جملات زیبای کتاب شبی عالی برای سفر به چین | طاقچه
تصویر جلد کتاب شبی عالی برای سفر به چین

بریده‌هایی از کتاب شبی عالی برای سفر به چین

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز
۲.۰از ۳ رأی
۲٫۰
(۳)
فکر کردم چه دنیای احمقانه‌ای. اصلاً از ترک کردن آن ناراحت نخواهم شد.
Hamoona…
«عادت داشتم تو رو توی تلویزیون نگاه کنم و فکر کنم آیا هیچ‌وقت به من فکر می‌کنه؟» «همیشه به تو فکر می‌کنم.» «تو همیشه به همه‌چیز فکر می‌کنی. این قسمتی از جذابیت توئه.»
Hamoona…
دوباره داشت سرش را تکان می‌داد. «اون روزها حتماً خیلی مغرور بودم، رومن.» گفتم: «کدوم روزها؟» «وقتی تو رو دیدم.» «یعنی چی؟» با احتیاط، پنداری با آدمی احمق حرف می‌زند، گفت: «چون اون‌موقع فکر می‌کردم هیچ‌کس نمی‌تونه زندگیم رو ویران کنه.»
Hamoona…
دور کافه را نگاه کردم. این‌جا هم جای بهتری نبود. فکر کردم باید مکان کوچکی، جایی باشد که در آن در تنگنا نباشم. منظورم جایی است که موقتاً در آن آسوده باشم. آسوده از زمان حال. چنین جایی اما کجا می‌توانست باشد؟ آن‌وقت برای چهارمین میلیون‌بار، مثل مردی که به شمردن و دوباره شمردن پول‌هایش ادامه می‌دهد به امید این‌که دفعهٔ بعد نتیجهٔ بهتری از شمارش بگیرد، دریافتم که من دیگر هرگز شاد نخواهم بود، تا وقتی که سایمون را پیدا کرده باشم.
Hamoona…
«خواهش می‌کنم منو کنار نزنید. به حرفم گوش کنید. چیزی که زندگی رو غیرقابل‌تحمل می‌کنه اینه که تصور کنی همه‌چیز همین‌طور که هست باقی می‌مونه و ادامه پیدا می‌کنه. اما من به شما می‌گم که این‌طور نیست.»
Hamoona…

حجم

۱۲۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

حجم

۱۲۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۷ صفحه

قیمت:
۱۰۶,۰۰۰
تومان