بریدههایی از کتاب گزارش آخرین تابستان
۳٫۷
(۱۹)
درون هر کس قبرستانی است برای آنها که دیگر نمیخواهد به یادشان باشد. اما قبرستانهای بیرون از روحمان پر است از آنهایی که دلمان میخواهد همیشه جلوی چشمانمان باشند.
رقصنده با ترس
آدم، هیچوقت از حالوهوای بد و تودهٔ پرفشار تنهایی خلاص نمیشود، فقط گاهی دلش میخواهد از زمان و مکان، بهتر است بگویم خودش، فرار کند، اگرچه نمیتواند.
رقصنده با ترس
پدرم فکر میکرد خوشبختی چیزی نیست که از بیرون بیاید. خوشبختی هر کس با مقیاس خودش سنجیده میشود و همان حس رضایتی است که آدم در درون خود به آن میرسد.
zsh88
توی هر دورهای یه اتفاقاتی میافته که توی کتابهای تاریخی مینویسن. یه اتفاقاتی هم میافته که فیالواقع، آدمها هر کدوم بسته به اینکه اون موقع کجا بودهن، وضعشون چطور بوده و اوضاع رو چه جوری میدیدهن، با گوشت و پوست حسش کردهن و برای نسل بعد تعریف میکنن. با همهٔ اینها، هر دوره یه روح و بویی داره که نه میشه دربارهٔ اون بو نوشت و نه میشه در مورد اون روح حرف زد. از همه عجیبتر اینکه خود آدم هم وقتی خودش اون دوران رو مرور میکنه فیالواقع از منطق و حسوحالی که توی اون دوران کاملاً درکش میکرده سر درنمیآره.
Hossein Ghadjari
یادم افتاد، زمانی کسی گفته بود، روزی که هیچکداممان یادمان نمیآید؛ آخرین روز کودکیمان بوده است.
Mohammad Javad Mohammadi
قصه چیست از مشکلی آشفتن است
و آنچه نتوان گفت هرگز، گفتن است
عطار نیشابوری، مصیبتنامه
کاربر ۸۸۳۹۳۳۲
جایی خواندم که مرز بین کودکی و بزرگسالی را میتوان از احساس آدم به خواب فهمید. تا وقتی از خواب فراری هستی کودکی، وقتی مترصدی که چشم را بر دنیا ببندی و بخوابی دیگر کودکی و شیرینیهایش تمام شده است.
کاربر ۸۶۹۳۸۶
حجم
۳۱۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۰۰ صفحه
حجم
۳۱۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۰۰ صفحه
قیمت:
۱۴۰,۰۰۰
تومان