بریدههایی از کتاب تمام چیزهای خطرناک
۳٫۳
(۵۳)
صبحها همیشه گیجومنگم. همیشه کمی عصبانی، انگار مغزم از اینکه مجبور شده بیدار شود و بهزور به کار بیفتد، آشفته است.
zohreh
میگویند: «حتی نمیتونم رنجی رو که شما تحمل کردین تصور کنم.»
و درست میگویند: نمیتوانند تصور کنند. تا وقتی در مرکز ماجرا نباشی و با آن زندگی نکنی، نمیتوانی. و آن موقع هم دیگر خیلی دیر شده.
خشونت سراغ تو هم آمده است.
zohreh
ما فکر میکنیم وقتی خوابیدهایم، دنیا هم به خواب فرومیرود. انتظار داریم صبح که شد، همه چیز را مثل قبل از سر گیرد، دستنخورده، بدون خدشه. انگار چون ما توقف کردهایم، زندگی هم توقف میکند.
zohreh
آدمها تمایل دارند کثیفترین رازهایشان را در عادیترین جاها پنهان کنند.
AS4438
حالا نمیتوانم به اولین دیدارمان فکر نکنم. راستش، بیشتر دست تقدیر بود؛ برخورد دو آدمی که بهمعنای واقعی کلمه مقدر بود با هم باشند. آن زمان، ستارهها را برایم تداعی میکرد: اینکه چطور دو ستاره به هم برخورد میکنند و با هم ترکیب میشوند ـ بزرگتر، روشنتر، قویتر از قبل. چیزی که آن زمان نمیدانستم این بود که وقتی سرعت برخوردشان زیاد باشد، اصلاً با هم ترکیب نمیشوند. منفجر میشوند، بخار میشوند و چیزی از آنها باقی نمیماند.
zohreh
هیچ چیزِ سوگ منطقی نیست: کارهایی که باعث میشوند بکنیم، دروغهایی که باعث میشوند باور کنیم.
zohreh
میدانستم اگر اول نسبت به خودم مهربان نباشم، نمیتوانم آدم خوبی، مادر خوبی باشم ـ
parniangh
زنها بهشکل کلی ـ از بدو تولد با حس عذابوجدان روبهرواند. ما همیشه فکر میکنیم مسئول تمام مشکلاتیم. نیاز به عذرخواهی همیشه در ما وجود دارد: برای اینکه زیاد یا کم بودهایم. شلوغ یا ساکت بودهایم. سختکوش یا قانع بودهایم.
parniangh
بن سلیقهٔ خاصی دارد و نمیدانم دانستن این موضوع حالم را بهتر میکند یا بدتر. شاید این دختر تازه چیزی جز یک جایگزین نباشد، شیدایی زودگذری برای کمک به فراموش کردن ازدواجی ناکام و پسری گمشده... اما این یعنی من هم فقط یک جایگزین بودم؟ جایگزینی برای آلیسون؟ بهنظرم سلیقهٔ خاصی داشتن غیرعادی نیست ـ خیلی از آدمها سلیقهٔ خاصی دارند ـ اما نمیدانم چرا این موضوع کسانی را یادم میآورد که وقتی سگشان میمیرد سگ دیگری درست شبیه سگ مُردهشان میخرند. بهجای سوگواری و فراموش کردن یا امتحان کردن چیزی تازه، تصمیم میگیرند سگ دیگری را جایگزین و زندگی سابقشان را بازآفرینی کنند. وانمود کنند اتفاقی نیفتاده است.
Fereshte
آزادی ما یک سراب بود.
همه چیز در بیتوجهی خلاصه میشد.
AS4438
فاجعهٔ یک کودک گمشده همین است، چیزی که هیچ کس به شما نمیگوید: آنها هرگز نمیمیرند. با رفتنشان جاودانه میشوند ـ همیشه هستند، فقط کمی دور از دید. درست همانطور که شما را ترک کردند، همواره در ذهنتان زندهاند، صورت واقعی به خود میگیرند، مثل وقتی تا ته راهرو میروید، جایی که در آن ایستاده بودید ناگهان به نقطهٔ سردی تبدیل میشود یا پیچوتاب رگهای دود قبل از اینکه کاملاً ناپدید شود و اثر خیلی خفیفی از آنچه بود، به جا بگذارد.
zohreh
کاری میکرد هر چه میگویم بد جلوه کند، نادرست، گناهآلود.
fateme
ما دوست داریم آدمها را در زندگیمان در بخشهای کوچک منظم جا دهیم و در همان بخشها نگهشان داریم تا خودمان احساس امنیت داشته باشیم،
AS4438
ما چیزی جز آنچه باور میکنیم نیستیم، اما تمامش یک سراب است، پیچوتابخورده، تحریفشده و درخشان از دور که هر لحظه ممکن است تغییر شکل دهد.
AS4438
حتی نمیدانم متوجه گم شدنش شده یا نه، اما اگر شده باشد، دلم میخواهد این حس را درک کند: دنبال چیزی گشتن و هرگز نیافتنش. فکر اینکه کجا ممکن است آن را گم کرده باشد، درست همانطور که من به چشمانش نگاه کرده و دنبال حسی گشته بودم که سابقاً به من داشت.
zohreh
مادرها ـ و صادقانه بگویم، زنها بهشکل کلی ـ از بدو تولد با حس عذابوجدان روبهرواند. ما همیشه فکر میکنیم مسئول تمام مشکلاتیم. نیاز به عذرخواهی همیشه در ما وجود دارد: برای اینکه زیاد یا کم بودهایم. شلوغ یا ساکت بودهایم. سختکوش یا قانع بودهایم.
zohreh
در زندگی واقعی، بهندرت با موهبت دلنشین سیاهی و سفیدی مطلق روبهروییم، به همین دلیل میکوشم در داستانهایم با خلق شخصیتهایی چندوجهی به این واقعیت پایبند باشم.
zohreh
خواب، برشهای کوچک مرگ. چقدر از آنها نفرت دارم.
zohreh
آرزو میکنم کاش همیشه میدان دید لولهای داشتم: توانایی تمرکز گزینشی روی یک چیز در هر نوبت. تبدیل کردن چیزهای دیگر به اجسام ساکن، آرامشبخش.
zohreh
حسوحالی دارد، چقدر دیوانهکننده است، نیمهشبها بیدار ماندن بدون هیچ همراهی جز افکارت.
Mehrgolll
نکتهٔ مهم سوگ همین است: کتابچهٔ راهنمایی برای آن وجود ندارد. فهرستی در کار نیست که بهترین راه حرکت کردن یا ادامه دادن را مشخص کند.
غَزال_ک
میفهمم چیز آزاردهندهتری از تنها بودن در تاریکی وجود دارد.
فهمیدن اینکه اصلاً تنها نیستی.
غَزال_ک
حجم
۳۲۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۳۲۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان