بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آستارا تنها بندر بی کشتی | طاقچه
تصویر جلد کتاب آستارا تنها بندر بی کشتی

بریده‌هایی از کتاب آستارا تنها بندر بی کشتی

انتشارات:انتشارات نگاه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۷از ۳ رأی
۴٫۷
(۳)
با وعده‌ی بهشت در حسرت نان و بوسه مات جناب جردن و فرشته خانوم از پل تجریش ردش کردند. حتا نگذاشتند گدای در خانه‌شان باشد. حالا او مانده و بقچه‌ای پر از تهران دنبال فعله‌گی دربه‌درِ نان. کارگر شمالی در کارگر شمالی!
masihakekooshmooloo
الدّهرُ یومانِ... زنده‌گی دو روز است: یک روز علیه تو یک روز علیه تو...
آرزو
نگران تهران می‌شوم وقتی حس می‌کنم زیر پای‌اش را خالی کرده‌اند و هر لحظه ممکن است ب ر ی ز د...
آرزو
کاش فقط یک‌شب دندان درد تو می‌شدم، غر می‌زدی ولی مدام به فکر من بودی. * آه، چه طالع بی‌مقداری هیچ‌یک از این‌ها نیستم اشرف مخلوقات‌ام عاجز عاجز با حسرتی تمام‌نشدنی.
آرزو

حجم

۴۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۴۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۱۸,۰۰۰
تومان