بریدههایی از کتاب شوپنهاور
۲٫۸
(۱۳)
ارضای هر شهوتی، شهوتی ديگر میزايد
اسب دریایی
كار فيلسوف، ديدنِ چيزها در حالتِ استثنايیِ آنها نيست، بلكه آنها را در حالتِ عادی و معمولی میبيند كه كسی در آن حالت به آنها نينديشيده است.
اسب دریایی
شكل ساعت ديواری، نزد شوپنهاور، صحنهی هستیِ انسانی را به تصوير میكشد:
اين آدميان، چنانكه هستند، به ساعتی ديواری میمانند كه بدونِ ايستادن، و همچنين بدونِ علّتی فهمپذير كار میكند.
اسب دریایی
در زندگی ما، راهِ گريزی از بدی نيست و رنجِ اخلاقی ضروری میشود و بینيازی از آن ممكن نيست.
اسب دریایی
ما احساسِ درد میكنيم، امّا نه بدونِ درد، احساسِ اندوه میكنيم، امّا نه بدون اندوه، احساسِ بیقراری میكنيم، امّا نه با آسايش، مانند احساس گرسنگی و تشنگی، احساس رغبت میكنيم. امّا به محضِ آنكه اين رغبت اشباع میشود، به تكّهای شيرينی میماند كه مزهی آن را در دهان احساس میكنيم، امّا وقتی آن را فرو میبلعيم، ديگر نسبت به آن احساسی برجای نمیماند. ما از سختترينِ دردهای تُهی از لذّت و شادی در رنج هستيم و اكنون از آن اندوهگينيم.
esrafil aslani
عموما، پیگيریِ پديدههای كمياب و مستقر نيست كه آدمی را به كشفِ حقايق پراهميّتتر رهنمون میشود، بلكه بررسی پديدههای بديهی و روشن برای همگان است.
اسب دریایی
در سالِ ۱۸۳۹ بود كه ستارهی شهرتِ نام شوپنهاور بينِ مردم درخشيدن گرفت و انجمن علوم پادشاهی در نروژ مسابقهای را تحتِ عنوانِ «آزادی» برقرار كرد. شوپنهاور، مقالهای با عنوان «آزادیِ اراده» ارسال داشت و موفق به اخذِ جايزه گرديد و پس از آن عضوِ آن آكادمی شد.
پویا پانا
جسمِ من، در خود، جز خواستِ من نيست كه قابل رؤيت شده است، در اين سطح از سازگاری، حركاتِ جسمی من نيست كه با ارادهی مستقلّ هماهنگ میشود، بلكه اين خودِ اعضای جسمیِ من است كه رويكردهای بنيادينِ اراده را بيان میكند.
پروا
پيشرفتِ علومِ مادّی اين امكان را دارد كه ظواهر و قوانينش را با گستردگی بيشتری در اختيار ما بگذارد، امّا نمیتواند به فهميدنِ واقعِ مطلق و شناختی كه متافيزيك عرضه میدارد، نزديك شود.
پروا
نتيجهی نخستينِ فلسفهی شوپنهاور آن است جهانی را كه با انديشهی خود تصوّر میكنم، با جهانی كه در واقع هست، همخوانی ندارد.
پروا
عموما، پیگيریِ پديدههای كمياب و مستقر نيست كه آدمی را به كشفِ حقايق پراهميّتتر رهنمون میشود، بلكه بررسی پديدههای بديهی و روشن برای همگان است.
پروا
شوپنهاور به معنایِ نابِ فلسفی به وحدتِ وجود باور دارد، نه به معنای دينی، به اين معنی كه اين وجود يك خاستگاه داشته باشد و او نيز در ذات خود يگانهی مطلق است، اگر مظاهری كه، در واقع، بر آن محقق میشود، متعدّد باشند، و آن اصل اراده است، ارادهی كورِ پُرتحرّك! او را میبينيم كه وحدت وجودِ به معنای دينی را نمیپذيرد، يعنی: به اين معنی كه جهان، خدای يگانه باشد و موجوداتِ حسّی مظاهرِ متعدّد وحدت مطلقِ او.
پروا
نيكبخت كسی است كه همواره خواهشی دارد و آرزو میكند كهای كاش، بتواند مسير جاودانهی محقّق ساختن آرزوهايش را به تمام و كمال بپيمايد، محقّق شدنی كه خود آرزوهای ديگری را میزايد. نيكبختتر كسی است كه پس از فراغت از آرزوها، از ملالتِ بيمانگيزی در رنج باشد و چشم به راه نيست مگر برای گراييدن به سوی انحطاطی كشنده.
اسب دریایی
آدمی پس از آنكه آرزويش را برآورده كرد، از دردی سست رنجور میشود كه وقتی چيزی را نمیبيند، مشتاقش شود، شتابان نيرومند میشود.
اسب دریایی
حتّی آنان كه از عرصهی زندگی بيرون رفتهاند، و خود را در يافتنِ خواستههايشان كامياب يافتهاند، چنين میپندارند كه میفهمند زندگی، سرانجام جز ناكامی معنايی ندارد و حتّی به معنای نيرنگ و فريب است.
اسب دریایی
طبيعت به موجود انسانی، جز قوایِ ضروری، چيزی نبخشيده است كه با آن میتواند خوراكش را از زمين بيرون بكشد، نه بيشتر!
از اين زاويهی تنگ برای اقتصادِ زندگی، نازايی وجودِ بشر آشكار میشود: كمترينِ تغيير آب و هوايی كافی است كه بسياری را به نابودی بكشاند و هر تغيير خطرناكتر در طبيعت به فنای كاملِ اين جنسِ بشری خواهد انجاميد.
اسب دریایی
فصلِ چهارم كتابِ «جهان به مثابهی اراده و تجلّی» چنين در ميان آمده تا ما را قانع كند كه زندگیِ ما نگونبختی است، نه بيشتر! درد است كه ژرفای زيستنِ بشر را تشكيل میدهد
اسب دریایی
نتيجهی نخستينِ فلسفهی شوپنهاور آن است جهانی را كه با انديشهی خود تصوّر میكنم، با جهانی كه در واقع هست، همخوانی ندارد.
پس جهان = موضوع يا جهان به عنوانِ مظهر (جلوه = نمود) يگانه وجهِ هستی نيست. آن تقريبا رويهی ظاهری آن است، آنجا جهانی ديگر نيز هست و آن رویِ درونی جهان است كه كاملاً با اوّلی متفاوت است
اسب دریایی
اگر وضعِ آدمی، از بنياد، قرينِ نيكبختی باشد، چنين وضعی، در عين حال، احمقانه نيز هست. انديشه، بیترديد، توانايیِ خالصی برای بيرون رفتن از سيطرهی اراده را خواهد يافت، ولی اين اراده كه از كمال برخوردار است، نزد خود، هيچ انگيزهای برای انجام آن نخواهد يافت.
اسب دریایی
شوپنهاور به عشق، نگرشی، سراسر، حسّی دارد، زيرا آن را با غريزهی جنسی در پيوندی مطلق میبيند كه آن نيز، به نوبتِ خود، با خواستِ زندگی، به شكلِ حفظِ نسل، در ارتباط است.
اسب دریایی
حجم
۱۹۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۱۹۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان