بریدههایی از کتاب مطهری و اقتصاد
۳٫۵
(۴)
در اندیشه استاد مطهری مساوات و رفع تبعیض یک ارزش اجتماعی محوری است، اما حدود و ثغور آن را ارزش مسلط در فلسفه اجتماعی اسلام (یعنی عدالت) تعیین میکند. مساوات ظالمانه به معنای برخورد یکسان با استحقاقهای متفاوت یا مواجهه متفاوت با استحقاقهای مشابه (تبعیض ناروا) و عین ظلم است. مساوات ظالمانه نه تنها مخالف قواعد خلقت است، بلکه پیامدهای مخربی بر پویایی اجتماعی و رشد اقتصادی خواهد داشت. در مقابل، مساوات عادلانه رعایت برابری در مواضعی است که استحقاقهای یکسان وجود دارد. یعنی در اسلام معیار تمایز، ارزشهای واقعی (مانند تقوا، علم و عمل نیک) است و تبعیض بجا تنها زمانی موجه است که ناشی از این موازین باشد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در اندیشه استاد مطهری مساوات و رفع تبعیض یک ارزش اجتماعی محوری است، اما حدود و ثغور آن را ارزش مسلط در فلسفه اجتماعی اسلام (یعنی عدالت) تعیین میکند. مساوات ظالمانه به معنای برخورد یکسان با استحقاقهای متفاوت یا مواجهه متفاوت با استحقاقهای مشابه (تبعیض ناروا) و عین ظلم است. مساوات ظالمانه نه تنها مخالف قواعد خلقت است، بلکه پیامدهای مخربی بر پویایی اجتماعی و رشد اقتصادی خواهد داشت. در مقابل، مساوات عادلانه رعایت برابری در مواضعی است که استحقاقهای یکسان وجود دارد. یعنی در اسلام معیار تمایز، ارزشهای واقعی (مانند تقوا، علم و عمل نیک) است و تبعیض بجا تنها زمانی موجه است که ناشی از این موازین باشد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
استاد مطهری عدالت اقتصادی- اجتماعی را به دو اصل رعایت حقوق و توازن برمیگردانند. منظور از حقوق، حقوق طبیعی است نه حقوق وضعی که خود باید با معیار عدالت سنجیده شود. از نظر استاد، حقوق طبیعی، حقوقی است که آفرینش برای موجودات بر اساس هدفداری قرار داده است. موجودات برای رسیدن به اهدافی که همان کمال آنهاست خلق شدهاند و استعدادهایی که آفرینش در موجودات قرار داده، همان حقوق طبیعی آنهاست. عادلانه بودن حقوق وضعی در مطابقت و سازگاری آنها با حقوق طبیعی است و رعایت حقوق قانونی سازگار با حقوق طبیعی مرحله اجرایی عدالت است. بر اساس علیم و حکیم بودن خداوند، ایشان احکام شرعی را سازگار با حقوق طبیعی میدانند و بر آن هستند که رعایت آنها تحقق عدالت را تضمین میکند
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
ما امروز با تهدید ناشی از غلبه لیبرالیسم اقتصادی در کنار مغلوبیت راهکارهای اقتصادی معطوف به دین، مواجهیم. عمده آنان که امروز اقتصاد میدانند نگاه فلسفی به اقتصاد ندارند و تحتالشعاع تجربی بودن علم اقتصاد از آموزههای کلامی یا تشریعی و یا اخلاقی اسلام انتظار ارائه ادبیاتی به سبک و سیاق ادبیات اقتصادی مبتنی بر لیبرالیسم اقتصادی و فردگرایی روششناختی آن را دارند و کمتر متوجه آن هستند که ناخواسته از دین مواردی را میطلبند که اصولاً با ابتنائات انتظاری آنان سازگاری ندارد.
این نسل از اقتصاددانان نه دوره تأملات استاد مطهری را تجربه کردهاند و نه به ویژگیهای منحصر به فرد او آراستهاند تا بتوانند اینک که غربت طرح مباحث اقتصادی دین ظاهراً امکان بلا موضوع شدن را یافته است
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
درست است که امروز کثرت عالمان دینی ذیعلاقه به اقتصاد و فراوانی قابلاعتناء آنان، مطلوبیت پرداختن به مباحث عقلی اقتصاد و بررسی و نقد آن را از موضوعیت مهمی برخوردار کرده است اما این نگرانی را هم ممکن است دامن زده باشد که محققانی ناخواسته دین را «محلل» تمامی کارکردهای اقتصاد سرمایهداری بنمایند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
هدف اسلام از تشویق افراد به کسب درآمد مشروع ترغیب آنها به پولپرستی نیست. زیرا: ۱. به تولید ثروت (کشاورزی، دامداری، صنعت و غیره) و مبادله ثروت یعنی تجارت و داد و ستد توصیه کرده؛ ۲. بر مصرف در حدود احتیاجات فردی خالی از هر نوع تجمل و اسراف تأکید کرده؛ ۳. تبذیر و اسراف و تضییع آن را ممنوع کرده و مقررات سخت قضایی و جزایی در مورد حیف و میلها و سرقتها و خیانتها وضع کرده؛ ۴. دفاع از مال را در حکم جهاد دانسته و کشته در این راه را «شهید» تلقی کرده است و برای مال بر انسان حقوقی قائل شده و در قرآن کریم ثروت را صریحاً «خیر» نامیده است ۱
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
حجم
۴۰۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۴۰۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
قیمت:
۷,۵۰۰
تومان