده کنند.
سحر
مرزها محدویتهایی واضحاند که شما در روابطتان با دیگر انسانها برای خود تعیین میکنید، تا امنیت و سلامت خود و رابطهتان را حفظ کنید.
Fatemeh7
هر توضیح اضافهای هنگام مرزبندی شاید نتیجهٔ معکوس داشته باشد. وقتی شروع به توضیحدادن میکنید طرف مقابلتان فرصت دارد با ذکر دلیل با مرزتان مخالفت کند و در ذهن خودش نیاز شما به مرزبندی را رد کند. فرض کنید نانسی دربارهٔ دلیل کارش زیادی به همسایهاش توضیح میدهد و خانم همسایه بعداز شنیدن حرفهای او میگوید: «اینقدر زندگی رو سخت نگیر، این فقط یه پیادهرویه، همین! ما حتی قرار نیست وقت پیادهروی با هم حرف بزنیم.» وقتی بیش از حد دربارهٔ موضوعی توضیح میدهید، مجبورید بهجای تأکید بر مرزهایتان دلایل خود را توجیه کنید. درصورتیکه نانسی بدون هیچ توضیح اضافی میتوانست بگوید: «امروز نمیتونم باهاتون پیادهروی کنم، روز خوبی داشته باشین!»
کاربر ۵۷۵۹۶۴۱
«حواست باشه، کارت درست نیست.»
Martha'e Dark
دیگران باید به مرز من احترام بگذارند و نیازی نیست آن را بفهمند یا با آن موافق باشند.
maryam.eslami
مرزبندی کمک میکند کسانی که دوستمان دارند به روشی که خودمان میخواهیم از ما حمایت کنند. آنها مرز میان مفید و مضر را کاملاً مشخص میکنند. پس دیگر نیازی نیست که بقیه مجبور باشند ذهنمان را بخوانند. آنها کمک میکنند در روابطمان بیپرده باشیم و تمامیت خودمان را نشان دهیم، مطمئناند حدوحدودمان را برای دیگران توضیح دادهایم، پس بقیه بهتر میتوانند به نیازهای ما احترام بگذارند. در واقع، بهترین راه برای حفظ رابطه مرزبندی است.
آناهیتا هویدا
بهجای فعالبودن، رفتاری انفعالی داشتم و خیلی سریع خسته میشدم تا اینکه دوست و رفیق کارآفرینم گفت: «ملیسا، مردم همونقدر که بخوای به اونها بدی از تو میگیرن. باید برای این کارت حدوحدودی در نظر بگیری» و این ایده تبدیل به یکی از اصول اساسی مرزبندی من شد:
کار شما نیست که مرزهای مرا حدس بزنید، خودم باید آن ها را مشخص و حفظ کنم.
maryam.eslami
دوباره کلمهٔ نامربوط «خوبم» را استفاده کردم. چند بار دیگر میخواستم مثل ربات بگویم خوبم، درحالیکه واقعاً خوب نبودم. ما این کلمه را زمانی به کار میبریم که میخواهیم آرامش دیگران را بر هم نزنیم، کسی را ناراحت نکنیم یا توجه دیگران را به آسیبهایمان جلب نکنیم. اغلب هم وقتی کسی از مرزمان عبور میکند یا مرزی را که میدانیم هنوز نداریم اما باید داشته باشیم نادیده میگیرد، از این کلمه استفاده میکنیم.
اصلاً حالم «خوب» نبود.
سحر
اگر هرکس، بدون توجه به جنسیت، منظورش را واضح بیان نکند یا مسئولیت احساساتش را به عهده نگیرد، آن رابطه روبهنابودی میرود.
سحر
مرزهای شما به دیگران نمیگوید چهکار کنند، بلکه میگوید شما قرار است چهکاری انجام دهید.
bahar
اولین و مهمترین بخش این است که نیازی نیست همهٔ محتوای مرزتان را برای دیگران بازگو کنید. (مرزهای شما فقط مرزهای خودتاناند.) خوب حالا بعداز من تکرار کنید:
دیگران باید به مرز من احترام بگذارند و نیازی نیست آن را بفهمند یا با آن موافق باشند.
bahar
میگذشت. طنز ماجرا این بود همهٔ کارهایی که فکر میکردم زندگیام را کوچکتر و محقرتر میکنند رمز رسیدن به رؤیاهای دور از ذهنم شدند. روابطم با دیگران محکمتر شد، سلامت روانم بهتر شد، شغلم رونق گرفت و اعتمادبهنفسم همیشه بالا بود؛ چون در همهٔ حوزههای زندگی، مرزهای قابلقبول رفتاری را بهصراحت، حتی به خودم، اعلام کرده بودم.
mahdiyeh
بهجای فعالبودن، رفتاری انفعالی داشتم و خیلی سریع خسته میشدم تا اینکه دوست و رفیق کارآفرینم گفت: «ملیسا، مردم همونقدر که بخوای به اونها بدی از تو میگیرن. باید برای این کارت حدوحدودی در نظر بگیری» و این ایده تبدیل به یکی از اصول اساسی مرزبندی من شد:
کار شما نیست که مرزهای مرا حدس بزنید، خودم باید آن ها را مشخص و حفظ کنم.
maryam.eslami
مرزها برای کنترلکردن رفتار دیگران نیستند، بلکه شما از آنها برای حفظ امنیت و سلامت خود استفاده میکنید.
