بریدههایی از کتاب این مادر آن پسر
۴٫۳
(۱۰)
میدانست که پیامبر (ص) فرمودهاند: عبادت ده قسمت دارد که نُه قسمت آن به دست آوردن روزی حلال است.
پدر می دانست که مال حلال و طاهر باعث اعمال شایسته می شود.
برای او
یک شب در عالم رؤیا دیدم به نماز جمعه رفتهام. در مقابل درب دانشگاه تهران یک مسجد بزرگ وجود داشت.
با تعجب وارد شدم. جمعیت زیادی آمده بودند و میگفتند قرار است به پیکر یک شهید نماز بخوانیم.
چند دقیقه بعد جمعیت داخل مسجد از جا بلند شدند و گفتند امام زمان (عج) وارد شدند!
بعد اعلام شد که امام عصر (عج) به پیکر شهید احمدعلی نیری نماز خواهند خواند. با تعجب گفتم: «مگه احمد آقا شهید شده؟!»
نماز عجیبی بود. به همراه امام (عج) نماز را خواندیم. یکدفعه از خواب پریدم
حسن مختاری
همین که داخل مینیبوس نشستم خوابم برد. یکباره احساس کردم که یک آقای بسیار نورانی وارد مینیبوس شد!
تعجب کردم. کسی را در اطرافم نمیدیدم. این آقای نورانی جلو آمد. من سلام کردم و ایشان جواب داد.
منتظر بودم خودشان را معرفی کنند. ایشان جلوتر آمدند و فرمودند: «شما به خاطر ما آمدید، من هم آمدهام شما را تا مقداری از مسیر بدرقه کنم.»
تشکر کردم. بعد آن آقای نورانی خداحافظی کردند و رفتند. یکباره از خواب پریدم و دیدم مینیبوس از پیچ جمکران گذشت و وارد جادهی تهران شد.
حسن مختاری
آبجی، نکنه که یک وقت صدای تو بلند بشه و همسایهها صدایت را بشنوند. به من نصیحت میکرد و میگفت: برای اینکه دین و ایمان شما حفظ شود، در همهی زندگی تا میتوانی با نامحرم کمتر صحبت کن.
برای او
به فرمودهی امام راحل «خودبینی، ریشهی فساد»
برای او
این را بدان که خواه ناخواه تا چند سال دیگر همگی از دنیا میرویم، پس چه بهتر که در راه خدا از دنیا برویم.
✨Dreamer Witch✨
راستی خدا را شکر میکنم که در جبههی باطل نیستم. خدایا شکر و سپاس تو را که مرا در لشکر حق قرار دادی. که اگر بکشم، به بهشت میروم و اگر کشته شوم، نیز به بهشت میروم.
✨Dreamer Witch✨
حدیثی از حضرت زهرا (س) را دیدم که فرموده بودند: نزدیکترین حالت یک زن به خداوند این است که نامحرم او را نبیند و او هم (جز در موارد ضرورت) هیچ نامحرمی را نبیند.»
برای او
در عمل به دستورات دینی استقامت داشت. با حرف این و آن راهش را عوض نمیکرد.
برای او
بعد پرسیدم: «جمال چه خبر؟ الان کجایی؟»
او هم جواب داد: «ما رو آوردند نزدیکترین نقطه به جمکران، بالای کوه خضر قم.»
جمال این را گفت و من از خواب پریدم. خیلی تعجب کردم. یادم افتاد چند روز قبل، مراسم تشییع شهدا و تدفین چهارده شهید گمنام در بالای کوه خضر برگزار شد.
حسن مختاری
یادت هست احمد نیری همهی ما رو جمع کرد و آورد توی ختم جمال و گفت که امام زمان (عج) تو مجلس ختم جمال حضور داشتند؟
حسن مختاری
بسیار مهربان و دلسوز که اصول اصلی زندگی را قاطعانه به ما آموخت و تا آخر پافشاری نمود. به من میگفت: از کوچهای که کسی به من بدهکار است رد نمیشوم. او پیوسته میگفت «هر که از پول بگذرد خندان بُود.»
کتابدوست
بعد گفتم: «مادر، شما که با این کار سود نمیکنید، شما که هر چی در مییاری هدیه میدی به مردم.»
جمال لبخندی زد و گفت: «مادر، ما میتونیم لباس خوب رو با بد قاطی کنیم، اینکه کاری نداره. ولی اینطوری کاسبی ما حلال نیست.»
پدر به ما یاد داده که پول کم، اگه حلال باشه، با برکت میشه. من هم چیزی نگفتم
برای او
«آقا جمال، فرد صالحی بود. این شهید دیشب به من در عالم رؤیا گفت: که من را در کنار امام حسین (ع) ساکن کردند.»
برای او
فرزندم، صبر داشته باش. مثل ما صبور باش. کودکان را نزن، آنها خوب میشوند. من هم بچهها را اینگونه بزرگ کردم.
برای او
اتفاقاً بر عکس، من ماندم که این بچه چطور اینقدر عالی تربیت شده، با اینکه سنی نداره اما همیشه اول وقت نمازش رو میخونه، هر کاری به شاگردها میگیم جمال قبل از همه انجام میده. حقوق هم که به بچهها و کارگرها میدیم، مقداری از حقوقش رو به یکی دوتا خانوادهی یتیم میده، این رو خبر داشتی؟» پدرش گفت: «بقیهی حقوقش رو هم به من یا مادرش میده که برای خرج خانه مصرف کنیم. خدا جمال رو حفظ کنه، من که ازش خیلی راضیام، خدا هم ازش راضی باشه، این پسر هیچ درد سری برای ما نداره.»
برای او
میدانستم که دنیا با سختیها پوشیده شده، مگر خدا نمیگوید که «ما انسان را با سختیها آفریدیم.»
پس اینجا نباید زیاد به دنبال راحتی بگردیم. اینجا باید آرامش داشت و به دستورات خدا گوش کرد. آسایش واقعی برای آنطرف است.
برای او
«کسی که اهل سیر و سلوک است و در تهذیب روح قدم بر میدارد باید صبر کند و چون در مقابل صبر جَزَع قرار دارد، سالک باید از جزع (و بیان مشکلات) بپرهیزد، چون جزع راه انحرافی و صبر راه مستقیم است. صبر، حبسِ نفس و خویشتنداری در برابر رخدادهاست.
برای او
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
قیمت:
۱۲,۰۰۰
تومان