بریدههایی از کتاب فلسفه آزادی
۳٫۳
(۳)
داستایوسکی میگوید مسئولیتپذیریْ پذیرش آزادی است
mobina
هر سرکوبی توهین به شرافت انسان است؛
پویا پانا
آزادی بیش از آن میارزد که صرفاً ابزار باشد.
پویا پانا
اگر کسی تنبل است به این دلیل است که ویژگیهای موروثی و محیط اجتماعیاش او را اینطور بار آورده است. بنابراین این موضوع نباید در عایدی اقتصادی فرد تأثیری بگذارد.
پویا پانا
زندگی هر انسانی پر است از موارد بیمعنا، اما برخی زندگیها از برخی دیگر بیمعناترند.
پویا پانا
این دیدگاه، آرتور یانگ است که مینویسد: «بهجز احمقها همه میدانند طبقات فرودست باید فقیر بمانند، وگرنه کار نخواهند کرد.»
پویا پانا
«اگر تمام جهان بهجز یک نفر باور به عقیدهای داشته باشند و اگر فقط یک نفر نظر مخالفی داشته باشد، باقی جهان بههیچوجه اجازه ندارند او را ساکت کنند همان اندازه که او اگر قدرتش را داشته باشد، اجازه ندارد باقی را ساکت کند.»
پویا پانا
«اولین و ضروریترین پرسشی که فرد در راستای رفتارش در زندگی باید بپرسد، پرسشی هنجاری دربارهٔ اینکه باید به چه شیوهای زندگی کند نیست»، زیرا برای معنادار بودن، پاسخ باید با توجه به این داده شود که فرد واقعاً به چهچیزی اهمیت میدهد. (۲۸) ارزیابی اینکه چه برایمان مهم است، واقعاً به چه اهمیت میدهیم و به چه باید اهمیت بدهیم، هرگز از لوحی سفید شروع نمیشود.
پویا پانا
هیچکس نمیتواند خودش را از صفر بسازد. همهٔ ما ملغمهای از برداشتها دربارهٔ جهان و خودمان داریم، کنار اینها ارزشها و امیالها را هم حساب کنید. و میزان کمی از این برداشتها، ارزشها و امیالبا هر حدی از عقلانیتهستند که میتوانیم بگوییم انتخاب شدهاند. درست است که ما توانایی بهبود و تغییر بسیاری از اینها را داریممثلاً میتوانیم از شر تعصب به چیزی خلاص شویم یا به غذایی علاقه پیدا کنیماما باز هم این کار را با توسل به امیال، ارزشها و برداشتهای ازپیشدادهٔ دیگر انجام میدهیم. ساخت خود از صفر اصلاً گزینهٔ ما نیست و اگر کسی فکر میکند خود برای آزاد بودن باید کاملاً خودگزیده باشد، خواستهای غیرممکن دارد. هر ساخت و تغییری در خود پایه در چیزی دارد که پیشاپیش موجود است.
پویا پانا
فشار بدون اینکه بخواهید به انتخابتان جهت میدهد و اجبارْ امکان انتخاب را تماماً از شما میگیرد. وقتی دزدی تفنگی بهسمتتان نشانه میرود و میگوید: «یا هرچی داری بده یا یه گلوله تو مغزت خالی میکنم!» آزادی شما را محدود میکند و شما را مجبور به انتخاب راهی میکند که در غیر از این شرایط هرگز انتخاب نمیکردید، اما هرچه باشد شما همچنان آزادید از بین گزینهها انتخاب کنید. اما فرض کنید همین دزد چند دز نوروتاکسین فلجکننده به شما بزند تا بتواند کیف پولتان را بدزدد؛ در اینجا آزادی شما صرفاً محدود نشده، بلکه کلاً از بین رفته است. بنابراین میگوییم دزد اول فشار آورده و دزد دوم از اجبار استفاده کرده است.
mobina
«دیکتاتوری رسوم و سنن همهجا بهشکل عایقی در سر راه پیشرفت بشریت ایستاده است.»
mobina
«دیکتاتوری رسوم و سنن همهجا بهشکل عایقی در سر راه پیشرفت بشریت ایستاده است.» (۹) کانت هم تأکید میکند که بهتر است از عادت و خوگیری بپرهیزیم زیرا آزادی و استقلال ما را از بین میبرد.
