بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب من زینبی ام | طاقچه
تصویر جلد کتاب من زینبی ام

بریده‌هایی از کتاب من زینبی ام

۴٫۲
(۵)
اخبار اعلام کرده بود که هواپیمای مجروحان در ساعت نُه شب فرود می‌آید و مسیر را خلوت کنید، برای همین در خیابان پرنده پر نمی‌زد! همه ماشین‌ها کنار ایستادند تا مجروحان سریع به بیمارستان برسند. مجید تعریف می‌کرد یک روز یک خلبان آمده بود عیادت فامیلشان، هم زمان شده بود با ناهار مجروحان. من رو کردم به پرستار که کاشکی یک مقدار ماست می‌دادید، ناهار خیلی خشک است! فردای آن روز، خلبان ده تا سطل ماست خوب گرفت و آورد بیمارستان برای مجروحان.
گل پری
آن بندهٔ خدا هم آمد و گفت: حتماً باید برای کمک به جبهه الاغم را بدهم، الاغ را هم آن‌قدر شُسته بود که برق می‌زد! دم آخر که الاغ‌ها را می‌خواستیم بار بزنیم در گوش خرش چیزی گفت و آن را سوار کردیم! رفتم پیش آن پیرمرد و گفتم: در گوش خرت چی گفتی؟ پیرمرد گفت: بهش گفتم همهٔ دارایی من تو بودی، روز قیامت شهادت بده که من هر چه داشتم در راه اسلام و انقلاب دادم.
گل پری
سخنی هم با مادر مرحومه‌ام: خدایا من هم چون اربابم حسین (ع) مادر نداشتم تا از محبت‌های او بهره‌مند شوم، مادر ندارم تا برایم گریه کند، امّ‌البنین در مدینه برای امام حسین (ع) گریه کرد، ناله زد و فرزندانش را به یاری حسین (ع) در کربلا فرستاد، مادر جان گرچه تو را ندیدم، همیشه دوستت داشتم و ان‌شاءالله در پیش فاطمهٔ زهرا (س) روسفید شده باشی.
گل پری

حجم

۷۷۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۷۷۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۱۲,۰۰۰
تومان