جملات زیبای کتاب کارآگاه اسکلت (جلد اول؛ یک شارلاتان دوست داشتنی) | طاقچه
تصویر جلد کتاب کارآگاه اسکلت (جلد اول؛ یک شارلاتان دوست داشتنی)

بریده‌هایی از کتاب کارآگاه اسکلت (جلد اول؛ یک شارلاتان دوست داشتنی)

۴٫۵
(۲)
از معلم‌هایش هم خوشش نمی‌آمد. خوشش نمی‌آمد چون انتظار احترامی را داشتند که لایقش نبودند
kavion
راه تو فقط متعلق به توست و هرگز قصد ندارم از مسیر منحرفت کنم، اما بعضی‌اوقات بزرگ‌ترین دشمنی که با آن روبه‌رو می‌شویم خودمانیم و بزرگ‌ترین پیکارمان در برابر تاریکی درونمان خواهد بود. طوفان در راه است و گاهی‌اوقات کلید یک پناهگاه امن از چشممان پنهان و گاهی درست مقابل دیدگانمان است.»
شقایق
«دردسر همیشه در کمین توئه، مگه نه؟» شارلاتان جواب داد: «در کمین که چه عرض کنم... بیشتر یه گوشه می‌شینه و منتظر می‌مونه خودم برم سراغش.»
شقایق
«من ترس رو احساس نمی‌کنم. وقتی امیدی برای آدم باقی نمونده باشه، ترس دیگه رنگ می‌بازه،
شقایق
«درهرحال که همه‌مون قراره به‌طرز فجیعی بمیریم، پس دیگه نگران چی هستین؟»
شقایق
بوی کهنگی نه... عطر تجربه.
آلاسکا
خانه رایحهٔ قدمت می‌داد؛ بوی کهنگی نه... عطر تجربه
آلاسکا
در واسه آدم‌هاییه که قوهٔ تخیل ندارن.
آلاسکا
«دردسر همیشه در کمین توئه، مگه نه؟» شارلاتان جواب داد: «در کمین که چه عرض کنم... بیشتر یه گوشه می‌شینه و منتظر می‌مونه خودم برم سراغش.»
آلاسکا

حجم

۲۲۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

حجم

۲۲۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

قیمت:
۸۴,۰۰۰
تومان