جملات زیبای کتاب دوزخ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دوزخ

بریده‌هایی از کتاب دوزخ

۳٫۴
(۴۸)
یادتونه که چه حرف‌هایی دربارهٔ جهنم می‌زدن؟ جهنم پر از آتیش، شلاق‌های سیمی... گرزهای داغ... چقدر مضحکه! به وسایل شکنجه هم احتیاجی نیست. جهنم دیگرانن. جهنم شما هستین.
raha
بترسم؟ واسهٔ چی بترسم؟! ترس واسه اون‌وقتایی خوب بود که امید داشتم.
سایه
یادتونه که چه حرف‌هایی دربارهٔ جهنم می‌زدن؟ جهنم پر از آتیش، شلاق‌های سیمی... گرزهای داغ... چقدر مضحکه! به وسایل شکنجه هم احتیاجی نیست. جهنم دیگرانن. جهنم شما هستین.
raha
یادتونه که چه حرف‌هایی دربارهٔ جهنم می‌زدن؟ جهنم پر از آتیش، شلاق‌های سیمی... گرزهای داغ... چقدر مضحکه! به وسایل شکنجه هم احتیاجی نیست. جهنم دیگرانن. جهنم شما هستین.
parimah ahmadi
جهنم دیگرانن. جهنم شما هستین.
آؤین
به من نگاه کن و لبخند بزن. مگه من ارزش یه آینه رو هم ندارم؟
parimah ahmadi
ترس واسه اون‌وقتایی خوب بود که امید داشتم. گارسن: (با صدایی آهسته) امیدی دیگه باقی نمونده، ولی ما همیشه آدمای گذشته هستیم، هنوز رنج و عذاب ما شروع نشده.
فاطمه ربیعی
گارسن: هرکس برای خودش هدفی داره مگه نه؟ من پول و عشق برام اهمیتی نداشت. فقط می‌خواستم یه مرد باشم، مردی که بتونه با قدرت سر خودشو بالا بگیره و روی دو پای خودش بایسته و برای رسیدن به این مرحله هرچی رو که داشتم به باد دادم. پس کسی که آدم بی‌غیرتی باشه می‌تونه خطرناک‌ترین راه‌ها رو انتخاب کنه و همه‌چیزشو فدا کنه. آخه مگه می‌شه همهٔ کارهای زندگی یه نفرو فقط از روی یه عملش قضاوت کرد؟
فاطمه ربیعی
جلادها رو از چه چیزشون می‌شناسین؟ اینس: از نگاهشون پیداست. اونا می‌ترسن.
بانو کُردلیا در وندی پاپلرز
شما در حال حاضر یه دوزخی هستین و این قهرمان بی‌گناه جنگ هم در کنار ما به عذاب جهنم گرفتار شده. ما روزای بسیار لذت‌بخشی رو روی زمین گذروندیم، حتی کسانی اونجا بودن که تا لحظهٔ مرگشون به‌خاطر ما عذاب کشیدن و این برای بعضی از ما جنبهٔ تفریح داشت و حالا با گذشت اون روزها دیگه باید تاوان پس بدیم.
radical
همهٔ اونا دچار فلج فکری شدن.
بانو کُردلیا در وندی پاپلرز

حجم

۴۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۶ صفحه

حجم

۴۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۶ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان