بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ملودی شهر بارانی | طاقچه
تصویر جلد کتاب ملودی شهر بارانی

بریده‌هایی از کتاب ملودی شهر بارانی

۴٫۵
(۴)
چه فایده!  که می‌خواستم پرواز کنم، اوج بگیرم، تا روی قله‌ها، و از جراحت‌ها و تعفّنات زمینی دور بشم. (کمی دور می‌شود.) افسوس! انگار بال‌های منو با تسمه بسته‌ن، عین چاه فاضلابی که با یه سنگ بستنش. چطور بگم؟ احساس ناکامی، احساسی مثل سقوط می‌کنم، حس می‌کنم یک پِلاس سنگین روی سرم افتاده، و من در یه مرداب، یک منجلاب سیاهِ مثل قیر دست و پا می‌زنم، و هر چه دست و پا می‌زنم، فروتر می‌رم.
غریو دیو توفان
چه فایده!  که می‌خواستم پرواز کنم، اوج بگیرم، تا روی قله‌ها، و از جراحت‌ها و تعفّنات زمینی دور بشم. (کمی دور می‌شود.) افسوس! انگار بال‌های منو با تسمه بسته‌ن، عین چاه فاضلابی که با یه سنگ بستنش. چطور بگم؟ احساس ناکامی، احساسی مثل سقوط می‌کنم، حس می‌کنم یک پِلاس سنگین روی سرم افتاده، و من در یه مرداب، یک منجلاب سیاهِ مثل قیر دست و پا می‌زنم، و هر چه دست و پا می‌زنم، فروتر می‌رم.
غریو دیو توفان

حجم

۷۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۰۹ صفحه

حجم

۷۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۰۹ صفحه

قیمت:
۲۷,۰۰۰
تومان