بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بدن فراموش نمی کند | طاقچه
تصویر جلد کتاب بدن فراموش نمی کند

بریده‌هایی از کتاب بدن فراموش نمی کند

امتیاز:
۳.۴از ۱۶۵ رأی
۳٫۴
(۱۶۵)
«بزرگ‌ترین منبع رنج‌های ما دروغ‌هایی است که به خودمان می‌گوییم.»
کاربر ۲۵۵۹۴۵۳
سخنان غم‌انگیز بگو؛ اندوهی که بر زبان نیاید در دلِ آشفته نجوا می‌کند تا در هم شکندش. ویلیام شکسپیر، مکبث
parya.prz
تروما، اصولاً تحمل‌ناپذیر و توان‌فرساست. بیشتر قربانیان تجاوز، سربازان جنگی و کودکانی که آزار دیده‌اند وقتی به آنچه بر سرشان گذشته فکر می‌کنند، اندوهشان به حدی است که می‌کوشند فکر آن رویدادها را از ذهنشان دور و وانمود کنند اتفاقی نیفتاده و با آن کنار بیایند. با داشتن خاطرهٔ ترس و احساس شرمساری از ضعف و آسیب‌پذیری مطلق، ادامهٔ حیات به انرژی بسیار عظیمی نیاز دارد.
Fatima
هرچند همهٔ ما می‌خواهیم از تروما عبور کنیم، بخشی از مغز که مسئول حصول اطمینان از بقای ماست (در جایی بسیار پایین‌تر از مغز منطقی ما)، مهارت چندانی در انکارکردن ندارد. مدت‌ها بعداز اتمام تجربهٔ تروما، کوچک‌ترین اشاره به خطر به فعال‌سازی مجدد آن می‌انجامد و مدارهای مغزی آسیب‌دیده را تحریک و مقادیر چشمگیری هورمون‌های استرس ترشح می‌کند. این امر سبب ایجاد احساسات ناخوشایند و ادراکات فیزیکی شدید و همین‌طور کنش‌های شتاب‌زده و پرخاشگرانه می‌شود. این واکنش‌های پس‌از تروما نامفهوم و تحمل‌ناپذیر به نظر می‌رسند. نجات‌یافتگان تروما که احساس می‌کنند بر رفتار خود کنترل ندارند، رفته‌رفته دچار این نگرانی می‌شوند که آسیب‌های واردشده به آن‌ها شدید و جبران‌ناپذیر است.
Fatima
«پی بردیم دردهایی هست بیش از حد جانکاه، غم‌هایی بیش از حد عمیق و وجدهایی بیش از حد زیاد که خودهای محدود ما توان ابرازشان را نداشتند. وقتی هیجان به این درجه می‌رسید، ذهن خفه می‌شد؛ و حافظه تا یکنواخت‌شدن دوبارهٔ اوضاع، خالی می‌گشت.»
parya.prz
تروما، ترومای بیشتری به بار می‌آورد؛ افراد آسیب‌دیده به بقیه آسیب می‌رسانند.
آرامش
بیمارانی که در کودکی توسط مراقبانشان مورد بی‌رحمی قرار گرفته‌اند با هیچ‌کس احساس امنیت نمی‌کنند. اغلب از بیمارانم می‌پرسم آیا می‌توانند اسم کسی را ببرند که در مسیر رسیدنشان به بلوغ با او احساس امنیت کرده باشند. بیشترشان به خاطرهٔ آن معلم، همسایه، مغازه‌دار، مربی یا کشیشی که نشان داده بود دل‌سوزشان است، سفت می‌چسبند؛ این خاطره اغلب اوقات سرمنشأ یادگیری برقراری مجدد ارتباط است. ما موجودات امیدواری هستیم. در بهبود تروما همان‌قدر که به‌یادآوری نحوهٔ زنده ماندمان اهمیت دارد شکستگی‌ها نیز مهم است.
لیلی مهدوی
«بزرگ‌ترین منبع رنج‌های ما دروغ‌هایی است که به خودمان می‌گوییم.»
