اولین گام حیاتی که با سوگیری حقیقت مقابله میکند و شالودهٔ پیشنهادهای ملموستری است که ما در سراسر کتاب ارائه میکنیم، گام سادهای است که باید به خاطر بسپارید: کمتر بپذیرید، بیشتر بررسی کنید. چالش ما این است که بدانیم چه زمانی به بررسیِ بیشتر نیاز داریم و بفهمیم که چگونه باید دستبهکار شویم.
احسان رضاپور
کسانی که در مقطع کالج ترک تحصیل میکنند، بهطرز عجیبی ممکن است شرکتهای نوپایی را تأسیس کنند که تبدیل به «تکشاخ» میشوند، شرکتهایی خصوصی که ارزششان بیش از ۱ میلیارد دلار است.
در این مورد، بیل گیتس، استیو جابز و مارک زاکربرگ مثالهای مشهوری بهشمار میروند، اما آنها استثناء هستند و قاعده محسوب نمیشوند. کریس، دستیارش جاناتان وای و همکارانشان دریافتند که تقریباً کل ۲۵۳ بنیانگذار و مدیرعامل شرکتهای تکشاخ، تا سال ۲۰۱۵ فارغالتحصیل شده و بسیاری از آنها مدرک تحصیلات تکمیلی گرفته بودند
سیستماتیک
تخصص، مزیت بزرگی در حوزهای کوچک فراهم میکند.
ملک الشعراء بهار
کانمن در ابتدای تحقیقات پیشزمینهسازی اجتماعی شاهد استحکام یک قلعهٔ شنی بود. پس از شش سال تکرار ناموفق، کانمن تجدید نظر کرد. او خاطر نشان کرد که اثر پیشزمینهای رفتاری «نمیتواند به همان اندازه که در کتاب عنوان شده بزرگ و قوی باشد» و هشدار داد که نویسندگانی مانند او «باید مراقب باشند که از نتایج بهیادماندنی مطالعات ضعیف، بهعنوان مدرکی برای ادعاهایشان استفاده نکنند.» یک برندهٔ جایزهٔ نوبل- که چند دهه قبل درمورد مخاطرات یقین به نتایج مطالعات کوچک یک مقالهٔ تأثیرگذار نوشته بود- اعتراف کرد که خودش گرفتار قلاب قدرت فرضی پیشزمینهسازی شده بود.
سیستماتیک
یک ربات تعهدی به گفتن حقیقت ندارد؛ چون کدنویسی آن شامل مفهوم حقیقت نیست.
سیستماتیک
نایب رئیس شرکتش به او هشدار داد که اپستین یک کلاهبردار است؛ اما وکسنر ترجیح داد که بهجای پذیرفتن توصیهٔ فردی که درک عینیتری نسبت به شرایط داشت، به ندای درونش اعتماد کند.
سیستماتیک
بانکهای ایالات متحده موظف هستند سپردههای نقدی بیش از ۱۰۰۰۰ دلار را به دلایل مشابه به دولت فدرال گزارش دهند.
سیستماتیک