آناهیتا هویدا
وقتی دربارهٔ مرزتان بیش از اندازه توضیح میدهید یا نیازهایتان را توجیه میکنید، مرزتان آنطور که باید در نظر طرف مقابل محکم به نظر نمیرسد، پس به خود اجازه میدهد بهانه بیاورد، به شما احساس گناه دهد یا شما را تحت فشار قرار دهد که مرزتان را نادیده بگیرید.
bahar
مرزهای شما به دیگران نمیگوید چهکار کنند، بلکه میگوید شما قرار است چهکاری انجام دهید.
bahar
جیمز پرسید آبجو میخواهم. من گفتم نه، خوبم.
دوباره کلمهٔ نامربوط «خوبم» را استفاده کردم. چند بار دیگر میخواستم مثل ربات بگویم خوبم، درحالیکه واقعاً خوب نبودم. ما این کلمه را زمانی به کار میبریم که میخواهیم آرامش دیگران را بر هم نزنیم، کسی را ناراحت نکنیم یا توجه دیگران را به آسیبهایمان جلب نکنیم. اغلب هم وقتی کسی از مرزمان عبور میکند یا مرزی را که میدانیم هنوز نداریم اما باید داشته باشیم نادیده میگیرد، از این کلمه استفاده میکنیم.
bahar
اولین و مهمترین بخش این است که نیازی نیست همهٔ محتوای مرزتان را برای دیگران بازگو کنید. (مرزهای شما فقط مرزهای خودتاناند.) خوب حالا بعداز من تکرار کنید:
دیگران باید به مرز من احترام بگذارند و نیازی نیست آن را بفهمند یا با آن موافق باشند.
bahar
میگذشت. طنز ماجرا این بود همهٔ کارهایی که فکر میکردم زندگیام را کوچکتر و محقرتر میکنند رمز رسیدن به رؤیاهای دور از ذهنم شدند. روابطم با دیگران محکمتر شد، سلامت روانم بهتر شد، شغلم رونق گرفت و اعتمادبهنفسم همیشه بالا بود؛ چون در همهٔ حوزههای زندگی، مرزهای قابلقبول رفتاری را بهصراحت، حتی به خودم، اعلام کرده بودم.
mahdiyeh
با گفتوگو، مشخصکردن انتظارات و سپس مرزبندی شفاف برای استحکام آنها، رابطهای سرشار از احترام و اعتماد خواهید داشت.
mahdiyeh
اگر زن هستید و این مکالمه را با این فرض میخوانید که «همسر» مرد است، میدانید این نوع مکالمه یک علت دارد. براساس یک الگوی جنسیتی قدیمی، زنان هیچوقت منظورشان را دقیقاً بیان نمیکنند؛ زیرا زنان خجالتی / مهرطلب / بیاراده / فریبکارند و وظیفهٔ مردان است که زمان بگذارند و احساسات واقعیشان را بفهمند، تلاش کنند ذهنشان را بخوانند یا بفهمند منظورشان چیست.
سحر
«خونآشامهای احساسی» مانند اولیویا فقط در گروه خودشان جای میگیرند. اینها کسانیاند که با رفتارهای سمیشان، آگاهانه یا ناآگاهانه، وقت و انرژی و توجه شما را میدزدند. این افراد انتظار دارند همهٔ زندگیتان را صرفشان کنید تا کمبودهایشان جبران شود (البته قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد). آنها کاری میکنند پساز هر دیدار احساس خستگی، فرسودگی، افسردگی و ناامنی کنید، گویی شما در این تعامل خونآشام احساسی بودهاید.
سحر
ما آخرهفتهها خیلی از قانون «زمان سکوت» استفاده میکنیم و واقعاً فوقالعاده است. پسرم دوست ندارد بخوابد، اما در اتاقش ساکت میماند، کتاب میخواند یا با خودش بازی میکند و من هم از تنهایی موردنیازم لذت میبرم. اگر هم دوست دارید، پیشنهاد مرا قبول کنید و یک هدفون محافظ گوش بخرید که صداهای مزاحم اطراف را نشنوید. اینطور دیگر مرزتان حتماً خودبهخود بهخوبی عمل میکند.
سحر
احساسات خودتان در اولویت قرار دارند، نه احساسات دوستتان. او به احساسات شما اهمیت نداد و الان وقتش رسیده است که خودتان به فکر خودتان باشید.
روباه شازده کوچولو
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۶۹,۰۰۰
۲۰,۷۰۰۷۰%
تومان