zahra_askari
بااین‌حال، اگر خوابتان دچار اختلال شود یا شکمتان کار نکند یا اگر همیشه احساس گرسنگی می‌کنید یا تماس فیزیکی دیگران با شما دادتان را بلند می‌کند (چیزی که اغلب در کودکان و بزرگ‌سالان مبتلا به تروما دیده می‌شود)، کل ارگانیسم دچار بی‌تعادلی می‌شود. جالب است که در بسیاری از مشکلات روانی، ردی از مشکلات خواب، اشتها، تماس، گوارش و انگیختگی دیده می‌شود.
لیلی مهدوی
یا آن‌طور که جان بالبی به بیانی فراموش‌نشدنی می‌گوید: «آنچه را نتوان با مادر در میان گذاشت، به خودمان هم نمی‌توانیم بگوییم.»
لیلی مهدوی
گسستگی بارزترین ویژگی تروماست.
Azade_sh
وقتی دوباره به مطبم آمد، مشتاقانه میزان اثربخشی داروها را از او جویا شدم. گفت که هیچ‌یک از قرص‌ها را نخورده است. درحالی‌که سعی می‌کردم عصبانیتم را پنهان کنم، دلیلش را از او پرسیدم. جواب داد: «دیدم اگر قرص‌ها را بخورم و کابوس‌هایم تمام شود، یعنی دوستانم را ترک کرده‌ام و مرگشان بیهوده بوده است. من باید یادگار زنده‌ای از دوستانم باشم که در ویتنام مردند.»
znhosein
حساسیت‌زدایی ممکن است واکنش‌پذیری‌تان را کمتر کند؛ اما اگر در امور عادی روزمره مثل قدم‌زدن، آشپزی یا بازی‌کردن با بچه‌ها احساس رضایت نکنید، لذتی از زندگی نخواهید برد.
لیلی مهدوی
در دفتر کارم به‌کرات شاهد مسخ شخصیت بیمارانی هستم که داستان‌های دهشتناکی را بدون هیچ احساسی برایم تعریف می‌کنند.
Azade_sh
یکی از دلایل سلطهٔ خاطرات ترومایی در پی‌تی‌اس‌دی این است که حس سرزندگی واقعی در لحظهٔ اکنون بسیار دشوار است.
لیلی مهدوی
تروما مردم را از اساس تغییر می‌دهد؛ به‌گونه‌ای که دیگر عملاً «خودشان» نیستند.
Azade_sh
رفته‌رفته فهمیدم تنها چیزی که کار درمان تروما را امکان‌پذیر می‌کند تحسین تعهد بیماران به بقای خود بود، چیزی که به آن‌ها کمک می‌کرد سوءاستفاده‌ای را که از آن‌ها شده بود تحمل کنند و آن‌گاه در مقابل تاریکی‌های روح که به‌ناچار بر سر راه بهبود قرار دارند، تاب بیاورند.
ابریشم جان
افرادی که از فلش‌بک رنج می‌برند غالباً زندگی‌شان را حول تلاش برای مراقبت خود از آن‌ها سازمان‌دهی می‌کنند.
Azade_sh
«بزرگ‌ترین منبع رنج‌های ما دروغ‌هایی است که به خودمان می‌گوییم.»
sarvenaz
به نظر می‌رسد زندگی عده‌ای از مردم در قالب روایت جریان دارد؛ زندگی خودم توقف‌ها و آغازهای بسیاری داشت. تروما نیز به همین شکل است. خط داستانی را قطع می‌کند...، به‌یک‌باره اتفاق می‌افتد و سپس زندگی به روال خود ادامه می‌دهد. کسی برای آن آماده‌تان نمی‌کند.
کاربر ۲۵۵۹۴۵۳