پویا پانا
داستایوسکی میگوید مسئولیتپذیریْ پذیرش آزادی است:
پویا پانا
ای. او. ویلسون زیستشناس مدعی است ارادهٔ آزاد صرفاً توهمی است ناشی از فرایندهای مولکولی.
پویا پانا
اگر منحصراً نگاهمان به مغز باشد، هیچ آزادیای مشاهده نمیکنیم زیرا آزادی در مغز نیست. بهعلاوه فرانسیس کریک مینویسد: «شما، شادیها و غمهایتان، خاطرات و رؤیاهایتان، درکتان از هویت شخصی و ارادهٔ آزاد و درواقع چیزی بیش از رفتار تجمع گستردهای از سلولهای عصبی و مولکولهای وابسته به آنها نیستید.»
پویا پانا
میتوان تصور کرد که در مسئلهٔ آزادی انسان، چند دیدگاه ممکناند:
۱. انسانها آزاد نیستند و مجبورند.
۲. انسانها مجبور نیستند و آزادند.
۳. انسانها هم مجبور و هم آزاد هستند.
۴. انسانها نه مجبور و نه آزادند.
(۱) و (۲) ناسازگارند و درنتیجهٔ آنها آزادی و جبرگرایی مانعۀالجمع هستند. به گزارهٔ (۱) معمولاً «جبرگرایی سخت» و به گزارهٔ (۲) «اختیارگرایی» میگویند. دیدگاه (۳) که «سازگارانگاری» نام دارد به این معناست که آزادی و جبرگرایی قابلجمعاند. گزارهٔ (۴) که هم آزادی و هم جبرگرایی را نفی میکند اسمی ندارد، اما معمولاً به آن «شکگرایی» میگویند.
پویا پانا
ازنظر هیوم آزادی فقط زمانی ممکن است که بتوانیم مطابق میلمان عمل کنیم یا خلاف میلمان عمل نکنیم.
پویا پانا
«من همینم و کار دیگری از من ساخته نیست.»
پویا پانا
فرانکفورت میگوید آن کسی که هستید و آنچه میخواهید انجام دهید همیشه علل کافی دارد و این یعنی توالیهای علّی برقرارند و شما چارهای جز انجام آنچه انجام دادید نداشتهاید. به همین دلیل ازنظر فرانکفورت آزادی در خواستن با تمام وجود است، در انجام کنش به این دلیل که فرد میخواهد آن را انجام دهد و فرد میخواهد چنین خواستهای داشته باشد. وقتی چیزی را با تمام وجود میخواهید و خواستتان یکپارچه است، وقتی کاملاً به چیزی متعهدید، از نوع خاصی از رهایی بهره میبرید. (۸) ازنظر فرانکفورت آزادی بیش از این برای انسانها ممکن نیست.
پویا پانا
فرانکفورت میگوید آزادی کنش مستلزم تناسب میان کردهٔ فرد و خواستهٔ اوست.
پویا پانا
اما این نظر مشکلی دارد، و آن این است که مثلاً با بردهای در غل و زنجیر سازگار است که متوجه میشود هرگز توان فرار از شرایطش را ندارد و بنابراین خواست و میلش را به گونهای تغییر میدهد که با وضعیت جدیدش هماهنگ باشد. یا اینکه فرض کنیم این برده اسارتش را با تمام وجود پذیرفته و مثلاً با قرار دادن این وضعیت درون چهارچوبی دینی رنجی را که در اسارت میکشد با غایتی دینی گره زده است.
