هر فرد چینی وظیفه داشت گنجشکان و حتی دیگر پرندگانی را که در دسترسش بودند بکشد. این اقدام چنان مؤثر و موفق بود که بانی آن یعنی عامل از میان بردن خیل عظیم پرندگان ازطرف خلق مورد تمجید و ستایش قرار گرفت.
دیری نپایید کل چین از پرندگان تهی شد. زمان زیادی لازم بود تا سکاندار بزرگ۴ متوجه عواقب فاجعهبار زیستمحیطی و اقتصادی ناشی از این محو شدن پرندگان در سراسر کشور بشود و چگونه میتوانستند هشدار دهند که او اشتباه کرده است؟
کلاغها تنها پرندههایی در پکن بودند که بهطور کامل از میان نرفتند. با اینکه بر تعدادشان افزوده نشد کماکان جولان میدادند. هوش خارقالعادهشان به آنها اجازه داد تا ترفندهای مردم را خنثی کنند.
نورجان