
بریدههایی از کتاب عروسک گردان
۴٫۴
(۱۴)
بهعقیدهٔ من یه مرد باید بتونه مرگی رو انتخاب کنه که زندگیش رو بهشکل شرافتمندانهای به پایان برسونه. فقط کسانی میتونن مرگ خودشون رو انتخاب کنن که توی زندگیشون در راه خودشون قدم گذاشته باشن.
Bookish cat
مردم فکر میکنن آدمهای شروری مثل من به جهنم میرن. ولی این درست نیست. اشرار همین حالا هم توی جهنمان. لحظهبهلحظه توی تاریکی زندگیکردن و نداشتن کوچکترین بارقهای از نور در قلبت یعنی جهنم.
رها
زندگی کپهای لباس چرک نیست. نه گذشته و خاطرات را میتوان پاک کرد و نه اشتباهات و پشیمانیها را.
رها
این دنیا بهخاطر اعمال شیطانی آدمها به این روز نیفتاده، دنیا از هم پاشیده چون هرکسی برای بدیهاش عذر و بهانهای داره.
رها
گیاهی که هرکجا ریشه کند، همانجا گل میدهد. و ریسنگ خیلی بزرگتر از آن شده بود که با مکانی که در آن ریشه کرده بود وداع کند.
کاربر ۸۷۵۵۳۵۵
«مردم فکر میکنن آدمهای شروری مثل من به جهنم میرن. ولی این درست نیست. اشرار همین حالا هم توی جهنمان. لحظهبهلحظه توی تاریکی زندگیکردن و نداشتن کوچکترین بارقهای از نور در قلبت یعنی جهنم. لرزیدن از وحشت، اینکه ندونی کِی به هدف تبدیل میشی و کی سروکلّهٔ آدمکشها پیدا میشه. جهنم واقعی یعنی زندگیکردن توی وحشتی دائمی، بدون اینکه بدونی توی جهنم هستی.»
faeze
روال همین بود. دوران خوش دیر یا زود به سرانجام میرسید و آنان که از تخت قدرت عزل شده بودند، برای اینکه عمرشان به دنیا باشد، چارهای نداشتند جز اینکه بفهمند چه غلطی کردهاند و گندکاریشان را پاک کنند. اما خب، زمین گرد است و دنیا دار مکافات.
reza
تحمل چیزهای بیش از حد جدی رو ندارم. برای همینه که دارم یاد میگیرم کاری کنم که آدمها من رو به خاطر نیارن. سخته. توی هیچ کتابی نیست و کسی هم بهت یادش نمیده. همه دنبال زندگیای میگردن که توش خاص باشن، که توی خاطرهها بمونن. معمولیبودنی که من دنبالشم یعنی یه زندگی که هیچکس توی خاطرش نمیمونه. من دنبال یه زندگی فراموششدهم. این همون چیزیه که برای بهدستآوردنش تلاش میکنم.
رها
یک جنازه برای اینکه به خاکستر مطلق بدل شود باید حداقل دو ساعت در دمای بیش از ۱۳۰۰ درجه درون اجاقی دربسته بسوزد
جاننگار
شفقتها و اشکوزاریهای احمقانه، بیتفاوتیهای بیپایان و خشمهای سرکوبشدهٔ بیهدف، همچون برگهای زرد و خشک آخر پاییز در هر طرفی پراکنده بودند تا دستآخر به آتشگرفتنی ناگهانی و خودبهخود دچار شوند.
faeze
روی میز کنار بالشش کتابهایی بودند که بعضی را با خودش از سئول آورده بود و بعضی دیگر را از کتابفروشی همان محل خریده بود. تابستان و طاعونِ آلبر کامو، بارونِ درختنشینِ ایتالو کالوینو، خودکشیها از مارتین مونستیِر و شیطان نیمروزِ آندرو سولومون.
faeze
«اینها فقط تنهان. فقط یه مرحلهست که دارن ازش عبور میکنن و مردی رو میخوان که توی این راه کنارشون باشه. ممکن بود بهجای من یه درخت یا گلدون رو انتخاب کنن. میدونی که تخصص من همینه:ساکن و ساکت مثل گلدون.»
reza
نقلقول دیگهای هم هست که میگه، برای سخاوتمندبودن ابتدا باید جیبی پر پول داشت.
گلابتون بانو
کلام محبتآمیز و چاقو خیلی بیشتر از یه کلام محبتآمیز خشکوخالی جواب میده
reza
حجم
۳۲۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۳۲۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
تومان