افرادی که احساس امنیت می‌کنند و پیوند معناداری با دیگران دارند دلیلی نمی‌بینند که وقتشان را در راه مصرف موادمخدر یا خیره‌شدن بیهوده به تلویزیون ضایع کنند؛ الزامی نمی‌بینند شکمشان را از کربوهیدرات‌ها پر کنند یا به هم‌نوعانشان حمله کنند. بااین‌حال، اگر به نظر برسد کارهایشان چیزی را تغییر نمی‌دهد، خود را گرفتار می‌بینند و اغواگری قرص‌ها، رهبران گروه‌های تبهکاری، مذاهب افراطی یا جنبش‌های سیاسی خشن یا هرکس و هرچیزی که نشانه‌ای از تسکین داشته باشد، به دامشان می‌اندازد.
لیلی مهدوی
کودکانی که پیشینهٔ خانوادگی پرآشوبی دارند اغلب اوقات نمی‌دانند مردم چگونه می‌توانند همکاری مؤثری با هم داشته باشند.
لیلی مهدوی
اگر سرتان پایین باشد و از ترس نتوانید اطرافتان را نگاه کنید، طعمهٔ آسانی برای سادیسم بقیه هستید؛ اما وقتی طوری راه می‌روید که این پیام را به دیگران می‌دهد که «سر به سرم نذار» به نظر نمی‌رسد کسی اذیتتان کند.
Azade_sh
بدون تردید، تخیل نقش مهمی در کیفیت زندگی‌های ما دارد. تخیل ما را قادر می‌سازد تا با خیال‌پردازی دربارهٔ سفر، غذا، رابطهٔ جنسی، عاشق‌شدن و حرف آخر را زدن، همهٔ چیزهایی را که زندگی را جذاب می‌کند از هستی تکراری و روزمرهٔ خود رهایی یابیم. تخیل این فرصت را به ما می‌دهد تا به فکر فرصت‌های جدیدی باشیم؛ تخیل سکوی پرتاب ضروری برای واقعیت‌بخشیدن به امیدهایمان است. خلاقیت ما را شعله‌ور می‌کند، خستگی و ملال ما را تسکین می‌دهد، خوشی‌های ما را دوچندان می‌کند و به صمیمی‌ترین روابط ما غنا می‌بخشد. وقتی افراد بی‌اختیار و بی‌وقفه به گذشته کشانده می‌شوند، به آخرین زمانی که مشغولیتی شدید و هیجانات عمیق را احساس می‌کردند، از بی‌تخیلی و انعطاف‌ناپذیری ذهنی رنج می‌کشند. بدون تخیل نه امیدی هست، نه فرصتی برای تجسم آینده‌ای بهتر، نه جایی برای رفتن و نه هدفی برای رسیدن.
saina
هرچند همهٔ ما می‌خواهیم از تروما عبور کنیم، بخشی از مغز که مسئول حصول اطمینان از
کاربر ۳۱۹۸۶۳۸
همهٔ بازماندگان ترومایی‌ای که دیده‌ام هرکدام به‌نوعی سازش‌پذیر بوده‌اند و قصه‌شان و تاب‌آوری‌شان مایهٔ حیرت بوده است. آگاهی از اینکه تلاش برای بقا به‌تنهایی چقدر انرژی می‌برد مانع می‌شود تا از هزینه‌ای که آن‌ها اغلب دراِزای بقایشان متحمل می‌شوند، یعنی نداشتن رابطه‌ای پرمهر با بدن و ذهن و روحشان، در شگفت بمانم.
لیلی مهدوی
پس‌از آن ماجرا، استادِ کناره‌گیری شدم.
کاربر479065
خیال بود یا رؤیایی در بیداری؟ آن موسیقی تمام شده؛ خوابم یا بیدار؟
آرامش
سخنان غم‌انگیز بگو؛ اندوهی که بر زبان نیاید در دلِ آشفته نجوا می‌کند تا در هم شکندش.
FMG
«سکوت = مرگ.» سکوت دربارهٔ تروما هم به مرگ منتهی می‌شود، مرگ روح.
parya.prz

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۵۵۲ صفحه

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۵۵۲ صفحه

قیمت:
۹۵,۰۰۰
۲۸,۵۰۰
۷۰%
تومان