
بریدههایی از کتاب استاد نادان
۱٫۷
(۳)
بنا به میزان انرژیای که اراده به منظور کشف و ترکیب روابط جدید بر هوش اعمال میکند، نابرابریهایی میان مظاهر هوش بروز میکند، اما سلسلهمراتبی از ظرفیّتهای ذهنی وجود ندارد
کاربر ۹۲۲۴۰۵۱
رانسیر از طریق بازخوانی مسیرِ فکری ژاکوتو، یعنی نوشتههای او و همراهانش در نشریهای که منتشر و در سرتاسر اروپا پخش میکردند، و همچنین بررسیِ اصول و مبانی مکتب آموزشیاش که در واقع چیزی نبود جز دعوت به بسیج ارادهٔ افراد برای آموختن، ما را به تأملی فلسفی در بابِ آموزش دعوت میکند. تأملی که از طریق مثالهای عینیِ این تجربه، نهایتاً تأمل در یک چیز بیشتر نیست و آن اینکه آموزش، همانند آزادی دادنی نیست بلکه بهدستآوردنی است.
سما
از طرف دیگر اما هوشی که سبب شده بود بتوانند از تِلِماک فرانسه بیاموزند، همان هوشی بود که به کمکِ آن، زبان مادری خود را آموخته بودند: مشاهده و بهخاطرسپردن، تکرار و راستیآزمایی، تحویل آنچه قصد فراگیریاش را داشتند به آنچه پیشتر فراگرفته بودند، عملکردن و اندیشیدن به حاصل عمل.
سما
استاد کسی است که فرد هوشمند را در دایرهای اختیاری چنان محصور میدارد که تنها راه برای خروجش از آن حلقه این باشد که ذکاوت به ضرورتی برای خویش بدل شود. برای رهانیدن یک نادان، باید خود رها شده باشیم، یعنی که به قدرت واقعی ذهن انسان واقف گشته باشیم. اگر استاد اعتقاد داشته باشد که نادان میتواند فرابگیرد و وادارش کند تا توان خود را متحقق سازد، نادان میتواند خود به تنهایی چیزی را که استاد نمیداند یاد بگیرد: این یک حلقهٔ توانایی است، همتای حلقهٔ ناتوانیای که در روش قدیمی (زینپس آن را سیاقِ کهنه خواهیم خواند) شاگرد را به تبیینگر مرتبط میکرد.
سما
هیچکس در جهان نیست که چیزی را بدون وجود استاد تبیینگر نیاموخته باشد. این شیوهٔ فراگیری را «آموزش عام» بنامیم؛ و اکنون میتوان ادعا کرد: «آموزش عام به واقع از آغاز جهان در کنار همهٔ روشهای تبیینی دیگر وجود داشته است. این خودآموزی واقعاً شکلدهندهٔ همهٔ انسانهای بزرگ بوده است». اما عجیب اینکه: «همهکس هزاران بار در جریان زندگی خود این را تجربه کرده است و با اینحال تا کنون به ذهن هیچکس نرسیده است که به دیگری بگوید: من چیزهای زیادی را بدون توضیح فرا گرفتهام، تصور میکنم شما نیز میتوانید همین کار من را بکنید (...) نه من، نه هیچکس دیگر به این فکر نکرده بود که میتوان از این شیوه برای تدریس به دیگران استفاده کرد.».
سما
کافی است به ذکاوتی که نیمهبیدار در وجود فرد تلوتلو میخورد گفته شود Age quod agis ، یعنی به کارت ادامه بده!، «از آنچه واقع میشود آگاه شو، از آن تقلید کن، خودت خویشتنات را بشناس، این روال طبیعت است». روش تصادف را که حد و اندازهٔ توانات را بر تو نمایانده است، به صورتی روشمند تکرار کن. ذهن بشر در همهٔ کارهایش از همان ذکاوت بهره میجوید.
سما
هیچکس حاضر نیست آن را به رسمیّت بشناسد، هیچکس نمیخواهد خود را در بوتهٔ انقلاب فکری ناشی از آن بیازماید. نظم حاکم بر امور که حلقهٔ اجتماعی را تشکیل میدهد، قدغن کرده است که این روش به مثابهٔ آنچه واقعاً هست به رسمیّت شناخته شود: به مثابهٔ روش واقعیای که همگان از طریق آن میآموزند و هرکس میتواند به کمک آن ظرفیّت خود را بسنجد. باید جرأت کنیم و آن را به رسمیّت بشناسیم و به راستیآزمایی علنی قدرت آن ادامه دهیم. در غیر اینصورت تا زمانی که نظم حاکم بر امور هست، روش ناتوانی، سیاقِ کهنه، نیز برقرار خواهد ماند.
چه کسی حاضر است چراغ اول را روشن کند؟
سما
او از عبارت آموزش با همیاری، رؤیای دیگری را در سر میپروراند: اینکه هر یک از نادانها بتواند برای نادانی دیگر نقش استادی را بازی کند که توان فکری او را بر او آشکار سازد.
سما
حجم
۱۸۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
حجم
۱۸۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان