بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هجرت برگ | طاقچه
تصویر جلد کتاب هجرت برگ

بریده‌هایی از کتاب هجرت برگ

انتشارات:نشر ویراست
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر
کفش‌هایم همیشه مراقبند مورچه‌ای له نشود.
Mehr
امروز بنفشه‌ای در کنار رودی رویید و انسانی از گرسنگی در کنار جویی جان سپرد، و موش کوری سکه‌ای را پویید و کفتار پیری در قصری از طلا پوسید. اما به هیچ کجای ستمکدهٔ این جهان فرسوده بر نخورد،
Mehr
افسوس افسوس! امروز عابری فقیر در خیابان عشق را جار می‌زد و عابری حقیر در پیاده رو عقل را دار می‌زد، و سجادهٔ پوسیدهٔ تزویر به مسجد می‌برد.
Mehr
از این تنهایی‌ام تا خود سفر کن من آن هیچم بیا ساده گذر کن چو آتش سوزم و در من خطر کن بیا بر شعله‌هایت یک نظر کن.
Mehr
جیرجیرکی در انتهای تنهایی بی‌حجمش تمام هستی‌اش را آواز می‌کند، تا با نیستی خویش،
Mehr

حجم

۴۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۹۵ صفحه

حجم

۴۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۹۵ صفحه

قیمت:
۳۴,۹۰۰
تومان