پویا پانا
اما باز هم خیلی غیرعقلانی است که ادعا کنیم این برده نمونهای عالی از انسان آزاد استدراصل او دقیقاً نقطهٔ مقابل چنین انسانی است.
پویا پانا
طبق نظر میل، زمانی میتوان گفت کسی آزاد است که بهرغم داشتن دلایل کافی برای انجام یک کنش، کنش دیگری انجام دهد. (۱۸) میل آشکارا با این نظر مخالف است که کنشهای ما میتوانند از خواستهها و ناخواستههای نیرومندمان در فلان لحظهٔ خاص متفاوت باشند یا ما میتوانیم از این توانایی آگاه باشیم. (۱۹) بنابراین نتیجه میگیرد تفاوت میان انسان خوب و بد این نیست که انسان خوب قادر به کنترل امیالش است؛ تفاوت در این است که انگیزهٔ انسان خوب به انجام کار درست، قویتر از انگیزهاش به ارتکاب خطاست.
پویا پانا
گروه پت شاپ بویز در ترانهٔ «دخترهای غرب لندن» (۱۹۸۴) دقیقاً پیشبینی کرده بودند:
نه آیندهای داریم و نه گذشتهای
امروز و حالا، در هر شهر هر ملت
تا ابد همین است
از دریاچهٔ ژنو گرفته تا ایستگاه فنلاند
گذشته و آیندهٔ تاریخی باقی نمانده زیرا تاریخ تمام شده است. یعنی به مقصد آخر رسیده و وضع همهٔ ما همین است؛ از دریاچهٔ ژنو، مرکز سرمایهداری اروپایی، گرفته تا ایستگاه فنلاند در سنپترزبورگ، که لنین در ۳ آوریل ۱۹۱۷ با قطار از تبعید در سوئیس ازطریق آن به روسیه بازگشت.
پویا پانا
آنهایی که آزادی را محض خاطر مزایای مادیاش میخواهند هرگز آن را برای مدتی طولانی نخواهند داشت.
پویا پانا
نمیگویم آزادی از هر چیزی باارزشتر است یا یگانه ارزش موجود است، اما معتقدم از بسیاری چیزها بیشتر میارزد. چه دلیلی از این بهتر که همانهایی با این حرف مخالفاند که میخواهند آزادی مردم را محدود کنند.
پویا پانا
صورتبندی هابز چنین است که «انسان آزاد کسی است که در برابر آنچه قدرت و خردش او را برای انجامش توانمند کرده، مانعی برای آنچه میخواهد انجام دهد وجود نداشته باشد». (۴) آزاد بودن یعنی وقتی فرد ازنظر جسمانی خواهان انجام کاری با بدنش است، مانعی بر سر راهش وجود نداشته باشد.
پویا پانا
آزادی مثبت یعنی توانایی فرد برای زیستن طبق ارزشهای خودش. این آزادی مربوط به غیاب دخالت نیست و مربوط به داشتن کنترل فرد روی زندگی خودش است.
پویا پانا
کانت صراحتاً این نظر را طرح کرده است:
آزادی فرد را در مقام انسان، بهعنوان یکی از عناصر سازندهٔ خیر عمومی، میتوان چنین صورتبندی کرد: هیچکس نمیتواند من را مجبور کند که به برداشت او از سعادت دیگران تن دهم، زیرا هرکس بهتر میداند که خوشبختیاش در گرو چیست، تا زمانی که مانع آزادی دیگرانی نشود که در پی هدفی مشابه هستند، هدفی که با آزادی همگان تحت قانونی کلی و کاربردی ممکن میشود؛ یعنی او باید همان حقی را که برای خودش قائل است، برای دیگران نیز قائل باشد.
پویا پانا
داشتن این توانایی که دولت یک کشور را نقد کنیم مهمتر از این است که بادامزمینی شور یا خام میخواهیم.
پویا پانا
حجم
۳۵۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
حجم
۳۵۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
قیمت:
۱۰۵,۰۰۰
تومان