بریدههایی از کتاب بدن فراموش نمی کند
۳٫۳
(۱۳۳)
ما نهتنها حرکات دیگران بلکه حالت هیجانی و نیات آنها را نیز به خود میگیریم. وقتی افراد با یکدیگر همگاماند، معمولاً به یک شکل مینشینند یا میایستند و صدایشان نیز آهنگهای مشابهی به خود میگیرد. اما عصبهای آینهای موجب آسیبپذیری ما به منفینگریهای دیگران هم میشود، برای همین با عصبانیت به خشمشان پاسخ میدهیم یا افسردگیشان ما را نیز ناراحت میکند.
لیلی مهدوی
بدون تخیل نه امیدی هست، نه فرصتی برای تجسم آیندهای بهتر، نه جایی برای رفتن و نه هدفی برای رسیدن.
znhosein
«بزرگترین منبع رنجهای ما دروغهایی است که به خودمان میگوییم.»
کاربر ۲۸۲۰۲۵۴
با داشتن خاطرهٔ ترس و احساس شرمساری از ضعف و آسیبپذیری مطلق، ادامهٔ حیات به انرژی بسیار عظیمی نیاز دارد.
ابریشم جان
بیماران مبتلا به رماتیسم مفصلی نیز همچون بسیاری از بازماندگان تروما دچار آلکسیتایمیا بودند.
Azade_sh
بدن فراموش نمیکند (۱۷): اگر خاطرهٔ تروما در امعاواحشا، در هیجانات دلخراش و دلهرهآور، در اختلالات خودایمنی و مشکلات اسکلتی/ عضلانی کدگذاری شده باشد و اگر ارتباط ذهن/ مغز/ امعاواحشا سادهترین راه برای تنظیم هیجانات باشد، پس مفروضات درمانیمان به تغییری اساسی نیاز دارند.
آبی
میدانست اثربخشی درمان مستلزم این است که خودش را آسیبپذیر کند
Azade_sh
«ویژگی حقیقی گونهٔ بشری احتمالاً خیرخواهی است، نه بدخواهی.»
آبی
نظریهٔ پلیواگال درک پیچیدهتری از زیستشناسی امنیت و خطر را برایمان فراهم آورد، درکی مبتنیبر تعامل ظریف بین تجربیات درونی بدنهای خودمان و صداها و چهرههای افراد پیرامونیمان. این نظریه نشان داد که چرا چهرهای مهربان یا صدایی آرامشبخش میتواند احساس ما را عمیقاً تغییر دهد.
آبی
«آنچه را نتوان با مادر یا دیگران در میان گذاشت، با خود هم نمیتوان در میان گذاشت.»
Rashin Babaei
تا وقتی مخفیکاری میکنید و روی اطلاعات سرپوش میگذارید، اساساً با خودتان در جنگید. پنهانکردن درونیترین احساساتتان انرژی بسیار زیادی میبرد، انگیزهتان برای پیگیری اهداف ارزشمند را به تحلیل میبرد و بیحوصله و خاموشتان میکند.
Golnaz Javaheri
بهبود از تروما نیازمند آن است که ذهن، بدن و مغز قانع شوند خطری تهدیدشان نمیکند. این مهم فقط زمانی اتفاق میافتد که در سطحی درونی احساس امنیت کنید و به خودتان اجازه دهید آن احساس امنیت را با خاطرات درماندگی گذشتهتان پیوند بزنید.
Golnaz Javaheri
خودآگاهی هستهٔ مرکزی بهبود از تروماست.
Golnaz Javaheri
احساس اینکه کسی حرفمان را میشنود و درکمان میکند، فیزیولوژیمان را تغییر میدهد؛ توانایی بهزبانآوردن احساسات پیچیده و واداشتن دیگری به درک آنها مغز لیمبیک را به کار میاندازد و لحظهٔ «آهان فهمیدم» را ایجاد میکند. در مقابل، سکوت و درکنکردن دیگران روح ما را میکُشد.
Sari
احتمالاً همچنان دغدغهٔ این را دارید که دوباره ضربه نخورید و میترسید با شخص جدیدی درددل کنید. در واقع، ممکن است ناخواسته سعی کنید قبلاز آنکه فرصت آسیبرساندن به شما را داشته باشند، شما به آنها آسیب برسانید.
Sari
لیمبیک مرکز هیجانات، کنترلکنندهٔ خطر، قاضی چیزهای لذتبخش یا ترسناک، و تعیینکنندهٔ چیزهای مهم یا بیاهمیت برای تحقق هدف بقاست. این بخش همچنین حکم مقر فرماندهی مرکزی را دارد که مشکلات زندگی در شبکههای پیچیدهٔ اجتماعی ما را مدیریت میکند.
آبی
«وقتی ترسم فرومینشیند، میفهمم که از پسش برمیآیم؛ اما بخشی از وجودم به این توانایی تردید دارد. گذشته کشش قدرتمندی دارد، روی تاریک زندگیام است و باید گاهی آنجا ساکن شوم. این کشمکش همچنین میتواند راهی باشد تا بدانم دوام میآورم، تکرار نبرد برای زندهماندن، نبردی که ظاهراً برندهاش شدهام اما نمیتوانم مالکش باشم.»
Sari
سمراد به ما آموخت که بیشتر رنجهای بشری در عشق و فقدان ریشه دارند و وظیفهٔ درمانگران این است که به افراد کمک کنند تا واقعیت زندگی را با همهٔ لذتها و دلشکستگیهایش «بپذیرند، حسش کنند و آن را تاب بیاورند.» از ما میخواست در تمامی جنبههای زندگی با خود صادق باشیم و میگفت: «بزرگترین منبع رنجهای ما دروغهایی است که به خودمان میگوییم.» اغلب میگفت حال مردم بدون آگاهی از دانستههای خود و لمس احساساتشان هرگز بهتر نمیشود.
pari
بیماران باید بیاموزند که ترس، خشم یا نفرتشان را متوقف کنند و اجازهٔ ورود کنجکاوی و دروننگری را بدهند.
Azade_sh
همهٔ ما بخشهای کودکانه و سرگرمکنندهای داریم. وقتی کسی از ما سوءاستفاده میکند، این بخشها بیش از همه آسیب میبینند و انعطافناپذر میشوند
Azade_sh
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۵۲ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۵۲ صفحه
قیمت:
۹۵,۰۰۰
۴۷,۵۰۰۵۰%
تومان